مطالعات اخیر به دست آمده است و از آنجایی که رضایت زناشویی دارای رابطهی نزدیک با رضایت از زندگی است، میتوان نتیجه گرفت که شغل فرد میتواند تاثیر بسزایی بر روابط زناشویی و مشکلات روانشناختی در زوجین و فرزندان داشته باشد (تایت، پادگت و بالدوین[۱۶]، ۱۹۸۹).
در نهایت، از آنجایی که بر اساس تحقیقات انجام گرفته در آمریکا، حداقل ۴۰% از بچهها در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ به دنیا آمدهاند، و احتمال دارد که این افراد طلاق را تجربه کنند و همچنین بسیاری از آنها ممکن است در خانوادههایی زندگی کنند که میزان بالای ناسازگاری و نزاع در آنها دیده میشود، توجه به تاثیر ناسازگاری زناشویی بر رفتار بچهها حائز اهمیت است (گلیک و لین[۱۷]، ۱۹۸۶). در ایران نیز از سال ۱۳۴۷ به بعد نسبت طلاق به ازدواج تا سال ۱۳۵۵ روند رو به افزایشی داشته و از ۸۲/۹ درصد در سال ۱۳۴۷ به ۷۷/۱۰ درصد در سال ۱۳۵۵ رسیده است. در سالهای پس از انقلاب این شاخص کاهش و در اواسط دهه ۶۰ دوباره افزایش یافته و در سال ۱۳۶۵ این نسبت ۳۵/۱۰ درصد بوده است. در سالهای بعد روند رو به کاهش بوده و در سال ۱۳۷۵ به ۸۹/۷ درصد رسیده است. مجددأ در دهه اخیر این نسبت افزایش یافته و در سال ۱۳۸۰، ۴۲/۹ درصد و در سال ۱۳۸۵، ۰۹/۱۲ درصد است (کرد زنگنه، ۱۳۸۷). با توجه به اینکه مشکلات طلاق و مشاجرات زناشویی در ایران نیز وجود دارد، شناخت این مشکلات و اثرات آن بر تابآوری فرزندان از اهمیت خاصی که هدف پژوهش حاضر است، برخوردار است.
۱-۲- بیان مسئله
استرس به شرایطی گفته میشود که فرد در محیط کار یا زندگی با آن روبرو میشود و این شرایط با ظرفیتها و امکانات کنونی وی هماهنگی ندارد و او را دچار عدم تعادل، تعارض و کشمشهای درونی میکند (لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۹). در جهان امروز استرس مسئله بزرگی به شمار میرود و به عنوان یک پدیده روانشناختی از عوامل مهم در بروز و استمرار بسیاری از اختلافات روانی است. از اینرو در سالهای اخیر، توجه به منابع استرس و راهبردهای مقابله با آن، که باعث ایجاد تابآوری بیشتر میشود، در گروههای مختلف، بسیار مورد توجه و بررسی قرار گرفته است و نشان داده شده که به کار گرفتن راهبردهای مقابلهای موثر نقش مهمی در کاهش استرس و افزایش تابآوری داشته است.
