کل و چان (۱۹۹۴) در مدل ارتباطی بین معلم و دانش آموز به چهار مرحله زیراشاره کرده اند (نقل از محمودی، ۱۳۸۲):
الف) فرمول بندی پیام
ب) رمزگردانی و انتقال پیام
ج) رمزخوانی و تفسیر پیام
د) بازخورد
مراحل ۲و ۱ به فرستنده پیام و مرحله ۴و ۳ به دریافت کننده پیام مربوط میشوند. این مراحل از همدیگر مستقل نیستند. فرستنده و دریافت کننده به طور مداوم با همدیگر کنش و واکنش دارند. در طی فرایند ارتباط فعالیتها و عکس العملها را تعدیل میکنند و به همدیگر منعکس میکنند. بنابراین بعضی مواقع دانشآموزان فرستنده پیام هستند و در بعضی مواقع معلمان فرستنده پیام هستند، و این نقش بطور مداوم از دریافت کننده به فرستنده، و از فرستنده به دریافت کننده تغییر مییابد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۲-۲- فرایند ارتباط درکلاس های درسی ( اقتباس از گیبسون و همکاران[۵۳]، ۲۰۰۳).
۲-۶-۳- انواع ارتباط
در آموزش و پرورش وقتی صحبت از ارتباط میان معلم و دانشآموزان به میان میآید، هدفهایی چون ۱٫ شناخت، ۲٫ انتقال ۳٫ تاثیر ۴٫ کنترل و هدایت به ذهن متبادر میگردد. به بیان دیگر، مجموعه فرایند آموزشی در واقع تلاشی در راستای تغییر شرایط یادگیری و تاثیر و کنترل فکری و رفتاری دانشآموزان میباشد که در نتیجه آن تواناییها و تمایلات دانشآموزان شناخته شده و اطلاعات به دست آمده به هدایت آنان منجر خواهد گردید (شعبانی، ۱۳۹۰).
امروزه عواملی چون تکوین نظام آموزشی، از یک طرف و توسعه فن آوری ارتباطات، از طرف دیگر میتوانند نقش بسزایی در دگرگونی هدفها ایفا کرده و آنها را روز به روز متنوعتر سازند. این تنوع و از طرف دیگر تداخل روش های مختلف ارتباطی، که به صورت شفاهی، کتبی یا غیرمستقیم میباشد، موجبات تداخل هدفهای ارتباطی را فراهم میآورند. به این جهت روش های معمول گذشته نمیتواند کارایی لازم را برای مقابله با تغییرات پیچیده امروزی داشته باشد. ناگزیر تحقق هدفهای متنوع، اعمال شیوه های جدیدی را طلب میکند (وکیلیان، ۱۳۸۶). لذا صاحب نظران برای آشنایی هر چه بیشتر معلمان، که همواره برای برقراری ارتباط مطلوب با دانش آموزان و ایجاد تغییر و تحول با آنان تلاش می کنند نمونههایی از روش های ارتباطی را پیشنهاد کرده که به اختصار به آنها اشاره خواهد شد:
- ارتباط ارادی و ارتباط غیرارادی: ارتباطی را ارادی میگویند که با طرح و برنامه ریزی قبلی بوده و حساب شده و سنجیده باشد و چنانچه فاقد طرح و برنامه ریزی قبلی باشد، ارتباط از نوع غیرارادی خوانده می شود. برای مثال، اگر معلمی قبل از رفتن به کلاس برای انتقال مفاهیم و معلومات علمی خود، دانش پایه و علاقه دانشآموزان را برای تدریس در نظر داشته و بر اساس آنها و عوامل دیگر، طرح درس تهیه کند، شیوه وی را روش ارتباط ارادی مینامند.
- ارتباط رسمی و ارتباط غیر رسمی: ارتباط رسمی در واقع به آن دسته از شیوه های ارتباطی گفته میشود که در محیطهای رسمی شکل میگیرد. برای مثال، ارتباطهایی که در سازمانهای آموزشی به منظور ابلاغ آیین نامهها و مقررات به زیردستان برقرار میشود، ارتباط رسمی خوانده می شود. از طرف دیگر، ارتباط غیررسمی، آن نوع ارتباطی است که بین دو نفر یا دو گروه به صورت عادی و غیر رسمی صورت میپذیرد. به اعتقاد دست اندرکاران، ارتباط غیررسمی صمیمانهتر و عمیقتر از ارتباط رسمی بوده واساسا خاص گروههایی است که با همدیگر ارتباط چهره به چهره و نزدیک دارند (شعبانی، ۱۳۹۰).
