تسهیل کننده
ساختار
بوروکراسی و تمرکز در تصمیم گیری، روشهای استاندارد و دستورالعملها، کنترل شدید منابع، تاکید بر سازمان رسمی
غیر متمرکز، مسطحتر، ستاد کوچکتر، بوروکراسی کم،انعطاف بیشتر، در دسترس قرار دادن منابع
فرهنگ
قبول تاکید بر سنتها (ثبات)، اعمال تنبیه و جرایم برای اشتباهات، تقویت ارزشهای ارزیابی بیرونی، تاکید بر زمان موعود انجام کارها، تعصبات و عدم مسئولیت پذیری
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تاکید بر نرم و هنجارها، طرز تلقی مثبت از تغییرات فرهنگ، تجربه ایده ها، ترویج و نشر توفیقها، زمینه برای قبول شکست،آزادی و تشویق ریسک طلبی، ارج نهادن به شجاعت، ایجاد امنیت برای نوآوری
مدیریت و رهبری
سبک مدیریت مستبدانه، کار فردی، عدم وجود آزادی و پذیرش انتقاد، ارج نهادن به افراد مطیع
مشارکت در تصمیم گیری، کارگروهی، ارج نهادن به فکرهای نو، آزادی در سازمان، پذیرش انتقاد، تحمل آدمهای مخالف
نیروی انسانی
نداشتن منابع انسانی کافی، عدم تخصص و آموزش، عدم پاداش برای توفیقات
تامین منابع انسانی خبره و تحصیل کرده، خلاق و وفادار، پاداش برای نوآوری، ایده ها به راحتی فراموش یا از بین نمیروند.
ارتباطات
ارتباطات کم و ضعیف در چارچوب مقررات سازمانی
ارتباطات همه جانبه و باز، غیر رسمی یا تسهیلات وسیع
۲-۱-۱-۱۱- عوامل رشد خلاقیت و نوآوری در سازمان
ایجاد و رشد خلاقیت در سازمان، مستلزم وجود عوامل و شرایط مناسب است. این عوامل میتوانند گوناگون باشند. عدهای معتقدند که موفقیت سازمانها مبتنی بر وجود افراد خلاق است و بر همین اساس جذب و استخدام افراد خلاق را به سازمانها پیشنهاد می کنند. تحقیقات دانشمندان و محققان نشان داده است اگر شرایط سازمانی مناسب نباشد، افراد خلاق عملکرد موثری نمی توانند داشته باشند. بنابراین، برای ایجاد و رشد در سازمان لازم است به عوامل نهادی، ساختاری، مدیریتی و گروهی نیز توجه شود. مشبکی و تیمورنژاد عوامل موثر بر خلاقیت در سازمان را شامل چالشگری، آزادی، منابع،کار گروهی، تشویق و سرپرستی و حمایت سازمانی بیان کرده اند (محبوبی و توره، ۱۳۸۷).
چالشگری[۱۳۰]: مدیر باید کارکنان را در امور درست و مناسبی به کار گمارد که با تخصص و مهارت های آنها در تفکر خلاق تناسب داشته باشد و انگیزه درونی ایجاد کند. به عبارت دیگر؛ تناسب بین شغل و شاغل فراهم کند؛ آزادی[۱۳۱]: کلید خلاقیت این است که به کارکنان از نظر وسیله یا فرایند کار و نه لزوما از نظر اهداف، آزادی داده می شود و اگر این فرایند به نحو احسن انجام شود، خلاقیت آنان افزایش مییابد. به عبارت دیگر؛ زمینه های مشارکت کارکنان فراهم می شود؛ منابع[۱۳۲]: مدیران باید بتوانند زمان و پول را که دو منبع اصلی و اثرگذار در خلاقیت هستند، به دقت تخصیصدهی کنند. مدیرانی که زمان لازم برای پویایی و کشف اختصاص نمیدهند، در راه خلاقیت، مانع ایجاد می کنند؛ ویژگیهای گروه کار[۱۳۳]: مدیران باید مهارت استفاده از استعدادهای متعدد اعضای گروه ها را داشته باشند و به نحو احسن از آنها جهت ساختن یک گروه کاری خلاق کمک بگیرند؛ تشویق سرپرستی[۱۳۴]: مدیران سازمانهای موفق و خلاق، به ندرت برای نتایج خاص، پاداش مشخص تعیین می کنند، ولی کار خلاق افراد و گروه ها را به درستی درک کرده و ارج مینهند؛ پشتیبانی سازمانی[۱۳۵]: گرچه مدیران با تشویق میتوانند خلاقیت را شکوفا سازند، اما خلاقیت در حقیقت هنگامی شکوفا می شود که کل یک سازمان از آن پشتیبانی کند. در این میان، نقش رهبران سازمان مهم است و آنان باید سیستمها و روشهای مناسب را به کار گیرند و به اطلاع رسانی، ایجاد همکاری و ایجاد اطمینان از عدم دخالت مسائل سیاسی، از خلاقیت حمایت کنند (محبوبی و توره، ۱۳۸۷). در واقع زمانی خلاقیت و نوآوری در یک سازمان نهادینه خواهد شد که به نحو احسن از آن پشتیبانی صورت گیرد و به افراد خلاق در چنین سازمانهایی آزادی کافی داده شود. چنین افراد خلاقی در سازمانها باید از انگیزه کافی برخوردار باشند و منابع و امکانات لازم جهت اجرایی ساختن ایدههای جدیدشان در اختیار آنها قرار گیرد تا بتوانند به بهترین وجه توانایی و استعداد خود را به کار گیرند.
