همسو با این نتایج در پژوهشی که توسط (کاین لی و همکاران ۲۰۱۴) انجام شد به این نتیجه رسیدند که نوجوانان چینی که توانایی کنترل خود را بیشتر داشتند در مبتلا شدن به اعتیاد اینترنتی نقش مهمی را ایفا میکرد.
پژوهش عزیزی و همکاران (۱۳۸۹) نشان داد که عدم تنظیم هیجانی و تحمل آشفتگی پایین با وابستگی به نیکوتین رابطه مثبت دارند. که تا حدی با پژوهش براون و همکاران (۲۰۰۲) که افرادی که دارای تحمل آشفتگی بالاتری میباشند، در زمینه ترک سیگار در یک برهه سه ماهه موفق تر بودند همسو میباشد بنابراین به نظر میرسد هر چه تحمل آشفتگی افراد بالاتر باشد، به همان میزان تحمل این افراد برای تحمل هیجانات بدون روی آوری به سیگار بیشتر است(عزیزی و همکاران، ۱۳۸۹) .
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
محققین نشان دادهاند که استفاده مداوم از سیگار جهت کاهش حالات هیجانی منفی ممکن است به خاطر دشواری این افراد در تحمل هیجانات منفی باشد (براون، ۲۰۰۲).
همچنین نشخوار و مرور ذهنی که یکی از مولفههای کنترل هیجانی میباشد و در تحقیق حاضر رابطه مستقیم معنی داری با نشانگان اعتیاد به اینترنت دارا بود به طوریکه همسو با دیگر پژوهشها و نظر محققین بر این اساس که بازداری افکار و احساسها سبب دل مشغولی مداوم به آنها در قالب نشخوار ذهنی میشود. بازداری میتواند یک روش مقابلهای در نظر گرفته شود که چهار ویژگی دارد تفکر اندک درباره هیجانها ، ناتوانی در جدا کردن واکنشهای ذهنی و بدنی، نارسایی ارتباطهای هیجانی و کشمکش میان تمایل به افشا و سرکوبی این تمایل باشد. بنابراین، میتوان بیان نمود که بین بازداری نشخوار ذهنی و کاهش تابآوری در برابر رفتارهای پرخطر رابطه وجود دارد(شاهقلیان و همکاران، ۲۰۰۸).
اینترنت نه تنها کاربردهای فراوانی در زندگی روزمره بشر امروز دارد، بلکه واجد ویژگیهای خاص و منحصر به فردی است که جذابیت آن را صد چندان میکند و ارتباطات از طریق کامپیوتر و اینترنت بخشی از واقعیت زندگی است. انقلاب در تکنولوژی کامپیوتر و ارتباط از طریق اینترنت در فرهنگ امروزی نقش فزاینده ای دارد و تکنولوژی اینترنت و کامپیوتر بر تمام افراد و در سنین مختلف تأثیر گذاشته است (برنر، ۱۹۹۷).
در واقع، افزایش سطوح تجارب کار با اینترنت، با کاهش سطح بهداشت روانی ارتباط دارد. اعتیاد به اینترنت دامنه گستردهای از افراد را، به طور مستقیم و غیرمستقیم، تحت تأثیر قرار داده است. با بررسی تعداد افرادی که تحت تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم این پدیده قرار گرفتهاند امکان درک میزان گستردگی آن وجود دارد(کیم و همکاران، ۲۰۰۲).
کنترل هیجان با ادراک صحیح هیجانی یعنی همان خودآگاهی هیجانی شروع میشود زمانی که شخص ادراک هیجانی مناسبی داشته باشد و بتواند به صورت سریع و دقیق تغییرات خلقی و هیجانی محیط خود را شناسایی کند گسترهای اطلاعات را در جهت کنترل و مقابله با احساسات به دست میآورد. کنترل هیجانی به شخص اجازه میدهد تا در مقابل محرکات محیطی بهتر فکر و عمل کند(جنا آبادی، ۱۳۸۸).
