۲-۲.مسکن و نظریات مربوط به آن
ابعاد گسترده مسکن باعث شده است تا شاخه های علمی مختلف به نوعی آن را مورد بررسی قرار دهند و در هر رشته دانشمندان نظریاتی را در مورد آن بیان داشته اند در این قسمت نظرات شخصیت های مختلف علمی در مورد اهمیت ومسئله مسکن بررسی می شود.عبدالرحمن بن خلدون دانشمند بزرگ اسلامی در رابطه با علت ایجاد ساختمان چنین می گوید: ((انسان بر سرشتی آفریده شده که به سرانجام کار وآینده زندگی می اندیشد و از این رو ساخت پناهگاه را برای از بین بردن رنج گرما و سرما برمی گزیند))(ابن خلدون ،۴:۱۳۶۶).
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
اهداف اجتماعی مسکن را می توان در قالب فراهم آوردن سرپناه کافی یا متعارف برای تمام مردم ، زندگی جمعی ، احساس افتخار اجتماعی ،احساس انطباق با محیط جمعی ، داشتن ثبات اقتصادی ،سرمایه گذاری اقتصادی ،اجتماعی ومشارکت خانوادگی در یک محیط جمعی را مشاهده کرد(طهماسبی ،۱۶:۱۳۷۲). لوکوربوزیه معتقد است که مسکن باید اجتماع افراد خانواده را ممکن ساخته ،ضمنا استقلال هر کدام را حفظ کند تا همگان از هم زندگی جدا و مجزایی داشته باشند(توسلی ،۱۶۴:۱۳۷۸) ویسنتین چرچیل گفته است ((ما ساختمان ها را شکل می دهیم و سپس ساختمان ها مارا شکل می دهند)) وین واتر می گوید از آنجایی که مسکن سرپناهی در مقابل عناصر آزار دهنده محیط خارج است . لذا به منزله مکانی است که مردم در آن انرژی خود را تجدید می کنند و با انرژی های جهان خارج مقابله می کنند.لذا خانه عمدتا وسیله است که مردم در آن انرژی خودرا تجدید میکنند و با انرژیهای جهان خارج مقابله می کنند.لذا عمدتا خانه وسیلهای است که افرادی که از بقیه جامعه بریده شده اند میتوانند در مقابل تهدیدها و حملات بیشتر پناه یابند.به نظر او این جنبه از خانه برای زنان از اهمیت خاصی برخوردار می باشد(ورسلی،۷۵:۱۹۹۸). باستیه و درز ،روابط انسان و مکان را یکی از عوامل رشد و دگرگونی شهرها دانستهاند و لزوم اسکان یافتن را تمایل همگانی به داشتن مالکیت مسکن ،روابط بین مالکان و مستاجران ،دخالت دولت وزمامداران مملکتی در این روابط بویژه در مسیر توسعه ساخت مسکن و به طور کلی دستیابی به مالکیت از آن جمله اند .مالکیت مسکن از نظر همه ملت ها نشانه موفقیت اجتماعی و امنیت به شمار می رود و تمایلی فراگیر است. از آنجایی که مسکن زندگی روزمره و خانوادگی ،سلامت جسمی و روحی ،حسن اخلاق و طول عمر را تحت تاثیر قرار می دهد.عامل عمده نابرابری و نیز همبستگی اجتماعی به شمار می رود .مالکیت مسکن نشانه آشکار ارتقای سطح زندگی است (باستیه و درز،۲۹۶:۱۳۷۷) .
۲-۳.اهمیت مسکن در زندگی انسان
مسکن یا سرپناه یکی از نیازهای اساسی انسان را تشکیل می دهد. در بین نیازهای انسان ،دسترسی به مسکن (به عنوان یک نیاز سکونتی) مشکل تر و محدودتر است.