- ارتباط یک طرفه و ارتباط دو طرفه: در ارتباط یک طرفه انتقال پیام از فرستنده پیام آغاز گردیده و به گیرنده یا گیرندگان پیام ختم شده و گیرنده یا گیرندگان پیام نمیتوانند واکنش خود را از مفاهیم پیام به فرستنده آن انتقال دهند، مانند هنگامی که ارتباط از طریق روزنامه و یا تلویزیون برقرار میگردد. برعکس در ارتباط دو طرفه، به طور مستمر نقش فرستنده و گیرنده پیام در جریان فعالیتهای ارتباطی تغییر یافته و واکنشهای گیرنده و فرستنده پیام بر اساس همین امر شکل می گیرد، مانند ارتباطی که معلم و دانش آموز به طور مستقیم و چهره به چهره در کلاس درس برقرار میسازند. کارشناسان مسائل تربیتی، ارتباط دو طرفه را موثرتر از ارتباط یک طرفه ارزشیابی کردهاند. به همین جهت هم در ارتباط های یک طرفه سعی میشود به نحوی از گیرندگان پیام بازخورد دریافت گردد تا اثربخشی آموزش افزایش یابد (به نقل از محمودی، ۱۳۸۲).
- ارتباط مستقیم و ارتباط غیرمستقیم: ارتباط مستقیم، ارتباطی است که بدون واسطه بین شخص فرستنده و گیرنده پیام ایجاد میشود. و ارتباط غیرمستقیم یا با واسطه چهره به چهره نیست و جنبه شخصی ندارد، زیرا در چنین ارتباطی معمولا گیرندگان و فرستندگان پیام همدیگر را نمیشناسند مانند مولف و خوانندگان کتاب بین انواع ارتباط، ارتباط مستقیم صمیمانهترین و کاملترین نوع ارتباط است. ولی از نظر تعداد افراد زیر پوشش و همچنین از لحاظ وسعت زمانی و مکانی محدود است.
-ارتباط فردی و ارتباط جمعی: ارتباط فردی، ارتباطی است که معمولا بین دو نفر یا چند نفر به وقوع میپیوندد و بیشتر حالت مستقیم و شخصی دارد. و ارتباط جمعی، ارتباطی است که بین یک نفر با یک گروه یا گروهی با گروه کثیری برقرار می شود که ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم باشد (محسنیانراد، ۱۳۶۹).
- ارتباط کلامی و غیرکلامی: یکی از مهمترین ارتباطها در جریان تدریس ارتباط کلامی و غیر کلامی است. وقتی در جریان یک ارتباط، پیام ها به صورت رمزهای کلامی انتقال یابند، آن را«ارتباط کلامی» میگویند (شعبانی،۱۳۹۰). حرکات و رفتاری که دارای معنی بوده اما به حالت کلامی و رفتاری ارائه نمیشود را ارتباط غیرکلامی نامیده که این ارتباط در درک احساس و انگیزه درونی فرستنده یا دریافت کننده پیام ها نقش عمدهای را ایفا می کند (فتحیآذر، ۱۳۸۲).
در این تحقیق بر کنش و واکنش یا ارتباط کلامی بین معلم و دانش آموزان در جریان تدریس تاکید میشود. و ارتباط کلامی برقرار شده بین معلم و دانشآموز، دانشآموز با دانشآموز مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
۲-۷- کنش و واکنش کلامی
ابتدا کنش و واکنش تعریف می شود و سپس به تعریف کنش و واکنش آموزشی و انواع آن اشاره میشود و در نهایت فنون تحلیل کنش و واکنش توضیح داده می شود.
۲-۷-۱- مفهوم کنش و واکنش
کنش و واکنش معادل واژه انگلیسی « interaction» است. و در فرهنگ لغت به معنای «تاثیر چند چیز به همدیگر، عمل متقابل» ترجمه شده است (به نقل از محمودی، ۱۳۸۲). فرهمینی فراهانی (۱۳۷۸) کنش و واکنش را به شرح زیر تعریف نموده است؛
رابطه موجود بین دو سری واحد یا سیستم (از هر نوع) به صورتی که فعالیت هر یک به وسیله فعالیت دیگری مشخص شود در تعامل اجتماعی «رفتار یک فرد به عنوان محرک برای رفتار فرد دیگر عمل می کند و بالعکس» و در تعامل آماری «آثار دو یا چند متغیر که وابستگی متقابل دارند».