با توجه به موارد ذکر شده ، جذابیتهای محیطی میتواند محیط جذاب و گسترده اینترنت نیز باشد.
پژوهشگران کنترل هیجان را راهبردهای مورد استفاده در کاهش، افزایش، سرکوب و یا ابقای هیجان میدانند و معتقدند کنترل هیجانی از ویژگیهای فطری و ذاتی بشر است. در واقع هیجانات و کنترل هیجان از ارزیابیهای مرتبط با اهداف، استانداردها، و ادراکات فرد ناشی میشود و این ارزیابیها در طی تبادلات فردی – محیطی که فرد با جهان بیرونی برقرار میکند شکل میگیرند(اسچاتزوهمکاران، ۲۰۰۶).
در مطالعه لانها و همکارانش(۲۰۱۰) نتایج گویای آن است که افراد معتاد به اینترنت، به صورت معناداری هوش هیجانی پایین تری نسبت به سایر آزمودنیها دارند. ازنظر بار- ان هوش هیجانی مجموعهای از توانایی ها، قابلیتها و مهارتهایی است که فرد را برای سازگاری با محیط و کسب موفقیت در زندگی تجهیز میکند.
ازدیدگاه محققین (اوبیار و همکاران، ۱۹۹۶) احساسات هسته مرکز زندگی هستند احساسات بر هیجانات و هیجانات بر زندگی تاثیر میگذارند این دلیل پر اهمیتی است مبنی بر اینکه چرا بایستی راجع به چگونگی قضاوت و کنترل هیجانات افراد کاری انجام شود همه باید بدانند که هیجاناتشان میتواند:
الف:توانایی زندگی در مدرسه و همسالان، ب: پاسخگویی، مسئولیت و اتکا به خود و نیز، ج: کنار آمدن با مسائل مختلف زندگی و مرگ را به آنها دیکته کند دانش هیجانی به تنظیم هیجان کمک میکند (جناآبادی، ۱۳۸۸).
محققین بر این باورند که از طریق آموزش خود آگاهی هیجانی فرد دانش ارتباط و علت هیجان را به دست میاورد و اطلاعاتی را راجع به چرایی و چگونگی برانگیخته شدن در موقعیتهای مختلف به دست میآورد این توانایی برای فهم و تحلیل تجربههای هیجانی به توانایی فهم خویشتن در ارتباط بهتر خود در محیط منجر میشود که تنظیم کارامدهیجان و مقاوم بودن را پرورش میدهد که سالوی و مایر (۱۹۹۰) این را سواد هیجانی مینامند(غفاری، ۱۳۸۶).
با توجه به این مطلب افراد باید تواناییهای مربوط به این سطح را به منظور استفاده از دانشهای آن در عمل پرورش دهند افرادی که توانایی تنظیم هیجاناتشان را ندارند به احتمال بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی (میتواند محیط اینترنت باشد ) قرار میگیرد (ایربر، ۱۹۹۶، به نقل از جنا ابادی ۱۳۸۸).
برد با نگاهی کل نگرتر، به این دریافت رسید که وضعیت روا نشناختی افراد، شامل وضعیت ذهنی و احساسی، و تعاملات اجتماعی، شغلی و درسی آنها بر اثر سوءاستفاده از اینترنت دچار آسیب میشود استفاده مرضی از اینترنت از ناتوانی فرد در کنترل وابستگی به اینترنت نشأت میگیرد و منجر به احساس استفاد ه مرضی از اینترنت میداندکه توانایی فرد در گذران یک زندگی نرمال را دچار اختلال میکند.
