الف- روشهایی که در آنها از اطّلاعات حسابداری برای ارزیابی عملکرد استفاده می شود و همان نسبتهای مالی همچون ROA و ROE و … هستند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
یکی از پیامدهای سیر تحول حسابداری استفاده از نسبتهای مالی جهت ارزیابی عملکرد و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی است که پیدایش آنها به اواخر قرن نوزدهم میلادی برمیگردد. اطّلاعات حسابداری مهمترین بخش اطّلاعاتی در یک ارزیابی عملکرد به حساب می آید و در تمامی معیارها و مبانی یک اصل اساسی و انکارناپذیر است. یکی از انواع تجزیه و تحلیلها نسبتهای مالی است که خود نوعی معیار ارزیابی عملکرد میباشد و بنیان آن به طور کامل به صورتهای مالی شامل ترازنامه، صورت سود وزیان و صورت گردش وجوه نقد بستگی دارد (عبدالهی نژاد، ۱۳۷۶).
ب- روشهایی که ترکیبی از اطّلاعات حسابداری و بازار را برای ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرار می دهند، مانند نسخههای مختلف نسبت Q توبین و یا نسبت P/E.
کلیه نسبتهایی که به نسبتهای ارزشیابی مشهور هستند در این دسته قرار دارند. این نسبتها با ترکیب معقول ریسک و بازده از طریق اطّلاعات بازار و نیز ترکیب آن با اطّلاعات حسابداری مبنای ارزشیابی مناسبی جهت ارزیابی عملکرد شرکتها را فراهم میآورند. برخی از این نسبتها عبارتند از: نسبت قیمت به سود هر سهم[۲۷]، نسبت قیمت به ارزش دفتری سهام[۲۸] و نسبت Q توبین (صالحی، ۱۳۸۰).
مزایای Q توبین
۱) سادگی در فهم برای استفادهکنندگان و تحلیلگران مالی.
۲) سهولت دسترسی به اطّلاعات مورد نیاز برای محاسبه به شرط اینکه مدل Q ساده باشد.
۳) در ایران به خاطر عدم وجود اوراق قرضه و سهام ممتاز منتشره توسط شرکتها، محاسبه سادهتر نیز میباشد.
۴) معیاری است که بیشتر مبتنی بر اطّلاعات بازار است، بنابراین نقاط ضعف معیارهای مبتنی بر سود حسابداری را ندارد (همان منبع).
معایب Q توبین
۱) محاسبه ارزش جایگزینی دارایی های شرکت مشکل است.
۲) تعیین ارزش بازار سهام شرکتهایی که عضو سازمان بورس اوراق بهادار نیستند و یا سهام شرکتهایی که عضو سازمان هستند ولی خرید و فروش نمیشوند، مشکل است.
۳) در مخرج کسر دارایی های نامشهود در نظر گرفته نمی شود، بنابراین عملکرد شرکتی که سرمایه گذاری زیادی در دارایی های نامشهود کرده است، اغراق آمیز میباشد (همان منبع).
ج- نسبتهایی که با بهره گرفتن از داده های مدیریت مالی مورد استفاده قرار میگیرند مانند بازدهی هر سهم و بازده اضافی هر سهم.
با نگاهی کلی و اجمالی به سهامدارانی که در سهام شرکتهای مختلف سرمایه گذاری می کنند در خواهیم یافت که دو نوع سود مورد انتظار برای سهامداران قابل لحاظ است یکی سود نقدی که توسط شرکت سرمایهپذیر پرداخت میگردد و دیگری سود ناشی از افزایش ارزش سهام است که ناشی از تغییرات قیمت به سبب عوامل مختلفی همچون سود باقیمانده[۲۹]، افزایش تقاضا بر عرضه، مسائل اقتصادی و سیاسی و … میباشد.