بحث در این است که نیاز سکونتی یا سرپناه اولیه چیست؟کم وکیف آن چگونه است شیوه ها و روش های دست یابی و تامین آن کدامند؟
چه افراد و گروه هایی در چه شرایطی تقدم برخورداری از آن را دارند؟راه حل ها و زمینه های فراهم کردن مسکن از سوی دولت با در نظر گرفتن هدف های توسعه اقتصادی و اجتماعی چگونه است؟
همواره در بین محققان ،برنامه ریزان و تصمیم گیران بر سر تامین نیازهای سکونتی و حقوقی و اجتماعی افراد جامعه در پاسخ به سوال های مذکور در فوق ،بحث های مستمری برانگیخته شده است . مقوله مسکن گسترده و پیچیده است و ابعاد متنوعی دارد و نمیتوان تعریف واحدی ارائه کرد مسکن یک مکان فیزیکی است و به عنوان سرپناه نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب می آید،در این سرپناه برخی از نیازهای اولیه خانواده یا فرد مانند خوراک ،استراحت ،حفاظت در برابر شرایط جوی تامین می شود(اهری، ،۷:۱۳۶۷). مسکن فضایی است محصور،ثابت ومستقل از زمین ها و ساختمان های مجاورخود که تمام یا قسمتی از سطح آن مسقف بوده و برای سکونت ساخته شده و دارای هیچ گونه فضای خاص فعالیت اقتصادی (اعم از خدماتی و تولیدی)نیست و به عنوان محل سکونت مورد مطالعه قرار گرفته است(همان منبع ،۲). مسکن نیازی است که در محیط های مختلف جغرافیایی و متناسب با نیازها و استعدادها از یک طرف و محدودیت های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی از طرف دیگر شکل خاص یافته است .مسکن ماوایی است که ماهیت بودن را برای انسان مشخص می سازدو بهبود کیفیت زندگی از هدف های اساسی در تمام برنامه ریزی ها میباشد.تامین مسکن متناسب با شرایط زندگی از مهمترین اهداف انسان ها می باشند.
مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستی خانواده نقش اساسی دارد و این عامل از جنبه اجتماعی بسیار قوی برخوردار است زیرا فقر و عدم تامین اقتصادی ازوجود مسایل اجتماعی و بی ثباتی به شمار می رودوفرصت های شغلی ،دوری و نزدیکی مسکن به محل کار ،هزینه های رفت وآمداز عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر امر مسکن هستند به مثابه نوعی سرمایه گذاری دارای مفهوم اقتصادی و به عنوان شکلی از پس اندازنیز منافع ویژه برای برای ساکنان در بر دارد ارزش آن به عنوان یک کالای مطلوب مفید قابل توجه است . برنامه های مسکن را می توان به صورتی تدوین کرد که منافع حاصل از آن به شکل پس انداز شخصی به حداکثر برسد(اهری ، ۴:۱۳۶۷) .
۲-۴.نقش مسکن درفرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و اهمیت آن
مسکن در توسعه اقتصادی و اجتماعی بویژه از نظر نقش آن در ایجاد اشتغال ،جذب مازاد ظرفیت تولید ، افزایش ارزش افزوده و تقویت بنیه اقتصادی اهمیت خاصی دارد (چپرلی ،۹:۱۳۸۶) .نگاه سیستمی به کالبد و مسکن روستاها به طور کلی اجزاء تشکیل دهنده سکونتگاه و مسکن را شناسایی و ارتباط آنها را با یکدیگر راکشف نماید در شکل گیری توسعه روستایی و کالبدی و مسکن مناسب اثرات تعیین کننده ای به جای میگذارد (Mitlin,1997:78) .
جایگاه مسکن در فرایند توسعه را می توان به شرح زیر خلاصه نمود :
مسکن مناسب برای ارتقا و تکامل انسان ضروری است،مسکن((چهارچوبی فیزیکی است که در ان منابع اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی بشری قابل دسترسی،غنی و آمیخته می شود))؛(اطهری،تاج بخش،۱۲:۱۳۶۷).