همچنین، استفاده مشکل زا از اینترنت را اضطراب و اختلال در انجام فعالیتهای روزانه میشود رایس اعتیاد به اینترنت را تمایل طبیعی فرد در به عنوان اختلال عدم کنترل تکانه میشناسند که به واسطه آن، فرد کشش و انگیزشی قوی پیش از استفاده از اینترنت و احساس رهایی و سرخوشی (لذت) پس ازتکمیل آن رفتار را تجربه میکند (داگلاس و دیگران، ۲۰۰۸)
میرزایی(۱۳۸۹)، در پژوهش خود نشان داد که افزایش کنترل خشم و کاهش دوسوگرایی در سبک های ابراز هیجان، باعث بالارفتن کارکرد اجتماعی، کارکرد جسمانی، کاهش اضطراب و افسردگی میشود و هر چقدر کنترل ما روی هیجانات بیشتر باشد سلامت عمومی بالا میرود. همانطور که گفته شد و با توجه به پژوهش حاضر به نظر میرسد کنترل هیجانی میتواند پیش بینی کننده موثری در نشانگان اعتیاد به اینترنت باشد.
نتایج و بررسی سوال سوم پژوهش که آیا میزان فعالیت سیستم BAS با نشاگان اعتیاد به اینترنت ارتباط دارد نشان دادکه رابطه سیستم فعالساز رفتاری با نشانگان اعتیاد به اینترنت معنادار شده است، و همچنین نشانگان اعتیاد به اینترنت با مولفههای سیستم فعالساز رفتاری به ترتیب با سائق، جستجوی سرگرمی، رابطه مثبت معنی داری دارد. اما نشانگان اعتیاد به اینترنت با مولفه پاسخدهی به پاداش، رابطه منفی معناداری دارد.
در نظریه زیستی شخصیت گری(۱۹۸۱، ۱۹۸۷) در تبیین نظریه خود سیستم فعال ساز رفتاری را با عواطف مثبت و تمایلات رفتاری مثبت مانند برون گرایی و تکانشگری، معرفی میکند(بیوچاین، ۲۰۰۱) سیستم فعالساز رفتاری سامانه انگیزشی- اشتیاقی مغز قلمداد شده، نقش آن برانگیختن رفتار تمایلی و گرایشی در پاسخ به محرکهای اشتیاقی شرطی و غیرشرطی است (کر، ۲۰۰۴).
پژوهش های محدودی به بررسی رابطه سیستم فعالساز رفتاری و اعتیاد به اینترنت پرداختهاند و بیشتر ین پژوهشها روی مولفه اعتیاد به مواد تمرکز کرده اند. ولی تا حدودی با تکیه بر یافته های پژوهش حاضر
از دید بنیادین میتوان به اهمیت ساختارهای عصبی اشاره داشت و در دید کاربردی میتوان با در نظر گرفتن متغیرهای زیستی در جهت پیشگیری از آسیب های روانی و شناسایی افراد در معرض آسیب نشانگان اینترنت گام مهمی نهاد از این رو به پزوهشهای در ارتباط با این مورد اشاره میشود از آنجا که ملاکهای تشخیصی نشانگان اعتیاد به اینترنت در DSM همپوشی زیادی با اعتیاد به مواد دارد به پزوهشهایی در این رابطه اشاره میشود :
با توجه به نتیجه پزوهش حاضر مبنی بر داشتن رابطه معنادارو مثبت مولفه سایق با نشانگان اعتیاد به اینترنت، پژوهش رضا عبدی همکاران، (۱۳۹۰) نیز دیگر پژوهشی در این رابطه میباشدکه نشانگر بالا بودن سطح فعالیت سیستم فعالساز رفتاری پیرو آن برافراشتگی بالاتر در بعد شخصیتی سایق درافراد سیگاری نسبت به افراد سالم بودکه با پزوهش حاضر همسو میباشد.
