۱۲- موضوعات مورد بحث ۵۸
۱۳- ویژگی مجالس ادبی آل بویه ۵۹
۱۴- حاصل مجالس ۵۹
۱۵- قوام بخشی و نظام بخشی تشیع به مجالس علمی-آموزشی ایرانیان ۶۰
۱-۱۵ تنظیم و تعمیقِ نظریه ها و روش های علمی مستدل ۶۰
۲-۱۵قوام یابی شک و شبهه افکنی در مباحث ۶۱
۳-۱۵ به وجود آمدن مکاتب جدید کلامی و فلسفی ۶۲
۴-۱۵ تقویم فرهنگ توسعه طلبی ایرانیان در کسب معارف ۶۴
۵- ۱۵تقویت توان فکری و کمک به فهم مسائل ۶۴
۱۶- قوام بخشی تشیع به تسامح و تساهل ایرانی ۶۵
۱۷- نتایج منفی مجالس ۶۶
۱۸- نظام بخشیِ تشیع به اصل اخلاقیِ تحمل عقاید مخالف ایرانیان ۶۷
۱۹- قوام بخشی در اقدامات فرهنگی آل بویه ۶۸
۲۰- برخی از دلایل فرهنگی افول آل بویه ۷۰
۱-۲۰ فرهنگ سازنده اتحاد اسلامی و عدم التزام خاندان بنی بویه به آن ۷۰
۲-۲۰ فرهنگ سازنده اتحاد اسلامی و اختلافات مذهبی عباسیان و بویهیان ۷۱
بخش دوم: بویهیان احیاگر سنت های ایرانی در سایه فرهنگ اسلامی ۷۲
۱- مقدمه ۷۲
۲- تقویم کتاب و کتابخانه در رفتار فرهنگی بنی بویه ۷۲
۳- تسامح و تساهل بویهیان برای مواجهه فرهنگ ایرانی با فرهنگ اسلامی ۷۶
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴- میراث ملی آل بویه ۷۹
۵- تقویم آداب و تشریفات ایرانی ۷۹
۶- تقویم آیین شکار، تیراندازی و پوشاک ایرانی ۸۰
۷- تقویم تفریحات و سرگرمی های ایرانی ۸۱
۸- تقویم اعیاد و جشن های ایرانی ۸۲
۹- آموزه های فرهنگی ایرانیان در روابط خانوادگی بنی بویه ۸۴
۱-۹ تکریم بزرگترها، میراث فرهنگی ایرانی در خاندان بویهی ۸۴
۲-۹ فرهنگ اتکا و اعتماد به نفس ایرانی در خاندان بویهی ۸۵
۳-۹ خوش رویی و خوشرفتاری ایرانی در فرهنگ سیاسی بویهیان ۸۶
فصل چهارم ۸۷
نتیجه گیری ۸۷
۱- جمع بندی و نتیجه گیری ۸۸
۲- پیشنهادات ۹۳
فهرست منابع و مأخذ ۹۴
Abstract 101
فصل اول
کلیات
تعریف مساله و بیان کلیات
۱- بیان موضوع تحقیق
موضوع تحقیق حاضر به نقش تنظیمی- تقویمی فرهنگ تشیع بر فرهنگ ایرانی در دوره آل بویه می پردازد که از سال ۳۲۲ تا ۴۴۷ هجری قمری / ۹۳۳ تا ۱۰۵۶ میلادی، بر بخش بزرگی از سرزمین ایران و عراق حکومت می کردند. سلسله بویهیان در ایران با تساهل و تسامح فرهنگی-مذهبی، شرایطی را فراهم ساختند که دو فرهنگ ایرانی- شیعی در مواجهه با یکدیگر تاثیراتی بر همدیگر گذاشتند که در این تحقیق بر تاثیر صرفا تنظیمی – تقویمی فرهنگ شیعی بر فرهنگ ایرانی پرداخته شده است. جنبه های دیگر ارتباط فرهنگی بین ایران و اسلام مانند تاثیر تحذیفی فرهنگ شیعی بر فرهنگ ایرانی یا تاثیر ترویجی فرهنگ ایرانی بر فرهنگ شیعی، ارتباط موضوعی با این تحقیق ندارند.
۲- تعریف و تحدید واژگان تحقیق
با عنایت به موضوع تحقیق، مهمترین واژگانی که نیاز به تعریف و تحدید معانی دارند، واژه های فرهنگ و تنظیم – تقویم است. آنچه که از فرهنگ در نگاه تاریخی، در این تحقیق مد نظر قرار گرفته است، مجموعه ای از آداب، رسوم، رفتار، دانش، علم و ادبیات است که در زیست اجتماعی طبقات مختلف ایرانیان (اعم از عامه مردم، علما و نخبگان علمی) از قدیم الایام در جامعه ایرانی وجود داشته است و تا حدودی می توانست وجه تمایز ایرانیان از دیگر اقوام و ملل به ویژه اعراب باشد. بنابراین معنای فرهنگ در محدوده کنش و رفتارهای اجتماعی ذکر شده ایرانیان مد نظر است.