۲-۱-۱-۱۲- سازمان نوآور
یک سازمان نوآور می تواند خالق سرمایه های مادی و معنوی زیادی باشد. مدیران و کارکنان هر کدام در نقش معماران سازمان و سیستم ابزارهایی همچون ساختارها، شایستگیها و توانمندیها، فرهنگ سازمانی سود میجویند و یک سازمان پیشرو را میسازند. به عبارت دیگر همه این عوامل که در خلق و توسعه نواوری در سازمانها موثر و مشوق میباشند را میتوان به عنوان دارایی های سازمان نام برد (ابن رسول و احمدی، ۱۳۸۷). موسسات فعال و نوآور همواره در تکاپو هستند تا به تغییرات سریع عصر حاضر به گونه ای دیگر بیاندشند به عبارت دیگر با تغییرپذیری در محصولات و روشهای تولیدشان به صورت نوآورانه خود را از رقیبهای خود متمایز کنند علاوه برآن تحقیقات نشان داده است که جویندگان فرصت همواره سعی می کنند تا سازمانی منعطفتر را ایجاد کنند، به طوری که بتوانند به صورت خلاقانه با تغییرات محیط داخلی و خارجی سازگار شوند (سیلوای[۱۳۶]، ۲۰۰۸). در واقع سازمانهای نوآور سازمانهای یادگیرنده میباشند. در این سازمانها سعی بر آن است تا اهداف یادگیری را در سازمان مشخص کرده و با توسعه قابلیت یادگیری در سازمان به بینش جدیدی دست یابند. در چنین سازمانهایی آموزش و توسعه دانش کارکنان آن طور که روزآمد باشد تشویق می شود. از طرفی در سازمانهای نوآور با آموزش و ارشاد روحیه نوجویی و نوآوری را در افراد ایجاد کرد و ضمن حرمت نهادن به نطرات و رویههای قدیمی اجازه تغییر و تحول را به افراد نوآور داده می شود (ابن رسول و احمدی، ۱۳۸۷). کشاورز (۱۳۹۲) سازمان نوآور را سازمانی معرفی می کند که نسبت به تغییر نیاز مشتریان، تغییر مهارت های رقبا، تغییر روحیه افراد جامعه، تغییر شرایط تجارت بین الملل و مقررات دولتی واکنش نشان داده، در شکل و نحوه تولیدات خود تجدیدنظر کرده و خود را متحول میسازند. بنابراین دانشگاهها میتوانند با تشویق روحیه نوجویی و ایجاد شرایط مناسب جهت نوآوری به یک دانشگاه نوآور تبدیل شوند.