فرانکن و همکاران (۲۰۰۶)، نیز نشان دادند افراد معتاد در پژوهشی که در مقایسه با دو گروه کنترل الکلی و افراد بهنجار بود به طور معنادار نمره بالاتری در خرده مقیاس سیستم فعالیت رفتاری داشتند (کارور و وایت، ۱۹۹۴) به بیان دیگرمیتوان گفت فعالیت یا حساسیت بالای سیستم فعالساز رفتاری در فرد، موجب انجام اعمالی میشود که به احتمال بالا جای منتهی شدن به پیامدهای منفی، به پاداش (منابع لذت بخش اینترنتی)منجر میگردد. به نظر میرسد این سامانه به دلیل همین ویژگی نقش مهمی در گرایش به هرگونه اعتیاد دارد، به صورتیکه برخی از پژوهشگران مفهوم نشانگان نارسایی پاداش را عامل احتمالی مهم در پدیدآیی مشکل اعتیاد بیان کردهاند ( بلوم وهمکاران، ۲۰۰۰) حساسیت سیستم فعال ساز رفتاری نشان دهنده تکانشگری و زود انگیختگی فرد میباشد (ماتیس و دیگران، ۱۹۹۸ ؛ آمودیو و دیگران، ۲۰۰۷)
در پژوهشی که در ارتباط با سیستم مغزی رفتاری دختران فراری توسط کامرانی فکور و رسول زاده، (۱۳۹۳) روی دختران فراری انجام شده بود در نهایت نشان داد که این دختران به دلیل داشتن نظام فعال ساز رفتاری قوی تر و تکانشی بودن، به جای توجه به پیامدهای منفی فرار از منزل، بیشتر به تجربه های پدیدههای هیجان انگیز و منع شده در خانواده نظیر ارتباط جنسی نامشروع، مصرف الکل و مواد مخدر و اعتیاد وبه طور کلی رفتارهای پرخطرجذب میشوند.
با توجه به موارد بیان شده، میتوان گفت داشتن نظام فعال ساز رفتاری قوی وتکانشی که به جای توجه به پیامدهای منفی، بیشتر به تجربه های پدیدههای هیجان انگیز و منع شده توجه میکند میتواند در علاقه مندی و توجه بیشتر نشانگان اعتیاد به اینترنت موثر باشد. در حقیقت با توجه به اینکه سیستم فعال ساز رفتاری، رفتارهای فعال کننده ونزدیک شونده و احساس برانگیختگی و امید را بیشتر میکند میتواند در ایجاد رفتارهای اعتیادی و لذت بخش از جمله اعتیاد به اینترنت تاثیر گذار باشد، به عبارت دیگر الگویی که در فعالیت سیستم فعال ساز رفتاری نهفته است فرد را در جهت نوعی تلاش و مقابله در رفع موانع و جستجوی اهداف خوشایند سوق میدهد(برکمن و همکاران، ۲۰۰۹)
با توجه به نتیجه پژوهش حاضر و پیشینه پژوهشی مطرح شده به نظر میرسد سیستم فعالساز رفتاری و مولفههای آن در به وجود امدن نشانگان اعتیاد به اینترنت مانند هر نوع اعتیاد دیگر که در پژوهش نام برده به انها اشاره شد میتواند دخیل باشد.
نتایج و بررسی سوال چهارم پژوهش، که آیا میزان فعالیت سیستم BIS با نشانگان اعتیاد به اینترنت ارتباط دارد نشان داد که سیستم بازداری رفتاری با نشانگان اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. اما این رابطه در جهت عکس میاشد.