همانطور که گفته شد، خانواده نقش مهمی در سازگاری فرد با شرایط پر مخاطره دارد. در واقع عوامل حفاظتی خانواده عواملی هستند که توانایی افراد را در برخورد با شرایط نامطلوب افزایش میدهند. به عنوان مثال: محیط خانوادهی سازمان یافته و باثبات، ارتباط میان اعضای خانواده، میزان دلبستگی، و سطح اقتصادی- اجتماعی و… (یتس[۱۸] و ماستن، ۲۰۰۴). متاسفانه، بعضی مواقع این عامل خود به عنوان یک منبع استرس عمل میکند. تعارضات والدین یکی از موارد تنشزاست که محیطی پر از استرس و ترس را برای فرزندان پدید میآورد. تعارضات زناشویی میتواند فرزندان را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر قرار دهد. در حالت مستقیم، بچهها با بیشترین مشکلات روانشناختی روبرو میشوند، کودکانی که به طور مداوم در معرض اینگونه تعارضات قرار میگیرند هرگز به این مسئله عادت نمیکنند، بلکه نسبت به آن حساس شده و این مسئله به جای آنکه آنها را مقاومتر کند، آسیبپذیرتر میسازد (دیویس، استورگ- اپل[۱۹]، وینتر[۲۰]، کامینگز و فارل[۲۱]، ۲۰۰۶؛ گوردیس، مارگولین و جان[۲۲]، ۱۹۹۷؛ به نقل از فیرکلوث[۲۳] و کامینگز، ۲۰۰۸). این بچهها، حد آستانهی کمتری برای استرس، پرخاشگری و … از خود نشان داده و احتمال اینکه مشکلات سازگاری بیشتری را از خود نشان دهند، افزایش مییابد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تجربه تنشهای شدید در خانواده میتواند فرزندان را به سمتی سوق دهد که به پاسخهای مقابلهای که آنها را خوب فراگرفته و یا به آنها تسلط پیدا کردهاند تکیه کنند. این پاسخهای مقابلهای ممکن است شامل رفتارهایی ناهنجار مانند پرخاشگری باشد که کودکان آنها را مفید دانسته و در آینده در هر موقعیت پرتنش از آن استفاده کنند. در واقع استرس روانشناختی به عنوان یک عامل خطر اساسی برای آسیب شناسی در کودکان شناسایی شده است، در نتیجه، توجه زیادی به سمت درک چگونگی مقابله با وقایع استرسزای عمده مانند تعارض یا طلاق والدین و استرسورهای روزانه معطوف گشته است (گرانت، کمپاس، استیولمچر، تورم، مک ماهون و هالپرت[۲۴]، ۲۰۰۰).
با توجه به اینکه تا کنون در ایران پژوهشی راجع به این مسئله انجام نگرفته است، و از آنجایی که این دسته کودکان، استرس زیادی را تجربه میکنند، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سوال است که در فرزندان خانوادههای پرتنش، راهبردهای مقابلهای چگونه تابآوری آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. شناسایی شیوههای مقابله با استرس به عنوان یک متغیر میانجی، میتواند پیامدهای استرس را تحت تاثیر قرار داده و به مهار آنها کمک کند. لذا تحقیق حاضر به دنبال تعیین رابطهی تعارضات زناشویی و تابآوری کودکان از طریق واسطهگیری شیوههای مقابله با استرس است.
۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق
مقابله کردن با استرس و موقعیتهای سخت و دشوار، نوعی توانایی است که هر فرد باید به آن مجهز باشد. چگونگی مقابله کردن، مسئلهای است که باید به افراد آموزش داده شود تا بدانند که در هر شرایط چگونه از این راهبردها استفاده کنند و به جای استفاده از پرخاشگری و یا احساس افسردگی در این شرایط، موقعیت را مدیریت کرده و در رویارویی با آن پیروز شوند. والدین میتوانند نقش موثری در آموزش این راهبردها به فرزندان داشته باشند. اما اگر والدین درگیر اختلافات خود باشند، نتیجهی این بیتوجهی چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت. آنها بیآنکه خود متوجه باشند، روشهایی را در فرزندان تقویت میکنند که در آینده ممکن است برای آنها مضر باشد و در جامعه ناهنجار به شمار رود. کودکان ممکن است فرار از موقعیت، پرخاشگری، افسردگی، احساس شکست، ضعف، کنارهگیری و … را تجربه کرده و اینها را به صورت عادت درآورده و در همهی موقعیتها از آنها استفاده کنند که این مسئله منجر به پیامدهای جدی و ناسازگاری بیشتر در آینده میشود. این دیدگاه اگر چه در سطح نظری مورد توجه نظریهپردازان بوده است، اما به لحاظ تجربی در ایران چندان محک نخورده و یافتههای تحقیقاتی اندکی در این زمینه موجود است. با توجه به افزایش آمار طلاق در ایران، کمبود تحقیقات خصوصاً در زمینه تاثیر تعارضات زناشویی بر راهبردهای مقابلهای و تابآوری فرزندان، مشهودتر است.