مسکن مناسب عرصه ی لازم را برای توسعه منظم و هماهنگ جامعه فراهم می آورد؛
مسکن مناسب قابلیت تولید فردی را که لازمه رشداقتصادی است بالا می برد؛
فعال بودن بخش مسکن به طور مستقیم و غیر مستقیم ایجاد اشتغال می کند،زیرا صنعت ساختمان ۵۰ تا ۵۵ درصد محصولات بخشهای صنعتی را مورد استفاده قرارمی دهد(جلالی،۱۶:۱۳۷۸). طبق پژوهش به عمل آمده از سوی سازمان ملل ایجاد هر شغل جدید در بخش ساختمان ومسکن ،منجر به ایجاد سه شغل جدیددر سایر بخشهای اقتصادی می شود(نیکوسرشت،۳۵:۱۳۷۲).
تقویت بخش مسکن به توسعه صنعت ساختمان که برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ضروری است کمک می کندو با به تحرک درآوردن صنایع ساختمانی عده زیادی از مهاجران و بیکاران بدون مهارت را می توان در آن به کار گمارد
(جورج،۳۶:۱۳۵۷).
صنعت ساختمان با شتاب زیادی در بقیه اقتصاد اثر دارد زیرا در مراحل اولیه توسعه ،افزایش فعالیت های ساختمانی بر آهنگ رشد اقتصادی افزوده و در مراحل بعدی خود تحت تاثیر رشد اقتصادی گسترش می یابد؛
مسکن می تواند باعث توزیع متناسب جمعیت با توجه به سیاست های ملی و منطقه ای شود؛
مسکن کانون و محرکی برای پس انداز شخصی به وجود می آورد.مقادیر زیادی از این پس اندازها بیهوده برای مساکن نامناسب مصرف می شود که فقط از طریق برنامه ریزی موثر می تواند افزایش یافته و به مصارف بهتر و بادوامتر برسد؛
مسکن بر تحقق عدالت اجتماعی به علت ایجاد اشتغال و رفع بیکاری موثر است؛
سرمایه گذاری در امر مسکن باعث کاهش نقدینگی و کنترل تورم می شود؛
بخش مسکن به دلیل نداشتن خصوصیات زیر می تواند به جذب نقدینگی وخروج اقتصاد از شرایط رکود و تورم کمک نماید:
الف) عدم وابستگی به ارز؛
ب)داشتن سهم قابل توجه در تولید ناخالص ملی و ثروت ملی ؛
ج)تخصیص حدود ۳۰% از هزینه خانوار به این بخش ؛
د)ایجاد تحرک در بیش از ۳۰۰ رشته ی صنعتی که مستقیم یا غیر مستقیم به صنعت ساختمان وابسته اند؛
ه)افزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمان باعث ارزش افزوده در کل بخشهای اقتصادی می شودبه طوری که یک درصدافزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمانی ،موجبات رشد۲۶/۱ درصدی از کل ارزش افزوده سایر بخشها را فراهم می سازد(نیکوسرشت،۱۳۷۴: ۱۲-۱۰) .
۲-۵.روش های اساسی تامین مسکن
از تجاربی که در امر تامین مسکن کشورهای درحال توسعه به دست آمده و با در نظر داشتن نتایج تحقیقات و پژوهشهایی که در مورد جوامع کم درآمد انجام شده است ، برنامه ریزان مسکن ، دو روش اساسی را برای تامین حداقل مسکن پیشنهاد کرده اند که عبارتند از روش ((ارتقای کیفیت سکونت )) و روش ((تامین زمین و خدمات)). هر دو روش برای حل مسایل سکونتی خانوارهای کم درآمد شهری طرح شده و بر تامین زمین و خدمات شهری تاکید دارد نه تامین سرپناه . هرکدام از این روشها متکی بر منابع و توانهای مردم است و نقش دولت به صورت حمایت و تشویق در این روش شناخته شده است(دلال پورمحمدی ،۱۲۲: ۱۳۷۹).