رویدادهای دو جانبه ای که حداقل به دو شئ یا دو فعالیت نیاز دارند (تلو[۵۴]، ۲۰۰۲).
۲-۷-۲- کنش و واکنش آموزشی
واگنر[۵۵] کنش و واکنش آموزشی را به شرح زیر تعریف می کند:
تلاشی است که بین» یادگیرنده و محیط یادگیرنده برای شکل دادن رفتار یاگیرنده نسبت به نتایج آموزشی صورت میگیرد. محیط یادگیرنده ممکن است معلم، سایر یادگیرندگان و محتوای دوره باشد». تعریف واگنر از کنش و واکنش را می توان با مثالی به صورت زیر بیان کرد: در یک مورد از کنش و واکنش یادگیرنده - مربی، معلم یک شخص است )شخص اول) که اطلاعات را در شکلی ارائه می کند (عمل الف)، دانشآموز یک شخص است (شخص دوم) که اطلاعات را دریافت و پردازش میکند (عمل ب و پ و…. ). فرایند کنش و واکنش مشابه بالا را میتوان برای هر یک از کنش و واکنش دانشآموز - محتوا و دانشآموز – دانشآموز بیان نمود (به نقل از تلو، ۲۰۰۲).
مور[۵۶] (۱۹۸۹) کنش و واکنش آموزشی را به سه حالت زیر تقسیم بندی می کند:
یادگیرنده - محتوا
یادگیرنده - مربی
یادگیرنده - یادگیرنده
۲-۷-۳- فنون تجزیه و تحلیل ارتباط کلامی
با توجه به اهمیت ارتباط کلامی در کلاسهای درسی، محققان و اندیشمندان در جهت تجزیه و تحلیل آن اقدام نمودهاند و روشهایی را ابداع نمودهاند. در اینجا به نمونهای از روشها و تکنیکها، که با بهره گرفتن از آنها گفتارهای کلاسی ثبت و ضبط میگردد، اشاره میشود (پرات[۵۷]، ۱۹۸۲):
۱)- فن کلمه به کلمه ) لفظ به لفظ ( انتخابی: همچنان که این مفاهیم نشان میدهند، به هنگام استفاده از فن لفظ به لفظ انتخابی، مشاهده گر)یا معلم که از ضبط صوت استفاده میکند( یک ثبت نوشتاری کامل از آنچه درکلاس گفته میشود را تنظیم مینماید. البته همه رویدادهای کلامی نوشته نمیشود بلکه کلمات بااهمیت ثبت میگردد. از این نظر، فن لفظ به لفظ انتخابی است. در این فن، ابتدا همه واکنشهای کلامی مورد نظر برای تجزیه و تحلیل انتخاب میشوند و سپس تجزیه و تحلیل میگردند. واکنشهای انتخابی عبارتند از: تعاملات کلامی که تدریس موثر یا غیرموثر را منعکس میکنند؛ مانند سوالات معلم، پاسخهای دانشآموزان، پاسخهای معلمان، دستورات معلمان .بنابراین کلمات دقیق بکار رفته ثبت میگردد و سپس تجزیه و تحلیل میگردند و در نهایت تدریس معلم ارزشیابی میگردد.
۲)- ثبت و ضبط رفتارها بر اساس چارتهای ترتیب نشستن افراد:
بعضی فنون برای مشاهده رفتارهای معلم و دانشآموزان از ترتیب نشستن افراد استفاده میکنند، معلمان از این فنون، بخاطر مزیتهایی که دارند، برای اهداف متفاوتی استفاده میکنند. همچنین تعبیر و تفسیر اطلاعات بدست آمده از طریق این فنون ساده و آسان است.