۲-۱-۱- ۱۳- دانشگاه نوآور
واژه دانشگاه نوآور در سال ۲۰۱۱ با مطالعات کریستنس و ایرینگ در کتاب خود با عنوان دانشگاه نوآور: تغییر در دی ان ای (ساختار سازمانی) آموزش عالی معرفی و مورد توجه ویژهای قرار گرفت از نظر آنان دانشگاه نوآور نشان میدهد که چگونه آموزش عالی می تواند به نیروهای مخل نوآوری واکنش نشان دهد و تجزیه و تحلیلی امید بخش و متنوع از اینکه دانشگاه سنتی در کجای مسیر قرار دارد، سنتها از کجا سرچشمه گرفتهاند و چه نیازهایی برای تغییر آینده دارند ارائه میدهد (کوچکی، ۱۳۹۱)، همچنین وی دانشگاه نوآور به معنای دانشگاهی میداند که فراهم کننده فضای اطمینان بخش جهت بروز ایده ها و عقاید نو در اعضای خود میباشد و همراستا با فرهنگی ایرانی، ملی و اسلامی گام برداشته و پاسخگوی نیازهای رو به رشد و در حال تغییر دوران پیچیده رقابتی برای بقا و حفظ تمامیت خود است. دانشگاهی است که می تواند خود را برای آینده آماده ساخته و خود را با سرعت تغییرات و نیازهای جهانی و ملی سازگار نموده و با آنها نه تنها به رقابت مثبت بلکه بتواند همگام و یا حتی جلوتر از آنها گام بردارد . دانشگاه نوآور، به آن دانشگاهی گفته می شود که توانایی واکنش به نیروهای نوآور، تجزیه و تحلیل دقیق و پاسخگویی به نیازهای متغیر در آینده را داشته باشد (کریستنس و ارینگ، ۲۰۱۱).
اریلا[۱۳۷] (۲۰۰۸) ویژگی دانشگاه های هلندی را اینگونه بیان می کند که دانشگاه های هلندی در سال ۱۹۶۸به صورت دانشگاههایی بودند که به دست چند نفر اداره میشده است. در فاصله بین سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۰ دانشگاهها به صورت دموکراتیک، در فاصله بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ دانشگاهها به صورت اداری (بوروکراتیک)، در سال ۱۹۹۵ دانشگاهها به صورت حرفهای و در سال ۲۰۱۰دانشگاهها به صورت دانشگاه های نوآور بوده اند. بنابراین میتوان استدلال کرد که با توجه به اینکه مقوله دانشگاه نوآور، مقوله نسبتا جدیدی است، با بررسی و تحقیق بیشتر در مورد آن، نه تنها زمینه گسترش هر چه بیشتر آن فراهم میگردد بلکه جوانب ناشناخته آن نیز به مرور زمان شکوفا میگردد.
۲-۱-۱-۱۴- مفاهیم و تعاریف نوآوری دانشگاهی
جورو[۱۳۸]، ادعا می کند که پیشرفتهای فناوری، افزایش انتظارات دانشجویان و تغییر جمعیت شناختی دانشجویان از جمله چالشهای فعلی میباشند که نیاز به نوآوری در آموزش عالی را ضروری میسازند. ترغیب نوآوری، اجرا و بهبود مستمر آن، اغلب برای کالجها و دانشگاهها امری دشوار تلقی می شود. در واقع اکثر موسسات و نهادها فاقد یک چارچوب نظامند هستند تا به آنها اجازه مدیریت تغییر و ترغیب نوآوری را بدهد و از طرفی آنها بتوانند نتایج مثبتی از تلاش های خود به دست آورند (فورستباو و بائر[۱۳۹]،۲۰۰۷). در واقع فورست باو و بائر (۲۰۰۷) نوآوری را به عنوان تغییر معنادار برای بهبود خدمات و فرایندهای یک سازمان و ایجاد ارزشهای جدید برای ذینفعان آن تعریف می کنند که برای دستیافتن به ابعاد جدید عملکرد، رهبری سازمان در آن نقش مهمی ایفا می کند. نوآوری دانشگاهی در واقع نوعی کند و کاو منظم برای یافتن شیوه ها و پاسخهای نو به فشارها و تغییر و تحولات محیطی است. و یا به عبارتی خلق چیز جدیدی است که هدف معینی را دنبال و به اجرا میرساند (کشاورز، ۱۳۹۲). در واقع میتوان نوآوری دانشگاهی را به عنوان هر ایدهای جدید نسبت به یک سازمان و یا یک صنعت یا یک ملت و یا در جهان تعریف کرد. نوآوری به معنی به کارگیری تفکرات جدید ناشی از خلاقیت است که در یک سازمان می تواند به صورت یک کالای جدید، خدمت و یا راهحل جدید انجام کارها باشد (فتحی زاده و همکاران، ۱۳۸۹). به تعبیردراکر (۱۹۹۹) نیز نوآوری دانشگاهی را از نظر علم مدیریت به معنای تغییری میداند که بعد تازهای از عملکرد را خلق می کند. و از نظر سازمانی، نوآوری را به معنی استفاده از یک ایده جدید تعریف می کند. در واقع به فرایند خلق، توسعه و اجرای یک ایده یا رفتار جدید نوآوری دانشگاهی گفته می شود. نوآور دانشگاهی به عنوان توسعه یا پذیرش یک ایده یا رفتار در عملیات سازمانی است که برای کل سازمان جدید و نو باست (بهرامی، رجاییپور، آقاحسینی، بختیار نصرآبادی و یارمحمدیان، ۱۳۹۰). دامان پور[۱۴۰](۲۰۰۸) نوآوری دانشگاهی را اختراع تازهای از دانش یا توسعه اطلاعات تازه نظیر مفهوم، تئوری یا فرضیه میداند؛ به عبارت دیگر، نوآوری دانشگاهی به معنای چیزی جدید برای استفاده است. نوآوری دانشگاهی مستلزم تبدیل ایده ها به اشکال قابل استفاده سازمانی است این ایده برای پیشبرد عملکرد سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد (بهرامی و همکاران، ۱۳۹۰).