پاسخ های سیستم بازداری رفتاری یا در قالب اجتناب منفعل؛ اجتناب از تنبیه به واسطه عدم فعالیت یا تسلیم است و یا خاموشی؛ رها کردن رفتارهایی که هیچگونه پاداشی را به دنبال ندارند(ویلسون و همکاران، ۱۹۸۹)
در نظریه زیستی شخصیت گری (۱۹۸۱، ۱۹۸۷) هم چنین سیستم بازداری را با عواطف منفی و تمایلات رفتاری از جمله ترس، انفعال، درون گرایی، ناامیدی، افسردگی و اضطراب معرفی میکند این سیستم نقش تصمیم گیرنده را در شرایطی که عموما با اهداف متعارض رو به رو هستیم، برعهده دارد
بین سیستم فعالساز گرایشی و جنگ و گریز اجتنابی (بک و دیگران)
طبق پژوهش آزادفلاح (۱۳۷۹) ضعف بازداری رفتاری در افرادی که اعتیاد دارند، مبتنی برحساسیت کمتر آنها بر نشانههای تنبیه و اشکال در همسازی آنها با چهارچوب تنبیهی اجتماع است. غیر عادی بودن سیستم سروتونژونیک برای بیشتر اختلالات روانپزشکی مانند اضطراب، افسردگی و وسواسها عامل مهمی فرض میشود در واقع سروتونین مسئول بسیاری از پاسخهای هیجانی متفاوت ما میباشد که متعاقب آن روی رفتار اثر میگذارد. غیر عادی بودن این انتقال دهنده در سوء مصرف مواد هم گزارش شده است.
همچنین این نتیجه با پژوهشهای دیگر مانند پژوهشی که در آن محققین نشان دادندکه فعالیت سیستم بازداری رفتاری زنان و مردان معتاد بیشتر از همتایان غیرمعتاد آنهاست که این یافته با نتایج برخی مطالعات دیگر از جمله (کامبرپولوس[۱۲۰] و استاجیر[۱۲۱]، ۲۰۰۴) و( تیلر[۱۲۲] و همکاران، ۲۰۰۶ ( و پورمحسنی کلوری و همکاران، ۱۳۹۳همسو میباشد. (پورمحسنی و همکاران، ۱۳۹۳)
با توجه به معنی دار بودن روابط سیستم فعالساز رفتاری و بازداری رفتاری با نشانگان اعتیاد به اینترنت وپژوهشی که صالحی و همکاران، ۱۳۹۴،انجام دادند که در مقایسه سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار، نشان داد که تفاوت معنی دار در میزان نمرات سیستم فعال ساز رفتاری مصرف کنندگان مواد در مقایسه با افراد گروه کنترل وجود داردکه نتایج این پژوهش مطابق با پیش بینی نظریه گری و نیز در راستای پژوهش های گوناگون انجام گرفته در این زمینه از جمله پژوهش های موریس و فرانکن (۲۰۰۶، ۲۰۰۲) همسو میباشد که خود میتواند بر ارتباط سیستمهای مغزی رفتاری با اعتیاد به اینترنت صحه بگذارد.
در پژوهشی که توسط( عالمی خواه و همکاران و همکاران، ۱۳۹۲) انجام شد که برروی نظریه تجدیدنظرشده حساسیت به تقویت یک نظریه عصب شناختی شخصیت بود و سعی در تبیین ساختار زیستی زیربنایی شخصیت داشت.
در مجموع نشان داد که حساسیت سیستمهای بازداری رفتاری، فعالساز رفتاری، گروه وابسته به متآمفتامین نسبت به افراد بهنجار بیشتر است. حساسیت بالای سیستم فعالسازی رفتاری و بازداری رفتاری در وابستگان متآمفتامین در یافتههای این پژوهش سطوح بالاتر برونگرایی- تکانشگری و گرایش به پاداش و اجتناب از تنبیه را نشان داد.
با توجه به حساسیت سیستم بازداری رفتاری به علایم تنبیه، فقدان پاداش در افرادی که این سیستم در آنان غلبه دارد، رفتاری را که ممکن است منجر به نتیجه منفی یا دردناک شود بازداری میکنند
(به نقل از قوجه بیگلو و همکاران، ۱۳۹۲).
پژوهشی که توسط(یان جی و همکاران، ۲۰۱۲) انجام شده است نشان میدهد که BAS و عامل پاسخدهی به پاداش از جمله عوامل خطر آفرین برای اعتیاد به اینترنت در نوجوانان میباشد و در مداخلات اعتیاد به اینترنت باید سیستمهای BAS و BIS مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین میتوان این طور برداشت کرد که در ارتباط با نشانگان اعتیاد به اینترنت، فعالیت این متغیرها تاثیر گذار میباشد.
