۳-۷ احساس بیقدرتی سیاسی
مفهوم بیقدرتی به عنوان یکی از عناصر تشکیل دهنده از خودبیگانگی در تحقیقات سیمن، لوین و دوایت دین مورد استفاده قرار گرفته است. این دسته از نظریات توانایی افراد در وارد شدن به سیاست را موضوع تحلیل خود قرار دادهاند ریشه این نظریات نزد جامعهشناسان کلاسیک مانند مارکس میتوان یافت.
از نظر لوین احساس بیقدرتی سیاسی اعتقاد فرد به این است که عمل او بر تعیین سیر وقایع سیاسی تأثیر ندارد در این حالت فرد به این باور رسیده که جامعه به وسیله گروه کوچکی از افراد قدرتمند اداره میشود که صرفنظر از هر نوع فعالیت یا عمل او همچنان قدرت خود را حفظ میکند و فرد در چنین حالتی کل فرایند سیاسی را توطئهای مخفیانه که هدف آن بهرهبرداری از مردم و بازی کردن با آنها است میداند (محسنی تبریزی، ۱۳۷۵: ۸۹).
به نظر سیمن بیقدرتی نوعی بیگانگی است که در آن فرد احساس میکند در وضعیتهای اجتماعی که در آنها کنش متقابل دارد نمیتواند تأثیر بگذارد و از قدرت کافی برای مهار پیامد رویدادهای سیاسی و اقتصادی برخوردار نیست. برای سنجش میزان بیقدرتی سیاسی از گویه های زیر که به طریق طیف لیکرت تنظیم یافته استفاده شده است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- با شرکت در انتخابات میتوانیم در تعیین سرنوشت خود موثر واقع شویم.
- به کار سیاست وارد نیستم و نمیتوانم در آن دخالت کنم.
- دستم به جایی بند نیست و حرفم به گوش مسئولین نمیرسد.
- مردم عادی هم میتوانند بر تصمیمات دولت تأثیر بگذارند.
- اداره کشور به دست گروهی صاحب قدرت و ثروت است و کار چندانی از ما ساخته نیست.
- در برخورد با تحولات کشور بیش از پیش احساس ناتوانی میکنم.
- ما نقش مهمی در اداره امور کشور بر عهده داریم.
- فکر میکنم اگر در امور سیاسی مشارکت نکنم دچار ضرر مالی یا حیثیتی میشوم
- فکر میکنم اگردر امور سیاسی مشارکت نکنم مجازات میشوم
- من از عواقب عدم مشارکت در امور سیاسی میترسم و به همین دلیل مشارکت میکنم
گویهها در طیف پنج قسمتی(کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم) ارزشگذاری شد که بر حسب نوع گویه از ۵ تا ۱ امتیاز به آن اختصاص داده شده است بدین ترتیب دامنه تغییرات احساس بیقدرتی سیاسی از ۱۰ تا ۵۰ میباشد که به سه گروه تقسیمبندی شده است:
جدول شماره (۳ -۴) دامنه امتیازات متغیر احساس بیقدرتی
دامنه امتیازات | احساس بیقدرتی |
۲۳-۱۰ | کم |
۳۷-۲۴ | متوسط |
۵۰-۳۸ | زیاد |
بر اساس نتایج مطالعه مقدماتی، پایایی گویههای این متغیر محاسبه شد که میزان آلفای کرونباخ برابر ۷۹/۰ شده است که چون از ۷/۰ بیشتر شده است نشان میدهد که هماهنگی درونی گویههای این متغیر در حد مطلوبی است.
۳-۸ احساس اثر بخشی سیاسی
اثربخشی سیاسی نگرشی است که در اثر آن فرد احساس میکند با مشارکت سیاسی خود بر فرایندهای سیاسی اثر گذاشته و بر آنها کنترل و نظارت میکند و میتواند از این طریق به ارضای نیازهای خود بپردازد. رابرت دال درباره اثربخشی سیاسی مینویسد: افراد وقتی تصور کنند که آنچه انجام میدهند اثر قابل توجهی بر نتایج سیاسی نخواهد گذاشت کمتر در امور سیاسی درگیر میشوند. به طوریکه میتوان گفت هرچه احساس اثربخشی سیاسی فردی کمتر باشد مشارکت سیاسی او کمتر خواهد بود. وی این احساس را «اعتماد به نفس سیاسی» نیز مینامد و اظهار میدارد که این قضاوت درباره عدم کارایی سیاسی فرد چه واقع بینانه باشد و چه نباشد به شهروندان این را القاء میکند که مسئولان توجهی به افرادی مانند آنها ندارند و آنها نمیتوانند در فرایند سیاسی اثر بگذارند (Dahl, 1984 : 99).
برای سنجش میزان بیقدرتی سیاسی از گویه های زیر که به طریق طیف لیکرت تنظیم یافته استفاده شده است.
- چقدر از عملکرد و مشارکت خود در امور سیاسی رضایت دارید؟
- چقدر احساس میکنید که فعالیتها و مشارکتهای سیاسی قبلی شما مفید و اثربخش بوده است؟
- چقدر رأی شما در انتخابات موثرمیباشد؟
- چقدر دوستانتان، شما را در جامعه مفید میدانند
- چقدر همکاری و همدلی مردم در حل مشکلات جامعه اثربخش است؟
گویهها در طیف پنج قسمتی(خیلی زیاد تا خیلیکم) ارزشگذاری شد که بر حسب نوع گویه از ۵ تا ۱ امتیاز به آن اختصاص داده شده است بدین ترتیب دامنه تغییرات احساس اثر بخشی سیاسی از ۵ تا ۲۵ میباشد که به سه گروه تقسیمبندی شده است:
جدول شماره (۳ -۵) دامنه امتیازات متغیر احساس بیقدرتی
دامنه امتیازات |