۲-۵-۱.ارتقای کیفیت سکونت
در این روش خدمات اولیه در اختیار زاغه نشینان و حاشیه نشینان (در محل زندگی آنان)گذارده می شود. این خدمات عمدتا شامل آب شرب ،فاضلاب ،سیستم دفع آبهای سطحی ،جمع آوری و دفع زباله ،برق ،مدرسه ،خیابانها و معابر سواره و پیاده و مراکز اجتماعی و فرهنگی است (لاکویان،۳۳:۱۳۶۴). در نقاطی که برخی از این تاسیسات و تسهیلات وجود دارد ، بهبود آنها بیشتر مورد نظر است به نظر ون هایچ[۲]فلسفه ارتقای کیفیت سکونت بر آن است که در اغلب کشورهای در حال توسعه دولتها قادر به پاسخگویی به نیاز فزاینده مسکن نیستند. بنابراین حفظ و نگهداری و بهبود بخشیدن به وضع خانه های موجود ،حتی اگر زیر استاندارد هم باشند، بسیار مهم و اساسی است.در کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار ۱۹۹۲ توسط سازمان ملل در شهر ریودوژانیرو برگزار شد ارتقای وضعیت سکونتگاه های غیر متعارف و زاغه های شهری به عنوان یک راه حل عملی و مناسب برای کمبود مسکن شهری مورد تاکید قرار گرفت (احمدی ،۲۶:۱۳۸۷) .
۲-۵-۲.تامین زمین و خدمات
در راستای حل مشکل مسکن و تامین زمین و خدمات برای گروه های کم درآمد در شهرها از دهه ۱۹۷۰ به بعد در بیش از ۵۰ کشور جهان روشهایی معمول شده و طرحهایی به مرحله اجرا در آمده است که نتایج آن در تامین مسکن افراد کم درآمد شهری مفید بوده است . تعقیب این روشها می تواند در تامین زمین و خدمات لازم برای نیازهای سکونتی موثر باشد و دستیابی به زمین و خدمات لازم نظیر آب آشامیدنی ، برق ،سیستم فضلاب ، شبکه ارتباطات و حمل و نقل و مخصوصا خدمات اجتماعی نظیر مدارس ،کلینیک ، مراکز خرید و سایر تسهیلات محلی را برای گروه های کم درآمد متقاضی مسکن امکان پذیر سازد( Merrill,1977:165-176) .
۲-۵-۳.اهداف روش تامین زمین و خدمات
اهداف روش تامین زمین و خدمات عبارت است از تامین نیازهای خانوارهای کم درآمد شهری به نحوی که توان و نیروی آنها را در فراهم آوردن خانه های ارزان قیمت منظم و قانونمند سازد و در عین حال به موجودی خانه ها نیز اضافه کند . روش ارتقای کیفیت سکونت بر تغییر و مرمت خانه های موجود و درمناطق فقیر شهری تاکید داشت ،در صورتی که روش تامین زمین و خدمات بر عرضهی قطعه هایی از زمین که مجهز به خدمات شهری هستند تاکید دارد. به تعبیر دیگر روش تامین زمین و خدمات مستلزم توسعه زمینهای شهری و افزایش فضاهای مسکونی در شهر است (cheema,1987:109-133) .
به نظر پتی[۳] ( (۱۹۸۳در روش تامین زمین و خدمات ، دولت نقش یک جمع آوری کنندهی زمین را دارد و اگر این کار توسط دولت صورت نگیرد افراد فقیر شهری آنها را به صورت غیرقانونی تصرف خواهند کرد. دولت قطعات زمین را پس از خریداری آماده میسازد، تاسیسات شهری را بنا میکند و سپس به متقاضیان عرضه می دارد. این روش با شیوه های دولتی خانه سازی به دودلیل متفاوت است : اولا در این روش استفاده کنندگان از طرح ، فقط یک خانه ناتمام را مالک میشوند، در صورتی که در پروژه های حداقل استاندارد ، فقط به قطعه زمین و انشعاب آب مالک میشوند. در حالی که در پروژه های گرانتر سایر امکانات از جمله سرپناه (چهاردیواری و سقف) جزء فضای مورد تملک است . اما صرفنظر از میزان خدمات ارائه شده ، که در پروژه های مختلف متفاوت است ، هدف عمده ساختمان فراهم آوردن تدریجی تاسیسات است و در واقع سرمایه گذاری اساسی به مرحله تصرف زمین موکول میشود . ثانیا در روش تامین زمین و خدمات خانوارها مستقیما روی ملک شخصی متناسب با سلیقه و توانایی مالی خود سرمایه گذاری می کنند، نه اینکه خانه ای در اختیار بگیرند که با سلیقه و تصمیم دیگران ساخته شده باشد(pettie,1982:133).
