۵ - نظم وانضباط
۶ - تشویق و تنبیه
۷ - ارزشیابی
تاریخچه تحقیق
در مدیریت کلاس با شرایط اقلیمی، جغرافیایی و شرایط کمی و کیفی واستانداردهای متفاوت و ضوابط موجود و جو کلاس، موانع و مشکلات مدیریتیمختلفی در کلاس ایجاد میشود. البته ابتدا باید تعریف روشن از موانع و مشکلاتمدیریت کلاس داشته باشیم. منظور ما از مشکلات مدیریتی هرگونه موقعیتی است کهمحیط یادگیری را مختل میکند و یا موجب حواسپرتی دانشآموزان و یا معلممیشود.
صیامی (۱۳۸۰) بهنقل از کیندزواتر(۸۹) (۱۹۷۸) منشأ رفتارهایی که معلمان آنها رامشکلات مدیریتی تلقی میکنند را خود معلمان، مشکلات عاطفی دانشآموزان ورفتارهای غیرعمدی و ناپایدار دانشآموزان بیان میکند.
فرانسیس (۱۹۷۵) چهار منبع اصطکاک را با عنوان سر و صدا، وسایل، تحرک و پچپچ توصیف کرده است. هیچیک از این منابع بهتنهایی برای اقتدار معلم مشکل مهمیمحسوب نمیشود ولی چنانچه هر یک از آنها بهشکلی نادرست اداره شود، میتوانداز تحریکی جزیی بهصورت برخوردی مهم ظاهر شود (صباغیان، ۱۳۸۰).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مطالعات نشان میدهد که اغلب ۳۰ درصد یا بیشتر زمان آموزشی در هر روزبهصورت پیشبینی شده و یا پیشبینی نشده از بین میرود و از دست دادن زمان بههرعلتی که باشد تأثیر منفی بر پیشرفت علمی فراگیران میگذارد و شرایطی را برایمشکلات رفتاری دانشآموزان ایجاد میکند (اورتسون و هاریس(۹۰)، ۱۹۹۲)
وقفههای هنگام راهنماییهای معلم قبل و بعد از یک بخش آموزشی، دلیل اکثرمشکلات مدیریتی کلاس و از دست دادن فرصتهاست. در طول کار روزانهاتفاقهای پیشبینی نشده زیادی روی میدهند که این وقایع ممکن است بهوسیلهیدانشآموزان، مربیان مدرسه و مشاهدهکنندگان آغاز شود.
هر کلاسی دارای زنجیرهای از خصوصیتها است که در مقایسه با کلاسهایدیگر و با شخصیت و شیوهی کار معلم فضای مربوط بهخود را بهوجود میآورد.برخی از ویژگیها را در تمام کلاسها میتوان یافت و لازم است آنها را در حرفهیمعلمی و ادارهی کلاس مورد توجه قرار داد. (زمانی، ۱۳۷۹) بهنقل از دویل(۹۱)(۱۹۷۹) این ویژگیها را چنین توصیف میکند:
۱ - کلاس محیطی چند بعدی است.
۲ - بسیاری از حوادث کلاس بهصورت همزمان روی میدهد.
۳ - حوادث کلاسی نه تنها چند بعدی و همزمان است، بلکه هر کدام از آنهابهلحظهای خاص مربوط میشود. بهعبارت دیگر اکثر اتفاقهایی که با هم در کلاسروی میدهد، نیاز بهعکسالعمل آنی و لحظهای معلم دارد.
۴ - علاوه بر آنی بودن، چند بعدی بودن و همزمان بودن فعالیتها، مهمترینویژگی هر کلاس این است که جریان فعالیتها در کلاس بسیار غیرقابل پیشبینیاست. اداره کردن چنین محیطی نیازمند تصمیمات آنی، سریع و مداوم است وبهمهارتهای خاص مدیریتی نیاز دارد.
دانشآموزان مسألهدار و مدیریت کلاس
در واقع بسیاری از معلمان نمیدانند وقتی شاگردانشان با احساسات یا مسایلیروبرو میشوند، چه باید بکنند. بهروی خودشان نیاورند و امیدوار باشند مسألهخودش حل شود؟ بهدانشآموز بگویند مشکلات آنان بهکلاس ربطی ندارد؟دانشآموز را نزد مشاور مدرسه بفرستند؟ رفتار وی را با تهدید و تنبیه سرکوب کنند؟و…
بهطور یقین مسایل دانشآموزان نمیتواند در خانه بماند. شک نیست که آنان رابهمدرسه میآورند و وقتی بهمدرسه آورده شد، بهطور جدی مخل فرایند یادگیریاست و گاهی حتی در عمل یادگیری را غیرممکن میسازد. وقتی دانشآموزان گرفتاراحساسات شدید یا غم و غصه میگردند، چون امنیت آنان بهمخاطره افتاده واحتیاجات جسمیشان اغنا نشده یا فکر میکنند کنار گذاشته شدهاند و ارزشی ندارندیا مورد محبت نیستند، قدرت انجام کارهای مدرسهشان نقصان مییابد. در ایناوقات بهاجبار سعی معلم در تدریس کم و بیش بهبنبست میرسد و حتی شاید عقیمبماند.