نتایج و بررسی در ارتباط با سوال پنجم پژوهش نشان داد که: متغیرهای پژوهش، کنترل هیجانی و سیستم مغزی/رفتاری ۱۳ درصد تغییرپذیری نشانگان اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کنند.
بهمنظور تعیین اینکه در مجموع متغیرهای پیش بین چند درصد تغییرپذیری نشانگان اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کنند، ضریب تعیین مدل را محاسبه کردیم. ضریب تعیین مدل محاسبه شده و ضریب تعیین اصلاح شده به دست آمد. این ضریب بیانگر میزان تبیین کنندگی مدل توسط متغیرهای مستقل است. به این معنا که متغیرهای مستقل۱۳درصد تغییر پذیری اعتیاد به اینترنت را تبیین میکند.
با توجه به پژوهش درگاهی و رضوی، سال ۱۳۸۶، ۳۰ درصد کاربران، ۱۵ تا ۱۹ ساله به اینترنت اعتیاد داشته و همه آنها درجات مختلفی از رفتارهای روانی- اجتماعی مانند؛ احساس بیگانگی با خود، احساس ضعف و ناتوانی در انجام امور، رفتار ناهنجار اجتماعی را از خود نشان دادند. و با توجه به اینکه نمونه این پژوهش را نوجوانان تشکیل میدهند، بسیاری از مواقع پیش میآید که نوجوانان شیوهی عملکرد بزرگترها را درک نکرده اما به محض اعتراض، نافرمانی یا عصیان با تنبیه و سرکوب روبرو میشوند و این باعث شده آنان به سمت محرکها یا رفتارهای نادرست و نابجا کشیده شده تا تشویش خود را کاهش دهند. و با توجه به سوالات مطرح شده و همسو بودن نتایج پژوهش با پژوهش هایی دیگر از جمله پژوهش خدایی و همکاران(۱۳۹۰) که در بررسی نمره کل هوش هیجانی نتایج حاکی از آن بود که افرادی که در رفتارهای مصرف مواد درگیر شده اند، هوش هیجانی پایین تری دارند، به این معنی که این افراد در توجه به اطلاعات هیجانی، ادراک صحیح آنها،پردازش درست و مدیریت مطلوب هیجانها در بطن روابط بین فردی با دشواریهایی مواجه هستند. این دشواریها باعث میشود که فرد در رویارویی با موقعیتهای تنیدگی زای زندگی، توانایی تحلیل، تصمیم گیری و انتخاب رفتار صحیح را از دست داده و به سوی رفتارهای سازش نایافته کشیده شود. در این مفهوم میتوان سوء مصرف مواد را به عنوان یک مکانیزم دفاعی ناپخته قلمداد نمود که افراد با هوش هیجانی پایین در مواجهه با موقعیتهای مشکل به آنها متوسل میشوند.که بنظر می رسد که افراد دارای هیجان خواهی بالا از طریق رفتار بی بند و بارانه سهل انگارانه) که شامل فعالیت های خطرناک، شیوه غیرمتعارف زندگی)، و عدم پذیرش یکنواختی می باشد، بر روی نیاز برای تجارب جدید و متنوع تمرکز می کنند. بازداری زدائی میل به رهاکردن خود از قید و بندهای اجتماعی به خاطر لذت جویی است و استفاده مداوم از جهان مجازی امکان فرار از حدود اجتماعی را بدون سرزنش اطرافیان و یا تنبیه قانون فراهم می سازد.(خانجانی و اکبری ،۱۳۹۱)
وپژوهش های دیگری که به آنها اشاره شد و درصدی که میزان تاثیرگذری و تبین کنندگی متغیرهای مستقل پژوهش حاضر را در تغییرپذیری اعتیاد به اینترنت نشان میدهد میتوان نتیجه گرفت که ارتیاط این متغیرها با نشانگان اعتیاد به اینترنت در پژوهش حاضر تایید میشود.