از آنجایی که توجه به سمت پیشگیری از بیماریهای روانی متمرکز است، ضرورت انجام این تحقیق آگاهی والدین از اثرات جبران ناپذیر ناشی از غفلت آنها بر سلامت روانی کودکانشان و همچنین آموزش والدین در زمینهی تربیت فرزندانی تابآورتر میباشد. همچنین، یک روش پیشگیرانهی احتمالی، آموزش مهارتهای مقابله با استرس به کودکان است، به طوریکه آنها قادر باشند موقعیتهای استرسزا را اداره کنند که منجر به تابآوری بیشتر و عدم ایجاد مشکلات رفتاری و روانی در آنها میشود. این آموزش میتواند هم توسط خانواده انجام گیرد که نقش مهمی را در رشد کودکان ایفا میکند، و هم توسط سیستمهای آموزشی که در تربیت و پرورش کودکان سهم بسزایی را دارا هستند و با آموزش راهبردهای مقابلهای موثر به دانشآموزان میتوانند مهارت کنترل موقعیت تنشزا را در آنها ایجاد نمایند.
۱-۴- هدف اصلی تحقیق
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطهی تعارضات زناشویی و تابآوری با واسطهگری راهبردهای مقابلهای در فرزندان میباشد.
۱-۵- هدف فرعی تحقیق
هدف فرعی پژوهش حاضر، بررسی اثر متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت، شرایط زندگی (زندگی با پدر و مادر، زندگی با یکی از والدین)، شأن اجتماعی شغل والدین، میزان تحصیلات والدین و ناحیهی آموزشی)، بر تعارضات زناشویی، راهبردهای مقابلهای و تابآوری میباشد.
۱-۶- سوال اصلی تحقیق
پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به سوال زیر خواهد بود:
۱-آیا ادراک فرزندان از تعارض زناشویی والدین، با میانجیگری راهبردهای مقابلهای، تابآوری را پیشبینی میکند؟
۱-۷- سوالهای فرعی تحقیق
در راستای پاسخگویی به سوال اصلی، سوالات فرعی دیگری قابل طرح و بررسی خواهد بود:
۱- آیا ادراک فرزندان از تعارض زناشویی والدین، میتواند تابآوری را پیشبینی کند؟
۲- آیا ادراک فرزندان از تعارض زناشویی والدین، میتواند راهبردهای مقابلهای را پیشبینی کند؟
۳- آیا راهبردهای مقابلهای، پیشبینی کنندهی تابآوری هستند؟
۴- آیا شأن اجتماعی شغل والدین، میزان تحصیلات والدین، بر تعارضات زناشویی والدین، راهبردهای مقابله ای و تاب آوری فرزندان موثر است؟
۵س- آیا بین دانشآموزان ناحیهی دو و چهار، شرایط زندگی دانشآموزان (زندگی با پدر و مادر، زندگی با یکی از والدین) و همچنین دانشآموزان دختر و پسر، در استفاده از راهبردهای مقابلهای و همچنین از نظر تابآوری، تفاوتی وجود دارد؟
۱-۸- تعاریف مفهومی متغیرها
۱-۸-۱- تابآوری
تابآوری توانایی بازگشت به حالت اولیه و سازگاری موفقیتآمیز علیرغم استرس زیاد و شرایط ناگوار میباشد (لوتار، ۱۹۹۱). دیدگاههای اولیه تابآوری را صفتی ذاتی دانسته که منجر به ایجاد مجموعهای از ویژگیهای منحصر به فرد در اشخاص میشود. در مقابل، تحقیقات اخیر نشان داده است که تابآوری یک توانمندی ذاتی نبوده و قابل دستیابی است و زمانی حاصل میشود که عوامل حفاظتی مناسب علیرغم عوامل خطرزا در زندگی افراد تابآور حضور داشته باشند (ماستن، ۲۰۰۱؛ به نقل از هاشمی، ۱۳۹۰).
۱-۸-۲- راهبردهای مقابلهای
لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴)، مقابله را تلاشهای رفتاری و شناختی فرد میدانند که وی را قادر میسازد تاثیرات استرس را تحمل کرده، کاهش داده و یا از آن فرار کند. این تلاشها به طور مداوم در حال تغییرند، تا فرد از عهدهی خواستههای بیرونی که ورای منابع و توان فرد ارزیابی میشود برآید.