این فنون، انواع مختلفی دارند که در زیر به آنها اشاره میگردد:
الف)- فن در حال انجام تکلیف ب)- فن جریان کلامی ج)- فن الگوهای حرکت
۳)- تجزیه و تحلیل مذاکرهای: در این روش، هر نوع کنش و واکنش کلامی به عنوان مذاکره مطرح میشود که بین معلم و فراگیر و یا افراد دیگر به وجود میآید. از تجزیه و تحلیل این مذاکرات است که میتوان در بهبود روابط انسانی کمک گرفت. این روش با نشر کتابی توسط هریس[۵۸] گسترش یافت. این نظریه بر این اساس استوار است که در نهاد هر فرد سه نوع منش وجود دارد که در گفتار خویش آن را منعکس میسازد. با بررسی محتوای کلمات و جملات رد و بدل شده بین افراد، می توان چگونگی تایید این سه مورد، یعنی من والد، من بالغ و من کودک را تشخیص داد و واکنش طرفین مذاکره را بررسی نمود (فتحیآذر،۱۳۸۲).
انواع من :
من والد: فرد خود را بزرگتر و طرف مقابل خود را کوچکتر تلقی میکند. بنابراین تن گفتار بالا بوده و حالت آمرانه در گفتار دیده میشود و انتظار فرمانبرداری و تبعیت نیز وجود دارد.
من کودک: در برقراری ارتباط با من کودک، اکثر واکنشها از انگیزه آنی و بدون تفکر ناشی میشوند. بنابراین، جریان دوراندیشی یا پیش اندیشی در آنها کمتر روی میدهد. همچنین فرد خود را کوچکتر تلقی نموده و ترس و لرز در گفتار دیده میشود. علاوه بر ترس و لرز از کلمات اعتذاری بیشتر استفاده میشود.
من بالغ: من بالغ ایده آل ترین حالت من است. منطق در گفتار حاکم بوده و هدف یادگیری است. بنابراین امکان بحث و گفتگو و سوال و جواب در این نوع من وجود دارد (فتحیآذر،۱۳۸۲).
۴)- تحلیل ارتباط کلامی فلندرز:
این روش در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ تدوین گردیده است. حداقل منشاء ۲۰ روش شده است … و آخرین و نهاییترین نسخه ویرایش شده آن در دهه ۱۹۷۰ توسط فلندرز گزارش شده است (براون[۵۹]، ۱۳۷۳).
بسیاری از محققان و معلمان مقاطع و رشته های مختلف تحصیلی از این روش برای تحلیل رفتارهای کلامی در کلاس درس استفاده کردهاند. این سیستم در سطح خرد و کلان در مشاهدات کلاسی در زمان های مختلف بکار رفته است (محمودی، ۱۳۸۲). پرات (۱۹۸۲) مینویسد این روش نه تنها در سطح وسیع تحقیق شده است، بلکه به طور وسیع در برنامههای تربیت معلم بکارگرفته شده است … این روش تحلیل کنش و واکنش نامیده می شود؛ بخاطر اینکه مقوله های مشاهدهای برای ثبت همه تعاملات کلامی که بین معلم و دانشآموزان در یک کلاس درس رخ میدهد، بکار می رود. با ثبت و ضبط الگوهای کلامی می توان نوع سبک تدریس معلم را مشخص نمود.
در این روش کلاس درس به عنوان واحد کوچکی از جامعه تلقی میشود. در این واحد میتوان چگونگی تعامل اجتماعی را با متغیرهایی بررسی کرد. اما در این بررسی باید تلاش کرد تا از اعمال نظرهای شخصی یا پیشداوریها جلوگیری کرد (فتحی آذر، ۱۳۸۲). در این روند فلندرز (۱۹۷۰) ده عامل مهم برای تحلیل چگونگی تدریس و ارتباط در کلاسهای درس ارائه نموده است، که در جدول ۲-۵ آمده است. از ده عامل یاد شده، عوامل یک الی هفت به گفتار معلم مربوط است که از حالت غیرمستقیم تا مستقیم در نوسان است. بدین معنی که عوامل ۱ الی ۴ به تدریس غیرمستقیم و عوامل ۵ الی ۷ به تدریس مستقیم معلم مربوط میباشند. عوامل ۸،۹ به گفتار فراگیر مربوط است که عامل ۸ آن نوع گفتار از فراگیر میباشد که در پاسخ به سوال معلم مطرح میشود. اما عامل شماره ۹ به نظریات، پیشنهادها و یا طرح سوال به حالت آزادانه از سوی فراگیر مربوط میشود.