از سوی دیگر، تنظیم و تقویم هم، در نسبت با مولفه های فرهنگی که در تعریف فرهنگ به برخی از آنها اشاره گردید، معنا و مفهوم می یابد. زمانی که فرهنگ اسلامی – شیعی، پس از استقرار در ایران با فرهنگ ایرانی(بر اساس تعریف فرهنگ در این تحقیق) مواجه شد، چند رخداد در تعلاملات و تبادلات دو فرهنگ اتفاق افتاد که قابل بررسی و تحلیل تاریخی است. آموزه های اسلامی، با برخی از آموزه ها فرهنگ ایرانی ناسازگار بود که نتیجه برخورد دو فرهنگ، منجر به حذف سنت های فرهنگیِ ایرانیِ ناسازگار با فرهنگ اسلامی شد. این وضعیت ارتباط موضوعی با این تحقیق ندارد. از سوی دیگر آموزه های فرهنگ اسلامی در رویارویی با برخی دیگر از آموزه های فرهنگ ایرانی، نه تنها به چالش و تقابلی که منجر به تحذیف فرهنگی گردد، نشد بلکه به آنها نظام و قوام نیز بخشید که این بخش از مواجهه دو فرهنگ ایرانی – شیعی در مقطع تاریخی بنی بویه، موضوع تحقیق حاضر است و دایره معنایی واژه گانی فرهنگ و تنظیم و تقویم، در همین محدوده خواهد بود.
۳- شرح موضوع و ضرورت آن
در باره تاریخ آل بویه و تاثیر تنظیمی- تقویمی آموزه های تشیع بر فرهنگ ایرانی، علی رغم با اهمیت بودن آن، پژوهشی جدی در این زمینه انجام نگرفته و به این موضوع بطور منسجم و جامع پرداخته نشده است، از این رو نیاز به مجموعه ای جامع تر که بتواند زوایای این مساله را محققانه و مدقانه در نگره تاریخی روشن ترنماید، ضروری می نمود.
۱-۳ مواجهه فرهنگ اسلامی- شیعی با فرهنگ ایرانی
ایرانیان در زمینه باورکردن فرهنگ و دانش های انسانی نقش اساسی ایفا کردند و با پذیرش دین جدید که از خصیصه های تاریخی ایرانیان در مواجهه با آموزه های مترقی است، از اعراب پیشی گرفتند. همچنین آنان به عنوان حلقه واسط در تفکیک اسلام از عرب و سازگاری اندیشه های ایرانی با اسلامی و اعتلای فرهنگ ایرانی، نقش بسزایی را ایفا نموند و گذشته باستانی خود را با دین جدید- مذهب شیعی_ پیوند زدند.
در سایه دیدگاه غیر طبقاتی اسلام از عرب و خارج شدن علم از انحصار طبقه معین طلایه داران فرهنگ شیعیِ آمیخته با فرهنگ ایرانی شدند.که این وضعیت در دوره آل بویه تجلیِ تاریخی افزون تری به خود گرفت. فرهنگی که در دامن اسلام قوام یافت ولی ارتباط چندانی با اعراب نداشت.
۲-۳ ایران اسلامی یا اسلام شیعی- ایرانی
اگر مقصود از بیان اسلام ایرانی که برخی از محققان خیلی به آن اهمیت داده و سه ممیزه اساسی آن را تشیع، تصوف و اعتقاد به تقدیر توصیف کرده اند(آربری،۱۳۶۳ش، ص ۳۶۳) این باشد که ایرانیان اسلامِ شیعی را در چارچوب های خاص نژادی و ملی تفسیر کرده اند، سخن معتبری نیست. همچنین این دیدگاه که «دینی که از فاتحین عرب به ایرانیان رسید، در اینجا رنگ و روی ایرانی گرفت و تشیع خوانده شد و از مذهب اهل سنت امتیاز یافت»(اشپولر،۱۳۶۹ش،ص۲۳۹) نیز چندان با واقعیت های تاریخی تطبیق نمی کند. اما این دیدگاه که قوم ایرانی برخلاف عرب توانسته است با نبوغ خویش اسلام را در چارچوب های قومی و ملی محصور نکند و جبنه های جهانی آنرا تفوق بخشد، سخنی استوارتر است. با ترویج اسلام شیعی در ایران، تحولات چشم گیری در مناسبات فرهنگی اجتماعی ایرانیان به وقوع پیوست که منجر به تنظیم و تقویم فرهنگ ایرانی شد که در تحقیق حاضر مصادیق آن بررسی می شود.
۳-۳ اسلام شیعی و تقویم فرهنگ ایرانی
از آنجا که به نظر نگارنده یکی از کارکردهای مکتب تشیع، مانند هر مکتب دیگری، تاثیر و نفوذ آن بر فرهنگ های مختلفِ در جوامع انسانی است و در ایجاب یا سلب بخش هایی از فرهنگ ها نقش ایفا کرده است، بررسی تاثیرات فرهنگیِ مذهب تشیع، دارای اهمیت می گردد. از این رو مطالعه و تحقیق در این زمینه می تواند به ایضاح مساله کمک نماید. مولفه های فرهنگ ایرانی از یک سو داعیه قرابت تاریخی با فرهنگ تشیع داشته است و از سوی دیگر، بر تقویت فرهنگ خود نیز التفات داشته است. بنابراین ضرورت تحقیق و بررسیِ نقش تنظیمی- تقویمی تشیع بر فرهنگ ایرانی در عهد آل بویه که بسترهای تاریخی لازم برای نفوذ فرهنگ شیعی مهیا گردیده بود، ایجاب نمود تا به این مهم بپردازم.
۴-۳ اسلام شیعی و تثبیت فرهنگ ایرانی