۱-۸-۲-۱- سبک مقابله مساله مدار
در سبک مقابله مساله مدار، فرد به مساله متمرکز میشود و سعی در حل آن دارد. در این سبک فرد به جمع آوری اطلاعات مربوط به حادثه فشارزا میپردازد. درباره آن فکر میکند، منابعی را که از آن برخوردار است، ارزیابی کند و برای استفاده از منابع در دسترس خود طرح و برنامهای آماده میکند (کلینکه، ۱۹۹۹).
۱-۸-۲-۲- سبک مقابله هیجان مدار
مقابله هیجان مدار بر کنترل هیجانات و واکنشهای عاطفی تاکید می کند. افراد در این سبک مقابله، هیجانی برخورد میکنند و با گریه کردن، عصبانی شدن و فریاد زدن با فشار روانی مقابله میکنند (کلینکه، ۱۹۹۹).
۱-۸-۳- تعارض زناشویی
تعارضات زناشویی هر نوع تنازع بر سر تصاحب پایگاهها و منابع قدرت است که در جهت حذف امتیازات دیگری و افزایش امتیازات خود بروز میدهد. بدیهی است که طرفین نزاع بر آناند که به حریف خود آسیب برسانند، برنامههای او را خنثی و بالاخره از صحنه بیرون کنند (براتی، ۱۳۷۵).
۱-۹- تعریف عملیاتی متغیرها
۱-۹-۱- تابآوری
در پژوهش حاضر، نمرهای که آزمودنیها از پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون[۲۵] (۲۰۰۳)، به دست خواهند آورد، نشانگر میزان تابآوری آنها خواهد بود.
۱-۹-۲- راهبردهای مقابلهای
در پژوهش حاضر، منظور از راهبردهای مقابلهای، نمراتی خواهد بود که مشارکت کنندگان در پژوهش از پرسشنامه راهبردهای مقابلهای لازاروس و فولکمن (۱۹۸۵)، در هشت خرده مقیاس مقابلهی مواجههای، دوری گزینی، خویشتنداری، جستجوی حمایت اجتماعی، قبول مسئولیت، گریز/ اجتناب، حل مسئله و ارزیابی مجدد مثبت بدست میآورند.
۱-۹-۳- تعارض زناشویی
در پژوهش حاضر، منظور از تعارض زناشویی نمرهای است که آزمودنی از پرسشنامه ادراک فرزندان از تعارضات زناشویی گریچ و فینچام[۲۶] (۱۹۹۲)، در هفت خرده مقیاس فراوانی، شدت، حل کردن مشکل، خطر ادراک شده، کارآمدی مقابلهای، میزان درگیری و ثبات بدست میآورد.
۱-۹-۴- عوامل جمعیت شناختی
عوامل جمعیت شناختی در این پژوهش عبارتند از: ۱) شأن اجتماعی شغل والدین، ۲) میزان تحصیلات والدینس، ۳) ناحیهی آموزشی (ناحیهی دو یا چهار)، ۴) شرایط زندگی دانشآموزان (بر حسب گزارش دانشآموزان مبنی بر زندگی زندگی با پدر و مادر یا زندگی با یکی از والدین) و ۵) جنسیت. قابل ذکر است که در پژوهش حاضر، شأن اجتماعی شغل والدین و میزان تحصیلات والدین (زیردیپلم، دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکترا)، بر اساس طبقهبندی خیر (۷-۱۳۶۶)، از مشاغل و سطح سواد والدین (پدر و مادر به طور جداگانه)، محاسبه میگردد.
۲-مبانی نظری و پیشینه تحقیق
در این فصل دو مبحث مورد توجه قرار میگیرد. در بخش نخست به طرح مباحث نظری در رابطه با متغیرهای پژوهش پرداخته و در بخش دوم به تحقیقات مربوط به ارتباط متغیرها با هم و نقش میانجیگری راهبردهای مقابلهای و نیز تاثیر عوامل جمعیت شناختی اشاره خواهد شد.
۲-۱- مبانی نظری