بازده سهام به صورت زیر قابل محاسبه است:
(۲-۲) بازده تغییرات قیمت سهام+ بازده نقدی سهام= بازده سهام
بازده اضافی به معنی بازدهی بیشتر از بازده در نقطه تعادل است که خط بازار سرمایه[۳۰] SML)) این نقطه متعادل را نشان میدهد. در اینجا نقطه تعادل، نقطهای است که تا هر میزان ازB (ریسک) بازده مورد انتظار (Z) آن را بدست میآوریم.
در این مقدار K0 نقطه بازده حاصله بدون قبول هیچگونه ریسکی میباشد و همانطور که در نمودار مشاهده می شود با افزایش بهای اوراق بهادار، بازده نیز افزایش پیدا می کند (خط d صعودی میباشد) و در نقطهای که خطوط عمود شده بر B خط dرا قطع می کند نقطه تعادل بوجود می آید. لذا یک نظریه در رابطه با بازده بازار و مخاطره که الگوی قیمت گذاری دارایی های سرمایهای[۳۱] (CAPM) خوانده می شود،
(۲-۳) KJ= Ki+(Km- Ki)Beta
که در این معادله، Kj معرف نرخ بازده مورد انتظار سهام j، Ki نرخ بهره بدون ریسک، Km نرخ بازده بازار و Beta معرف ارزش بتای مربوط به سهام j میباشد.
بازده مورد انتظار
d
kj
ko Beta
د- نسبتهایی که علیرغم استفاده از اطّلاعات حسابداری، معیارهای اقتصادی هستند مانند [۳۲]EVA و REVA[33] و MVA[34].
این گونه معیارها بیشتر از آن که معیارهای مالی باشند معیارهای اقتصادی هستند؛ زیرا داده های اقتصادی در آنها بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند.
در این تحقیق از میان روشهای مختلف ذکر شده برای اندازه گیری عملکرد شرکتها، از روشهای مبتنی بر اطّلاعات حسابداری و از شاخص های بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و حاشیه سود که در فصل اول به تعریف آنها پرداخته شد، استفاده شده است.
۲-۲۴- پیشینۀ پژوهش
۲-۲۴-۱- پیشینۀ داخلی
سرمایه فکری
انواری رستمی و سراجی پس از سنجش سرمایه فکری به ۵ روش گوناگون، به بررسی رابطه آن با ارزش بازار سهام شرکتهای بورس پرداختهاند که در سه روش، رابطه معنادار مستقیمی میان این دو متغیر تأیید شده است (انواری رستمی و سراجی، ۱۳۸۴).
همتی و همکاران در پژوهشی به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری، ارزش بازار و عملکرد مالی شرکتهای غیر مالی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ پرداختند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که سرمایه فکری و ارزش افزوده سرمایه فیزیکی و ارزش افزوده سرمایه انسانی و ارزش افزوده سرمایه ساختاری بر عملکرد مالی (بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام) شرکتهای مورد مطالعه تأثیر مثبت و معناداری دارند (همتی و همکاران، ۱۳۸۹).
نمازی و ابراهیمی تحقیقی تحت عنوان «بررسی تأثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی جاری و آینده شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵ انجام دادند. نتایج حاکی از این بود که سرمایه فکری رابطه مثبت و معناداری با عملکرد مالی (بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها، سود هر سهم) جاری و آینده شرکتها دارد (نمازی و ابراهیمی، ۱۳۸۹).
شمس و خلیلی به بررسی رابطه سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ پرداختند. به این منظور ابتدا پنج شاخص کلیدی عملکرد شرکتها و شاخص کارایی سرمایه فکری با بهره گرفتن از مدل “پالیک” در جامعۀ آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سالهای مورد نظر، اندازه گیری شده، سپس تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن بر هر یک از شاخص های عملکرد مالی با بهره گرفتن از الگوی رگرسیون خطی مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که سرمایه فکری با شاخص های نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، بهرهوری کارکنان و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری هر سهم، بازده دارایی ها و سود هر سهم رابطه مستقیم دارد (شمس و خلیلی، ۱۳۹۰).