۲-۵-۴.روش توانمند سازی
تاکنون برنامه ریزیهای مسکن با نگرش بر عرضه بوده است. بدیهی است در سیاستهای تحقق این برنامه ها بر ساخت و ساز مستقیم توسط دولت و ایجاد مشوقهایی توسط دولت برای تشویق بخش خصوصی تاکید شده است . اکنون سیاستهای تامین مسکن با نگرش بر تقاضا است . در این روش ، دولت به جای کمک به ساخت و ساز ، امکانات خود را در جهت کمک به متقاضی مسکن و یا نیازمند به مسکن (گروه های هدف ) متمرکز میکند تا بالا بردن سطح تقاضا یا به تعبیر دقیقتر تقاضای موثر بخودی خود موجب فعال شدن بازار مسکن و افزایش عرضه شود(Pugh,1994:357).
در آخر دهه ۱۹۸۰، سیاستهای آزادسازی به طور عام و سیاستهای مربوط به مسکن به طور خاص مورد نقد قرار گرفت . این روندبه طور کلی بر لزوم تعادل بین نقش بخش عمومی و خصوصی تاکید داشت . در رویکرد جدید ، بانک جهانی با مرکز اسکان بشر سازمان ملل متحد[۴]و برنامه توسعه سازمان ملل متحد۲ هم نظر شد. این رویکرد که توانمند سازی نام گرفت در سال ۱۹۸۷ با تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد به استراتژی جهانی سرپناه۳ مبدل شد(اطهاری، ۵:۱۳۷۵) .
همچنین در سند کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار ۱۹۹۲ توسط سازمان ملل در ریو دوژانیرو برگزار شدو به نام ((دستور کار ۲۱)) معروف است ، تاکید شد که مهمترین روش و رویکرد تامین سرپناه مناسب برای همه ، روش توانمند سازی۴ است . تاکید این روش بر این است که افراد و گروه های فاقد مسکن مناسب بر ساخت و بهبود مسکن خویش قادر سازد . نه این که مسکن ساخته و پرداخته شده را تحویل آنان نماید. در راهبردهای جهانی سرپناه (کمیسیون جهانی اسکان بشر) در دههی اخیر توانمندسازی گروه های نیازمند سرپناه ،جای عرضه مستقیم مسکن توسط دولت را گرفته است (خاتم،۶۴:۱۳۷۴) .
محورهای اصلی این رویکرد عبارتند از :
برقراری ارتباط کامل بین بخش مسکن و برنامه های کلان اقتصادی؛
برقراری پیوند همه جانبه بین برنامه ریزی مسکن و برنامه های کلان اقتصادی؛
برقراری پیوند همه جانبه بین برنامه ریزی مسکن و برنامه ریزی شهری ؛
تدوین سیاست هایی به منظور تحقق توانمند سازی خانوارها ، با بهره گرفتن از سازمانهای غیردولتی و سازمانهای مبتنی بر اجتماعات (مانند تشکلهای خودیار ، که با فعالیتهای دولت و عملکرد بازار همبسته باشند ) ؛
توجه ویژه به فقرا ، محیط زیست و بهداشت در برنامه های مسکن بوسیله دولت ؛
فراهم آوردن شبکه های زیر بنایی و اعطای حقوق مالکیت در مسکن غیر رسمی موجود .
اقدامات لازم برای تامین سرپناه مناسب برای همه در دستور کار ۲۱، با توجه به روش توانمند سازی چنین آمده است:
انجام برآوردهای مستقیم به منظور تامین سرپناه برای افراد فقیر و فاقد مسکن ؛
- تهیه و تقویت استراتژی ملی سرپناه ، با اهداف مبتنی بر اصول و توصیه های استراتژی سرپناه تا سال ۲۰۰ (دلال پور محمدی ،۱۳۷۹: ۱۳۳-۱۳۲)
۲-۶.عوامل موثر در تدوین استاندارد های مسکن