تلاش برای شناخت منشأ رفتارهای ناشایست دانشآموزان شایان توجه است. باآگاهی از منشأ اینگونه رفتارها است که میتوان برای شناخت علل آنها اقداماتمناسب بهعمل آورد.
هر معلمی باید از شیوههای گوناگون مقابله با مشکلات مدیریت کلاس آگاهی کاملداشته باشد. بههنگام تعیین خط مشی مقابله با مشکلات مدیریت کلاس باید هدفاصلی خود را مشخص کند و از خود بپرسد که اقدامات او تا چه حد در رسیدن بهآنهدف مؤثر خواهند بود.
کیندزواتر، (۱۹۷۸) یادآوری میکند که معلمان میتوانند با بیان انتظارات خود دراولین روزهای آغاز سال تحصیلی و یا در اولین جلسهی کلاس درس، بهبهترین شکلیبا مشکلات عاطفی دانشآموزان روبرو شوند. البته معلم باید انتظارات خود را درقالب جملات مثبت و محبتآمیز بیان کند تا دانشآموزان دریابند که این انتظاراتماهیت تنبیهی ندارند بلکه بخشی از مقررات عادی یک کلاس هستند. هوارد(۹۲)،(۱۹۷۴) تأکید کرده است که معلمان هرگز نباید بهمنظور تقویت نظم و انضباط درکلاس بهتهدید متوسل شوند. همچنین او معتقد است که معلمان باید در جلو کلاس ازجر و بحث کردن با دانشآموزان اجتناب کنند (صیامی، ۱۳۸۰).
خانه و محیطهای خارج از مدرسه تأثیر عمدهای روی دانشآموزان و در نتیجهمشکلات کلاس درس و مختل کردن فعالیتهای یادگیری دارند (تابر، بهنقل از سرکارآرانی، ۱۳۷۹) معتقد است ما بهعنوان معلم در مورد این عوامل کار زیادی نمیتوانیمانجام دهیم. ما میتوانیم آن سلسله عوامل درون مدرسه را که سبب تمایل دانشآموزبهیادگیری میشوند، مورد بحث قرار دهیم. وی بهپیشنهادهایی در این خصوصاشاره میکند که در زیر، چند مورد از آنها آورده شده است.
توجه داشتن بهدانشآموزان، محیط کلاس را بهنحو مطلوبی سازماندهی کردن، درصورت امکان برخی از رفتارهای ناشایست را نادیده گرفتن، بهدانشآموزان در یافتنراه حل مشکلاتشان کمک کردن، بدرفتاری دانشآموزان را بهخود ارتباط ندادن، ازتجارب همکاران بهره گرفتن، بهدانشآموزان مسؤولیتهایی در حد توانشانواگذارکردن، بدون ایجاد تشویق یا احساس تنبیه در دانشآموز، او را با یکی ازدانشآموزان کلاس دیگر جابهجا کردن و…
تفاوتهای فردی دانشآموزان و مسایل و مشکلاتشان سبب میشود که در هنگامبروز، با این دانشآموزان متناسب با مقتضیات زمانی و شرایط و روحیهی افراد و جوکلاس راهکاری مناسبی بهکار برد و رویکرد مناسبی جهت حل مشکل اتخاذ کرد.
معلم و مدیریت کلاس
وظیفهی معلم ساختن فرمولهایی برای مدیریت کلاس است. روش تدریس وفلسفهای که براساس آن آموزش میدهد بر نحوهی مدیریت کلاس مؤثر است ونحوهی مدیریت کلاس نیز بر روش تدریس مؤثر بوده و تجارب موفقیتآمیز کلاس رابالا خواهد برد. همانطور که اکثر معلمان موفق و کارآزموده از روشهای آزمایششده و موفق استفاده میکنند.
وظیفهی معلمی روز بهروز پیچیدهتر میشود، مرعشی (۱۳۷۱) در یکی ازمقالههای خود مینویسد: در دنیای کنونی نقش معلم از امر کننده یا ارباب وتلقینکنندهی دانش بهتدریج بهسوی رهبری و مدیریت برنامهریزی شده تغییرکردهاست. نقش جدید معلم اهمیت آموزش مدیریت کلاس درس را روشنتر میکند.اکنون معلم خوب یعنی یک روانشناس، یک جامعهشناس، یک کارشناس علومتربیتی و سرانجام یک مدیر آموزشی است.