نوآوری دانشگاهی هسته سیستم نوآوری منطقهای را تشکیل میدهد، سرمایه انسانی دانشگاهها نیز از دانشجویان با جریان بالای پایان ناپذیر ایده های جدید و فعالیتهای نوآورانه تشکیل شده است. تعداد زیادی از مطالعات تجربی مانند پژوهشهای (پالمر و اکس، ۲۰۰۵؛ اکس و وارگا، ۲۰۰۵؛ اورتچ و کیل باچ، ۲۰۰۴؛ وارگا و اسچاک، ۲۰۰۴[۱۴۱]) نشان داد که زیاد شدن دانش می تواند تغییرات مثبت فناوری را ایجاد کند و موجب رشد اقتصادی شود (یی و شیا[۱۴۲]، ۲۰۱۲). بنابراین میتوان نوآوری دانشگاهی را به معنی همگام شدن دانشگاه با تغییرات موجود در زمینه های مختلف و پاسخگویی به نیازهای ذینفعان مرتبط با آن تعریف کرد که همگام شدن با تغییرات و پاسخگویی به نیازهای ذینفعان تصویر بیرونی مناسبی را برای دانشگاه در پی خواهد داشت.
۲-۱-۱-۱۴-۱- تاریخچه نوآوری دانشگاهی
سیر تکامل موضوع نوآوری دانشگاهی را میتوان در پنج موج خلاصه نمود که در زیربه آنها اشاره شده است.
۱-موج اول، دیدگاه شومپیتر: نوآوری دانشگاهی را معرفی یک ترکیب جدید از عوامل تولید و حالتهای مختلف یک نظام به عبارتی یافتن یک تابع تولید جدید میداند عوامل این نظام شناخت یک محصول جدید، یافتن یک فرایند تولیدی جدید، دستیابی به بازار جدید، به کار گیری منابع جدید و نهایتا طراحی یک سازمان جدید میباشد.
۲-موج دوم، نوآوری تکنولوژیکی بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰مطرح شده است و دانشمندان و متفکران مختلفی در این زمینه اظهار نظر نموده که به دو موضوع تولید و فرایند نوآورانه توجه بیشتری داشته اند.
۳-موج سوم، نوآوری سازمانی: نگرش نوآوری سازمانی توسط فریمن بین سالهای ۱۹۷۰تا ۱۹۸۰ مطرح گردیده مشخصات این نگرش انجام تحقیقات پایه، اختراع، توسعه و نوآوری است.
فریمن از جمله ویژگیهای نوآوری در این دوره را فرایند بودن آن اعلام میدارد که این موضوع به دلیل امکانات تولید بهتر در دوران صنعتی فرصتهای بیشتری برای خلق ایدههای جدید و نیازهای فزاینده جوامع بشری ایجاد مینماید
۴-موج چهارم، نظام نوآوری دانشگاهی: در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۷ بر نظامهای نوآوری تاکید شده است به گونه ای که فریمن نظام نوآوری را شبکه سازمانها برای تحقق تکنولوژی معرفی مینماید.
۵-موج پنجم، نوآوری علمی۱۹۹۳ که نوآوری علمی عبارت است از ایجاد، ارزیابی، مبادله و کاربرد ایدههای جدید به منظور برتری یافتن بنگاههای اقتصادی در بازار کالا و خدمات که منجر به شکوفایی اقتصاد ملی و توسعه اجتماعی می شود (نیکنامی، تقی پور ظهیر و غفاری مجلج، ۱۳۸۹).
۲-۱-۱-۱۴-۲- ابعاد نوآوری دانشگاهی
فورست باو و بائر[۱۴۳](۲۰۰۷) سه بعد زیر را برای نوآوری دانشگاهی بیان می کنند: