این مطالعه از نوع تحقیق پیمایش اجتماعی[۲۴] بوده و با بهره گرفتن از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه دادههای پژوهش جمع آوری گردیدهاند. در این تحقیق پس از تعیین متغیرهای اصلی پژوهش، از مفاهیم مربوطه تعریف نظری و عملیاتی بهعمل آمده است. پس از تعیین گویههای هر مفهوم و آزمون مقدماتی پرسشنامه، با بهره گرفتن از آزمون آلفای کرونباخ[۲۵] روایی طیفهای مورد استفاده مورد سنجش قرار گرفته است[۲۶]. پس از جمع آوری دادهها و ورود آنها به رایانه، با بهره گرفتن از برنامه SPSS و تحلیل های آماری مربوطه رابطه متغیرهای اصلی پژوهش مورد بررسی و آزمون قرار گرفتهاند.
باتوجه به اهمیت و حساسیت موضوع از روش کمی استفاده شده است، بدین منظور از روش پیمایشی جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. در پژوهش حاضر، تکنیک مورد استفاده، پیمایش حضوری است. ابزار سنجش نیز پرسشنامه است که در آن از سؤالات بسته استفاده شده است. پرسشنامه بر اساس نمونهگیری تصادفی در اختیار پاسخگویان قرار داده شده، با توجه به حساسیت موضوع از پرسشگران باتجربه و ماهر کمک گرفته شد، تا پاسخ ها به دیدگاه واقعی افراد نزدیکتر باشد. پرسشگران با توجه به پاسخ آنها اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند.
۳-۲- عملیاتی کردن مفاهیم
گذار ازسطح نظری به سطح تجربی نیازمند تعریف عملیاتی است. در سطح نظری و تئوری مفاهیم جنبۀ انتزاعی دارند. جهت تطبیق این مفاهیم با واقعیات، تعریف و تبدیل آنها به سنجههای قابل مشاهده و سنجش ضروری است. بنابراین قاعده مفاهیم مورد استفاده در فرضیات را تعریف مینماییم، برای تبیین وتفهیم بیشتر واژه و تحدید آن، به تعریف واژه و تفکیک آن از واژه های مشابه لازم است، به طور اجمالی به آن پرداخته شود:
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۳-۲-۱- نسل
واژه نسل از واژگانی است که در علوم اجتماعی در تعریف آن بین صاحبنظران اجماع کامل وجود ندارد. از نظر آبرکرامبی و هیل نسل عبارتست از گروهی از افراد که در زمان واحدی متولد شده و تجارب، منافع و نظرگاههای مشترکی دارند و به این تجارب و منافع آگاهند (آبرکرامبی، ۱۳۷۰، ص. ۱۶۷).
در واقع، دستهبندی نسلی مبنای جمعیتشناختی نداشته بلکه پژوهشگران با درکی جامعهشناختی بر اساس موضوع پژوهش و برجستگی تفاوتهای تجارب نسلها از موضوع پژوهش به دستهبندی نسلی مبادرت میورزند. واحد نسلی از مرکزیترین عنصر بحث مانهایم است. او معتقد است که افرادی که در درون یک نسل موجودند، دارای دیدگاه مشترک بر اساس تجربیات مشترک هستند که از افرادی که این وضعیت را ندارند، متمایز شده و از آنها به عنوان واحد نسلی یاد میکند (مانهایم، ۱۹۵۲، ص. ۲۹۰). تعریف دایتی از نسل تقویتکنندۀ نظر مانهایم است. به عقیدۀ او، نسل عبارتست از مجموعهای از انسانها که در ابژههای نسلی با یکدیگر سهیم شدهاند یعنی کسانی که از ابژههای معینی برخوردار شده، آن ابژهها را به خوبی درک کردهاند و در نتیجه اکنون به آهستگی بینشی در بارۀ واقعیت اجتماعی برای خود به وجود میآورند (بالس، ۱۳۸۰، ص. ۴۸).
۳-۲-۲- تفاوت نسلی و شکاف نسلی
تفاوت نسلی بیشتر به ارزشها و نگرش های فرهنگی این دو گروه یا تجربه یک واقعه و دوران تاریخی و سرنوشت ساز یا متمایز کننده مربوط میشود. در فرهنگ آکسفورد، شکاف نسلی به عنوان اختلافی در نگرش یا رفتار جوانان و افراد سالمندتر تعریف شده است که موجب عدم فهم متقابل آنان از یکدیگر میشود (آکسفورد، ۲۰۰۰). شکاف نسلی از مفاهیم رایج در دهه های اخیر میباشد، که در ادبیات جامعهشناسی توجه متخصصان علوم اجتماعی را به خود جلب نموده است؛ چرا که با تحولات جهانی این پدیده اجتماعی مانند سایر پدیده ها به عنوان یکی از مسائل اجتماعی جوامع به خصوص جوامع در حال گذار مطرح شده است.
اختلاف دو نسل بعضی اوقات به مفهوم انقطاع یا گسست نسلی به کار برده میشود و آن عبارت از اختلاف در ارزشها و هنجارها یا نگرشهاست که موجب جدایی نسل جدید از نسل قدیم و حتی طغیان نسل جدید در مقابل نسل قدیم است (شرفی، ۱۳۸۲، ص. ۳۲).
۳-۲-۳- ارزشهای دموکراتیک
تصور میشود که درونی شدن ارزشهای دموکراتیک در بین توده مردم نقش مهمی در برپایی و پایایی دموکراسی داشته باشد. بر اساس مطالعات انجام شده در منابع لاتین و داخلی مشخص شد که در تعریف ارزشهای دموکراتیک در بین صاحبنظران و پژوهشگران، تا حدودی اتفاق نظر وجود دارد.
اگر بخواهیم ارزشهای دموکراتیک را بر اساس دیدگاه صاحبنظران متفاوت در زمانها و مکانهای مختلف بیان داریم، به دلیل گستردگی مؤلفههای آن نامقدور میباشد ولی با اندکی تساهل و تسامح میتوان از ارزشهایی نام برد که اکثر صاحبنظران بر سر آنها همفکر میباشند که عبارتست از: حکومت با رضایت عامه، جوابگویی عمومی، قانون اکثریت (رأی)، به رسمیت شناختن حقوق اقلیت به عنوان شهروند، آزادی انجمنها، همزیستی با مخالفان، پافشاری بر حقوق و آزادی مدنی (ایکچوکوا، ۲۰۰۵، ص. ۴).
همچنین بر اساس دیدگاه بیتهام و بویل ارزشهای دموکراتیک شامل اعتقاد داشتن به دست گرفتن قدرت از طریق رقابت سالم در انتخابات، پاسخگویی حکومت به مردم، تساوی حقوق انتخاب و کاندیدا شدن، تضمین قانون جهت حفظ حقوق مدنی و سیاسی، تضمین آزادیهای اولیه چون آزادی بیان، آزادی اجتماعات، امنیت فردی و آزادی مهاجرت، نوسازی اجتماعی به عنوان برنامه اصلی نظام و کثرتگرایی است (بیتهام و بویل، ۱۳۷۶، ص. ۱۷؛ جلالی، ۱۳۸۶، ص. ۱۸؛ گریم، ۲۰۰۰، ص. ۳).
با توجه به محدودیت زمانی و گستردگی حجم پژوهش و تعمیق آن ناچار شدهایم که در بین ارزشهای مذکور سه مؤلفه انتخاب کنیم، که بر اساس دلایلی که قبلاً توضیح داده شد، آزادی سیاسی، مشارکت سیاسی و تساهل سیاسی به عنوان سه مؤلفه ارزشهای دموکراتیک انتخاب شده است.