کونین(۹۳) (۱۹۷۰) شیوهی کار معلمان موفق و ناموفق را در ادارهی کلاس موردبررسی قرار داده است. بهنظر او یکی از ویژگیهای مهم معلم در ادارهی کلاس >توجهچندبعدی<است. یعنی اینکه معلم بتواند فعالیت لحظه بهلحظهی همهیدانشآموزان را در کلاس زیر نظر داشته باشد و دانشآموزان نیز از این توانایی معلمخودآگاهی داشته باشند (صیامی، ۱۳۷۹).
بیکر و ستراپ (۲۰۰۰) مهمترین چالشهای معلمان در مدیریت کلاس درسبه خصوص کلاسهای پرتعداد را در موارد زیر میدانند:
۱ - پرداختن بهدانشآموزانی که تواناییهای آنان بسیار متفاوت از دیگران است.
۲ - جلب توجه همهی دانشآموزان بهدرس
۳ - انجام دادن کارهای شفاهی و کارهای گروهی
۴ - ایجاد یا تقویت انگیزه دانشآموزان برای یادگیری
۵ - نظارت بر رفتار دانشآموزان
۶ - کمک بهدانشآموزان ضعیفتر برای همگام کردن آنان با کل کلاس
۷ - نظارت بر پیشرفت یکایک دانشآموزان
۸ - تصحیح انبوهی از تکالیف نوشتاری
معلم بهمهارتها و فنونی سازمان دهنده نیاز دارد تا شرایط بهینهای را برای تحققیادگیری خلق کند. این مهارتها و فنون در قالب مدیریت کلاس درس میگنجد.
ویژگیهای عمومی معلمان نیز در زمینهی مدیریت مؤثر کلاس تأثیر زیادی دارد.صیامی (۱۳۷۹) بهنقل از بروفی و پوتنام(۹۴) میگوید: هر معلم اثربخش باید فردیبشاش، خوش اخلاق، عاطفی، برخوردار از سلامت روانی و انطباقپذیر باشد. بهطوردقیقتر، معلمان مؤثر و کارا افرادی هستند که باید بتوانند در لحظههای بحرانیخونسردی خود را حفظ کنند و بدون اتخاذ موضعی تدافعی یا سلطهجویانهبهحرفهای دانشآموزان گوش بدهند و از برخوردهایی که در آنان مسأله برد وباخت مطرح است، بپرهیزند و بهجای پسروی، سرزنش، آزار و اذیت و دیگرواکنشهای افراطی، موضع حل مسأله را برگزینند.
زمانی (۱۳۷۸) بهنقل از ایزنر(۹۵) (۱۹۸۲) میگوید: برخی از معلمان در هنر معلمیاستعداد بیشتری دارند، اگرچه ممکن است بهضرورت در علم معلمی استعداد خوبینداشته باشند. این معلمان میتوانند بهصورتی ماهرانه فضای کلاس را برای یادگیریمساعد و آنرا دلانگیز کنند.
معلم باید قادر بهتوصیف دقیق و تخصصی رفتارهایی که بهآنها اشاره میکند،باشد و روشن نماید که چگونه دانشآموزان میتوانند الگوی کاربرد رفتارهایمطلوب در کلاس باشند (اورستون(۹۶)، ۱۹۹۵).
راهبردهایی جهت مدیریت مؤثر کلاس
معلمان بهمهارتهای علمی و فنی خاصی نیاز دارند تا در مدیریت کلاس درسموفق شوند. مدیریت کلاس اولین سطح مدیریت آموزشی است و پایهی سطوح بالاترمدیریت محسوب میشود.
لاسلت و اسمیت(۹۷) (۱۳۷۵) توجه معلمان را نسبت بهاهمیت مدیریت مؤثر درکلاس نه بهعنوان صفت سادهای که هر یک از معلمان آن را دارند، بلکه بهعنوانمجموعهای مرکب از مهارت، دانش و شناخت که میتواند پرورانده شود، جلبمی کند و تدریس را دارای چهار جنبهی مدیریت، میانجیگری، اصلاح و نظارتمیداند.
مرعشی (۱۳۷۱) معتقد است: در نظام آموزش و پرورش جدید، زمانی گفتهمیشود کلاس خوب اداره شده است که دانشآموزان بتوانند با شرکت مؤثر در جریانفعالیتهای آموزشی مطالب درسی را بهخوبی فرا گیرند و در طراحی و اجرایبرنامههای تحصیلی سهیم باشند و معلم نیز عکسالعمل فردی و جمعی دانشآموزاندر تنظیم برنامههای درسی را مورد توجه قرار دهد.
جهت مدیریت کارآمد کلاس درس توجه بهموارد زیر میتواند سودمند باشد: