از میان مکاتبی که در بخش مبانی نظری به توضیح آنها پرداختیم،تنها مکتب سوسیالیسم و مکتب کینز به نوعی دخالت دولت در اقتصاد را به عنوان امری موجّه پذیرفته اند. ج .ام.کینز برای دولت نقش فعالی در نظر می گیرد، این نقش فعال همان اعمال سیاست های مالی است که با حربه های خود می تواند شرایط اشتغال کامل بدون تورم را در اقتصاد فراهم سازد. از نظر او تأمین اشتغال کامل و توزیع عادلانۀ ثروت از مشکلات اساسی نظام سرمایه داری است و معتقد است که تنظیم سطح تولید ملی،درآمد ملی و اشتغال مستلزم دخالت دولت است. وی معتقد است که دولت باید سطح تقاضا را مدیریت کند،مثلاً با کاهش مالیات ها،چاپ اسکناس یا ایجاد شغل از طریق طرح های عمرانی عمومی تا بتواند امید داشته باشد که آثار سودمند این کارها باعث احیا و تجدید فعالیت اقتصاد بیمار کشور شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در بین نظریه پردازان رفاهی که در خصوص نقش دولت رفاه نظریاتی را بیان کرده اند از نظریات جان راولز و هایک استفاده شده است؛ جان راولز: در زمرۀ لیبرال های مساوات طلب است که مابین آزادی و برابری اولویت را به آزادی می دهد و در واقع از برابری فرصت حمایت می کند. به نظر راولز حدّ مجاز نابرابری آن است که به نفع طبقات پایینتر تمام شود، در نتیجه دخالت دولت در اقتصاد نیز برای جلوگیری از ایجاد نابرابریِ غیر سودمند، مجاز شمرده می شود، اما این دخالت نباید تا حدّی باشد که انگیزۀ شکوفایی و کارایی اقتصادی را از میان ببرد.
هایک نیز مخالف دولتی نیرومند است که بازار را تهدید کند،اما با دولتی نیرومند که که از بازار حمایت کند و باعث شکوفایی آن شود مخالفتی ندارد.
در بحث از سبد مصرفی خانوار نیز با توجه به طبقه بندی این متغیر به ۴ بعد ـ رفتار مصرفی،سبد بودجه و هزینۀ خانوار،رضامندی از تأمین نیازها و سطح رفاه خانوار ـ تفکیک ابعاد و ساختن شاخص های آن بر پایۀ تلفیقی از نظریات «میشل سولومون»[۵۴] در خصوص رفتار مصرفی، « ارنست انگل»[۵۵] در زمینۀ بودجه و هزینۀ خانوار، «آبراهام مازلو»[۵۶] در زمینۀ تأمین نیازها و هم چنین ترکیبی از نظریات «لذّت گرایی»[۵۷]، «ارزش ـ منزلت» و «دیدگاه محرومیت نسبی» در خصوص سطح رفاه خانوار ، انجام شده است.
از دیدگاه «میشل سولومون»، بررسی رفتار مصرف کننده مطالعۀ فرایندهایی است که افراد یا گروه ها در انتخاب، خرید،استفاده و نهایتاً نگهداری یا به دورانداختن محصولات، خدمات،ایده ها و یا تجربیات به منظور ارضاء نیازها و خواسته های خود، آنرا طی می کنند(سولومون،۷:۱۹۹۴).
در بحث از سبد بودجه و هزینۀ خانوار از نظریۀ « ارنست انگل» استفاده شده است. در واقع انگل رابطۀ میان تقاضا برای کالا و یا ( مخارج انجام شده بر کالا) و دارایی های یک مصرف کنندۀ واحد را مورد مطالعه قرار داد.
اهمیت کار انگل در بیان ۳ قانون در خصوص اقلام مصرفی خانوار بود که آنها را بر پایۀ داده های بودجۀ خانوار تدوین کرده بود،بدین صورت که: با افزایش درآمد،سهم مخارج مختصّ خوراک کاهش پیدا می کند،اما مخارج در مورد نیازهای فرهنگی ـ آموزشی و اوقات فراغت(مسافرت،تعطیلات و …) افزایش پیدا می کند،هم چنین سهم مخارج مختصّ پوشاک،مسکن(آب و فاضلاب ـ سوخت و روشنایی ـ برق) و بهداشت و درمان،درصد محسوس یکسانی را نشان می دهد.
بنابراین با توجه به قوانین انگل، با افزایش درآمدی که بر اثر اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، برای خانوارهای روستایی حاصل شده است، سهم بودجه ای که خانوارها برای تهیۀ کالاهای سبد مصرفی خانوار،هزینه می کنند نیز با قبل از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها متفاوت می باشد، که ما در این پژوهش می خواهیم بسنجیم که آیا کلّ سبد بودجه و هزینۀ خانوار، بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، نسبت به قبل از آن دارای تفاوت معناداری می باشد یا خیر؟
در بحث از رضامندی از تأمین نیازها از نظریۀ « سلسله مراتب نیازها» از « آبراهام مازلو» استفاده شده است.
بر اساس این نظریه، هر نیاز پیش بینی نیاز دیگر است و برای پاسخگویی به نیازهای بالاتر باید نیازهای پایینتر برآورده شود تا فرد در نهایت به تحقق خویشتن و خود شکوفایی نائل شود. این نیازها در ۵ گروه به این ترتیب دسته بتدی شده اند: سطح اول، نیازهای اولیه یا فیزیولوژیک ـ سطح دوم،نیاز به ایمنی ـ سطح سوم، نیازهای اجتماعی ـ سطح چهارم، نیاز به احترام و قدرو منزلت و سطح پنجم،نیاز به خودشکوفایی.
در بحث از سطح رفاه نیز با توجه به طبقه بندی ابعاد این مفهوم به ۳ بعد : الف)رضایت از زندگی، ب)ارزیابی از رفاه با توجه به وضعیت فردی خود و ج) ارزیابی از رفاه با توجه به مقایسۀ خود با دیگران. تفکیک ابعاد و طراحی گویه ها بر پایۀ تلفیقی از نظریات «لذّت گرایی»، «نظریۀ ارزش ـ منزلت» و «نظریۀ محرومیت نسبی» انجام شده است.
بر اساس نظریۀ «لذّت گرایی»، خوشبختی[۵۸] فقط یک احساس است. زندگی شاد،لذّت انسان را افزایش داده و از غم اومی کاهد و در نتیجه رفاه او را افزایش می دهد. سیلگمن و رویمن[۵۹] این نظریه را بر اساس نظریۀ فایده گرایی «جرمی بنتام»[۶۰] ارائه داده اند. (سیلگمن و رویمن،۱:۲۰۰۳).
بر اس
اس نظریۀ ارزش ـ منزلت،هر فرد دوست دارد با توجه به موقعیت خود (که شامل سطح تحصیلات،وضعیت استراحت و تفریح،وضعیت پیشرفت و موفقیت خود در زندگی،رضایت از محیط خانوادگی خود، میزان تلاش،امکانات خود و … می گردد)،منزلت و جایگاه مناسب در جامعه، محل کار و خانواده داشته باشد. اگر فرد چنین شرایطی را دارا باشد، احساس نشاط و رضایت از زندگی خواهد داشت که متعاقب با آن احساس رفاه و بهزیستی را نیز در خود احساس خواهد کرد و در غیر این صورت احساس کسالت ، ناامیدی،نارضایتی و عدم رفاه را خواهد داشت (صفری شالی،۱۳۲:۱۳۸۸).
هم چنین رفیع پور معتقد است که: بر اساس نظریۀ محرومیت نسبی،فرد به مقایسۀ خود با افراد دیگر و گروه مرجع برمی آید و دوست دارد که شرایط مشابه با آنها را داشته باشد و اگر در نتیجۀ مقایسه برای فرد چنین پنداشتی بروز نماید که بر اساس میزان سرمایه گذاری و تلاش،پاداش و نتیجه ای که عایدش شده در مقایسه با دیگران عادلانه و منصفانه نیست دچار احساس محرومیت نسبی گردیده و این امر باعث بروز نارضایتی و عدم احساس رفاه می گردد و وقتی این احساس به اعلی درجۀ خود برسد،به احساس تضاد اجتماعی می انجامد و تعارضات شدیدی را در پی دارد. پس می توان گفت که مقایسه عبارت است از فرایندی ذهنی که طی آن فرد به ارزیابی و تطبیق بین شرایط خود با شرایط و وضعیتی که گروه و یا فرد موردنظر وی از آن برخوردار است، می پردازد (رفیع پور،۱۷:۱۳۶۴).
بیان فرضیه ها
با توجه به چارچوب نظری در این پژوهش از یک فرضیۀ اصلی و چهار فرضیۀ فرعی استفاده شده است.
فرضیۀ اصلی:
به نظر می رسد که مابین سبد مصرفی خانوار،در روستای بخش آباد دامغان،قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها،تفاوت معناداری وجود دارد.
فرضیات فرعی:
۱ . به نظر می رسد که مابین رفتار مصرفی خانوارها،در روستای بخش آباد دامغان،قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها ، تفاوت معناداری وجود دارد.
۲ . به نظر می رسد که مابین مخارج هزینه شده برای تهیۀ کالاهای سبد مصرفی خانوارها در روستای بخش آباد دامغان، قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، تفاوت معناداری وجود دارد.[۶۱]
۳ . به نظر می رسد که مابین رضامندی خانوارها از تأمین نیازهایشان در روستای بخش آباد دامغان، قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، تفاوت معناداری وجود دارد.
۴ . به نظر می رسد که مابین سطح رفاه خانوارها در روستای بخش آباد دامغان،قبل و بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها،تفاوت معناداری وجود دارد.
مدل نظری
مدل نظری: بررسی تأثیر طرح هدفمند کردن یارانه ها بر سبد مصرفی خانوار روستای بخش آباد شهرستان دامغان
(متغیر مستقل)
طرح هدفمندی یارانهها
سطح رفاه خانوار
رضامندی از تامین نیازها
سبد هزینه و بودجه
رفتار مصرفی
ابعاد
متغیر
وابسته
سبد مصرفی خانوار
( متغیر وابسته )
فصل سوم
روش شناسی
روش تحقیق
روش مجموعۀ شیوه ها و تدابیری است که برای شناخت حقیقت و برکناری از خطا به کار برده می شود. در همۀ تحقیقات اجتماعی لازم است که مباحث نظری گفته شده در درون جامعۀ آماری به بوتۀ آزمایش گذاشته شود تا صحت و سقم فرضیه های تحقیق که نشان دهندۀ ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته هستند معین شود. روش تحقیق پژوهشگر را در مسیری قرار می دهد تا به مطالعه و درک جنبه های مختلف زندگی اجتماعی بپردازد و او را از بسیاری از خطاهای احتمالی آگاه نماید.
برای انجام این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. هدف تحقیق پیمایشی آن است که با توصیف ویژگی های واحد تحلیل و با مقایسۀ دقیق خصوصیات آن به استنباط علی نائل آید. این روش همچنین امکان استفاده همزمان از چندین تکنیک را برای گردآوری داده فراهم می آورد و به همین جهت از وسعت دامنه وکارائی وکاربرد زیادی در تحقیقات اجتماعی برخوردار است(دواس، ۱۳۷۶: ۱۶).
به نظر کرلینجر روش پیمایش با زمینه یابی، جمعیتهای کوچک و بزرگ را با انتخاب و مطالعۀ نمونه های منتخب از آن جامعه ها، برای کشف میزان نسبی شیوع، توزیع و روابط متقابل متغیرهای روان شناختی و جامعه شناختی مورد بررسی قرار می دهد (کرلینجر،۱۳۷۷ :۶۵).
روش جمع آوری اطلاعات
ابزار گرد آوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه می باشد. با بهره گرفتن از پرسشنامه به بهترین نحو ممکن اطلاعات گردآوری خواهد شد.
جامعۀ آماری
در پژوهش ها و بررسی های نمونه ای، بایستی از قبل جامعه ای که پژوهش علمی در آن انجام می پذیرد کاملا مشخص و معین باشد تا بتوان راجع به انتخاب نمونه، به گونه ای که معرف جامعۀ مورد مطالعه باشد، تصمیم گرفت و از اطلاعات به دست آمده از آن، استنتاج آماری و علمی به عمل آورد. جامعۀ آماری در این پژوهش کلیۀ جمعیت سرپرستان خانوارهای روستای بخش آباد شهرستان دامغان میباشد که برابر با ۱۰۰ خانوار می باشد.
واحد تحلیل