نتایج و بررسی سوال ششم پژوهش در ارتباط با اثر متقابل سبکهای ابراز هیجان (ابرازگری و کنترل) و فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری (BAS و BIS) در نشانگان اعتیاد به اینترنت :
جهت بررسی اثر متقابل سبکهای ابراز هیجان و فعالیت سیستمهای مغزی رفتاری در نشانگان اعتیاد به اینترنت از رگرسیون استفاده شد:
نتایج نشان میدهد که اثر متقابل متغیرها بر نشانگان اعتیاد به اینترنت معنادار نمیباشد.توجه به نکات زیر نیز حائز اهمیت است :
همانطور که در پژوهشهای پیشین نیز نشان داده شد، ارتباط مثبت و معناداری بین کنترل هیجانی با سلامت عمومی وجود دارد(میرزایی، ۱۳۸۹) یعنی هرچقدرکنترل هیجانی بیشتر شود سلامت عمومی نیز بالا میرود وهمچنین تحقیقات انجام شده ضمن تأیید نتایج فوق نشان میدهدکه کنترل هیجانی امکان درک فرد از پیامدهای رفتارهای مخاطره آمیز را در محیطهای مختلف و در شرایطی چون قرار گرفتن در جو همسالان، محیط مدرسه و خانواده را فراهم ساخته و به انتخاب بهترین گزینه های رفتاری و تصمیم گیری درانجام رویکردهای هیجان مدار چون مصرف مواد مخدرکمک مینماید.
(پارکس، ۲۰۰۷، به نقل از حیدری و هماران، ۱۳۹۲).
این نتایج با نتایج پژوهش حاضر همسو میباشد و نتایج پزوهش حاضر راتایید میکند که کنترل هیجانی و تمام مولفههای آن از جمله بازداری هیجانی، کنترل پرخاشگری، و کنترل خوش خیم به جزء نشخوار و مرور ذهنی با نشانگان اعتیاد به اینترنت رابطه معنی داری در جهت عکس دارند به طوریکه هر چقدر کنترل هیجانی بالاتر رود نشانگان اعتیاد به اینترنت پایین تر میآید و بالعکس. در مورد رابطه سیستم فعالساز رفتاری نتیجه پژوهش بین سیستم فعالساز رفتاری و نشانگان اعتیاد به اینترنت نشان میدهد که رابطه مثبت معنی داری بین این متغیر پیش بین یعنی سیستم فعالساز رفتاری و متغیر ملاک یعنی نشانگان اعتیاد
به اینترنت وجود دارد که این بدین مفهوم است که اعتیاد به اینترنت در افراد مستقیما روی سیستم فعالساز رفتاری آنها تاثیر داشته و آن را دچار تغییر میکند. همچنین نشانگان اعتیاد به اینترنت با مولفههای سیستم فعالساز رفتاری به ترتیب سائق، جستجوی سرگرمی، رابطه مثبت معنی داری دارد و با بالا رفتن سطح هریک از این مولفهها میزان سطح نشانگان اعتیاد به اینترنت نیز بالا میرود. و بالعکس. و با پاسخدهی به پاداش، با سطح معنی داری رابطه منفی معناداری وجود دارد که با بالا رفتن این مولفه نشانگان اعتیاد به اینترنت کاهش میابد، این نتیجه با پزوهشهای پیشین و همچنین با توجه به تعریف مفهوم سیستم فعالساز رفتاری سامانهای انگیزشی- اشتیاقی مغز و، نقش آن برانگیختن رفتار تمایلی و گرایشی در پاسخ به محرکهای اشتیاقی شرطی و غیرشرطی است (کر، ۲۰۰۴) همسو میباشد.