پیری و همکاران در پژوهشی به بررسی رابطه بین کیفیت سود و سرمایه فکری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ پرداختند. نتایج نشان داد که در سطح معناداری ۵% بین سرمایه فکری و شاخص های مربوط به کیفیت سود (پایداری سود) رابطه معناداری وجود دارد (پیری و همکاران، ۱۳۹۱).
طالبنیا و همکاران به بررسی تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن بر ارزش بازار و عملکرد مالی (نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده دارایی ها، شاخص سودآوری اصلی) شرکتهای فعال در صنعت سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکتهای فعال در صنعت سیمان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه به کار گرفته شده بیشترین رابطه را با عملکرد شرکتها دارد. به عبارتی صنایع سیمان کشور وابستگی شدیدی به دارایی های ساختاری و فیزیکی خود دارند و قسمت اعظم ارزش افزوده خود را مرهون این دارایی ها میباشند. در واقع سرمایه انسانی این صنعت تأثیر چندانی در ایجاد ارزش افزوده ندارد (طالبنیا و همکاران، ۱۳۹۱).
سرمایه درگردش
عنایتی پس از بررسی وضعیت سرمایه درگردش شرکتهای مورد مطالعه در طی سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۸ در قالب پنج فرضیه، به نتایج زیر رسیده است:
۱) روشهای مدیریت وجه نقد بر نقدینگی شرکتها تأثیر دارد و رابطه معناداری بین آنها وجود دارد.
۲) رابطه معناداری بین روشهای مدیریت مطالبات و نقدینگی شرکتها وجود دارد.
۳) شیوه مدیریت موجودی کالا بر دوره موجودی کالا تأثیر دارد، ولی بر شاخص فراگیر نقدینگی تأثیر ندارد.
۴) روشهای تأمین مالی بر نقدینگی شرکتها تأثیر دارد و همچنین نوع صنعت و اندازه شرکتها تأثیر دارد و همچنین نوع صنعت و اندازه شرکتها هم عوامل تعیین کننده ای در مدیریت وجه نقد و اثر بخشی آن هستند.
۵) هنگامی که شرکتها را بر حسب نوع صنعت و اندازه آنها تفکیک و دستهبندی کنیم و تأثیر ماهیت آنها را برشاخصهای نقدینگیشان، بررسی کنیم رابطه معناداری مشاهده میکنیم (عنایتی، ۱۳۸۳).
ستایش و همکاران تأثیر مدیریت سرمایه درگردش بر سودآوری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای دوره وصول مطالبات، دوره تبدیل موجودی کالا، چرخه تبدیل وجه نقد و اهرم مالی با سودآوری ارتباط منفی معناداری وجود دارد. علاوه بر آن، رشد فروش رابطه مثبت و معناداری با سودآوری داشته و تأثیر دوره پرداخت حسابهای پرداختنی بر سودآوری معنادار نیست (ستایش و همکاران، ۱۳۸۸).
مرادی و نجّار در پژوهشی به بررسی تأثیر سرمایه گذاری مازاد سرمایه در گردش بر مازاد بازده سهام که شاخص ارزش آفرینی برای سهامداران است، طی دورۀ زمانی ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ پرداختند. نتایج پژوهش بیانگر این است که ارتباط منفی و معناداری بین سرمایه گذاری مازاد در خالص سرمایه در گردش عملیاتی و مازاد بازده سهام وجود دارد. یافته ها همچنین حاکی از آن است که در شرکتهای اهرمی نگهداشت وجه نقد در مقایسه با سرمایه گذاری مازاد در خالص سرمایه در گردش عملیاتی، ثروت سهامداران را افزایش میدهد (مرادی و نجّار، ۱۳۹۲).
۲-۲۴-۲- پیشینۀ خارجی