۳-۲-۴ مشارکت سیاسی
مشارکت سیاسی درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت، نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام سیاسی رسمی است. در واقع مشارکت سیاسی نوعی تظاهر علنی اراده مردم برای تعیین سرنوشت جمعی خود است. بدون مشارکت، فرد عنان قدرت را به کسانی میسپارد که مهار آنها به سادگی ممکن نیست و تنها از طریق مشارکت است که قدرت سیاسی به طریق مسالمتآمیز دست به دست میگردد و میزان توسعه سیاسی یک کشور بستگی مستقیم به این مؤلفۀ اساسی دارد. مشارکت سیاسی ادامه طبیعی دموکراسی و تحزب زمینهساز ضروری هر دو این مفاهیم است (کاظمی، ۱۳۷۶، ص. ۹۲). با توجه به شرایط جامعه ایران و قانون اساسی مشارکت میتواند هم در سطح رسمی و هم غیررسمی صورت گیرد. مشارکت در سطح رسمی شامل کاندیدا شدن برای مناصب سیاسی، مشارکت در انتخابات مختلف مانند: ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و …. ، راهپیمایی و گردهمآییهای رسمی که از طرف حکومت برنامه ریزی میشود. در مقابل مشارکت سیاسی غیررسمی هرگونه عملی داوطلبانهای است که اعضای جامعه به منظور حمایت یا انتقاد از جریانات سیاسی و در خارج از چارچوب تبیین شده و رسمی توسط سازمانها و نهادهای رسمی کشور انجام میدهند. این نحوۀ مشارکت شامل هرگونه فعالیت سیاسی میشود که در کنش متقابل بین افراد و در رابطه آنها با حکومت انجام میشود و ساخت و شکل از پیش تعیین شده ندارد (احمدی، ۱۳۸۸، ص. ۸۹-۷۱).
۳-۲-۵ تساهل سیاسی
تساهل سیاسی به معنای بردباری انسان در قبال چیزی است که نسبت به آن گرایشی منفی دارد. به عبارت دیگر تساهل ناظر بر محترم نگه داشتن شهروندان برای حقوق سیاسی یکدیگرمیباشد، به خصوص آن حقوقی که عاملان تساهل با آن موافق نیستند. تساهل برحسب موضوع آن انواع گوناگونی دارد:
جدول ۳-۱- تساهل سیاسی و شاخص های ارزیابی آن
انواع تساهل | موضوعات |
عقیدتی | تساهل در مقابل مطرح شدن اندیشههای سیاسی متفاوت – سعه صدر در مقابل عقاید منتقد و مخالف نظام |
هویتی | رفتار مسالمتآمیز با شهروندان غیرمسلمان – سعه صدر در مقابل تبلیغات و بیان عقاید مذهبی غیرمسلمان |
سازمانی | استفاده از شیوه مدارا و مذاکره منطقی با منتقدان، عدم خشونت در مقابل احزاب و تشکلهای سیاسی متفاوت برخورد مسالمتآمیز با تظاهرات و اجتماعات منتقد |
رفتاری | کاندید شدن منتقدان و اعضای مختلف سیاسی- محروم نشدن از مزایای اجتماعی برای شهروندان غیر مسلمان و یا اعضای احزاب مختلف سیاسی – تداوم فعالیت احزابی که در انتخابات شکست خوردهاند |
۱
) تساهل عقیدتی: تساهل نسبت به وجود یا بیان یا تبلیغ عقایدی مخالف با عقاید مسلط جامعه
۲) تساهل هویتی: تساهل نسبت به ویژگی هایی مانند: دین، زبان، نژاد و فرهنگ خاص و دارندگان آن
۳) تساهل سازمانی: بردباری نسبت به گردهم آیی و تظاهرات مخالفان سیاسی
۴) تساهل رفتاری مانند: تساهل نسبت به نحوۀ لباس پوشیدن، روابط اجتماعی (آلپورت، ۱۹۵۴: به نقل از بشیریه، ۱۳۷۰، ص. ۱۵۲- ۱۱۹)