پژوهشها نشان میدهند رفتار شهروندی سازمانی متغیری «وابسته به زمینه» است( ارگان، ۱۹۸۸). بنابراین میتوان از این متغیر در سازمانهای گوناگون، انتظارهای متفاوتی داشت. سه تفاوت عمده به شرح ذیل میباشد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
الف- هماهنگی بالایی میان اهداف فردی معلمان با اهداف مدرسه وجود دارد؛ هدف معلمان و هدف مدرسه، افزایش و بهبود مستمر یادگیری در دانشآموزان است. این هماهنگی رفتار شهروندی سازمانی بالایی را در معلمان تضمین میکند(دیپائولا و شانن موران[۹۳]، ۲۰۰۱). زیرا افرادی که احساس میکنند اهداف آنان به اهداف سازمان نزدیک است، برای تحقق آن اشتیاق بیشتری دارند؛ اما ممکن است این هماهنگی در سازمان های دیگر کمتر بوده و یا حتی وجود نداشته باشد.
ب - تمییز میان رفتار شهروندی سازمانی و رفتارهای رسمی معلمان مشکل است؛ تدریس فعالیت حرفهای بدون مرز است و به راحتی نمیتوان مرزهای وظیفه و فراتر از وظیفه را در آن تعیین کرد. بنابراین پاسخ به این سؤال که کدام رفتار در قلمرو رفتار شهروندی سازمانی و کدام یک در حیطه وظایف رسمی معلمان واقع میشود، مشکل خواهد بود( اپلاتکا، ۲۰۰۶) بالتّبع این مشکل در سازمانهای دیگر کمتر است.
ج – رفتار شهروندی سازمانی معلمان احساسی تر، درونی تر و اخلاقی تر است؛ تعهد معلمان به دانشآموزان تعهدی احساسی، درونی و اخلاقی به شمار میآید. معلمان خوب نسبت به تدریس و یادگیری دانشآموزان بسیار دلواپس هستند( اپلاتکا[۹۴]، ۲۰۰۶). این ویژگیها رفتار شهروندی سازمانی آنها را احساسیتر، درونیتر و اخلاقیتر از کارکنان سازمانهای غیرآموزشی میکند( زین آبادی و همکاران، ۱۳۸۷).
۲- ۱۳- پیشینه تحقیقات
۲- ۱۳-۱- پیشینه تحقیقات داخلی
سید حسین موسوی و همکاران(۱۳۹۰)، پژوهشی با موضوع« بررسی رابطه هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان شهرستان زنجان» انجام دادند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش معنوی کل با رفتار شهروندی سازمانی کلی معلمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین مؤلفه های هوش معنوی(تفکر انتقادی، آگاهی متعالی، معناسازی شخصی، گسترش خودآگاهی) میتوانند مؤلفه نوع دوستی و وظیفهشناسی معلمان را تبیین، و مؤلفه های تفکر انتقادی وجودی، آگاهی متعالی و معناسازی شخصی میتوانند مؤلفه احترام و رفتار شهروندی سازمانی کلی معلمان را پیش بینی کنند. مؤلفه های پیشبین معناسازی شخصی و آگاهی متعالی، مؤلفه بردباری و مؤلفه های پیشبین گسترش خودآگاهی و تفکر انتقادی وجودی میتوانند آداب اجتماعی معلمان را تبیین نمایند( موسوی و همکاران، ۱۳۹۰).
تحقیقی با عنوان« بررسی تاثیر معنویت محیط کاری بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز» توسط جعفر بیکزاده و همکاران انجام یافته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده تایید سه فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی و رد هشت فرضیه فرعی میباشد. این امر بیانگر آن است که معنویت محیط کاری هم در سطح فردی و هم در سطح گروهی و هم در سطح سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز تأثیر دارد. از طرف دیگر، معنویت در سطح فردی بر بعد رفتار مدنی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز مؤثر است. و در سطح گروهی بر بعد نوع دوستی، وجدان، ادب و نزاکت و رفتار مدنی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز مؤثر است. در سطح سازمانی نیز بر بعد ادب و نزاکت و رفتار مدنی رفتار شهروندی سازمانی کارکنان آموزش و پرورش نواحی پنج گانه شهر تبریز مؤثر است( جعفر بیک زاده و همکاران،۱۳۹۰).
در شرکت سهامی بیمه ایران« رابطه رفتار شهروندی عمومی و معنویت با رفتار شهروندی سازمانی» بررسی گردیده است. این تحقیق نشان میدهد که رفتار شهروندی عمومی و معنویت هر دو در مجموع با گرایشهای شغلی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی رابطه مستقیم دارند. با وجود تفاوت چشمگیر و بعضاً عجیب در جزئیات روابط مورد مطالعه، نکته مهم و متمایز این تحقیق همانا تأثیر افزونتر معنویت بر رفتارهای شهروندی سازمانی است که با توجه به بلوغ بیشتر این مفهوم نسبت به رفتارهای شهروندی عمومی در جامعه مورد مطالعه چندان دور از انتظار نبود( احمدی و همکاران، ۱۳۹۰).
اعتباریان و همکارانش تحقیقی با موضوع« رابطه بین درک کارکنان از معنویت در محیط کار، هوش معنوی و رفتار شهروندی سازمانی» انجام دادند. این تحقیق نشان میدهد که سه مؤلفه معنویت در محیطکار، هوش معنوی و رفتار شهروندی سازمانی، دارای ارتباط متقابل و دو سویه باهم هستند. به عبارت دیگر افزایش معنویت در محیط کار باعث افزایش هوش معنوی و نیز بروز رفتار شهروندی سازمانی توسط کارکنان سازمان خواهد شد. علاوه بر این بروز رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان یک سازمان، باعث افزایش معنویت در محیط کار آن سازمان و نیز افزایش هوش معنوی در کارکنان آن سازمان خواهد شد( اعتباریان و همکارانش، ۱۳۹۰).
نتایج تحقیق« معنویت در محیط کار و نقش آن در بهبود رفتار شهروندی سازمانی»، گویای وجود رابطه معنادار بین معنویت در محیط کار و رفتار شهروندی سازمانی است. و نتایج آزمون نشان میدهد که معنویت در محیط کاری، بر روی ابعاد نوع دوستی و جوانمردی از رفتارهای شهروندی سازمانی بیشترین تأثیر را میگذارد( فرهنگی و همکاران، ۱۳۸۵).
در تحقیقی که با موضوع« رابطه هوش معنوی و تعهد سازمانی در مدیران پرستار بیمارستانهای نظامی» صورت گرفت، نتایج مطالعه نشان داد که ۷/۸۲ درصد مدیران پرستار از هوش معنوی بالا، و ۲/۹۶ درصد مدیران پرستار از تعهد سازمانی متوسطی برخوردار بودند. آزمون همبستگی بین ابعاد هوش معنوی (تجارب معنوی و بخشش) و تعهد سازمانی ارتباط معنیداری را نشان داد( پرنده و همکاران،۱۳۹۰).
پروین صمدی(۱۳۸۵)، در پژوهشی تحت عنوان« هوش معنوی» نشان داد که پرورش معنویت میتواند دانشآموزان را در توجه به تجربه های معنوی خود و به کارگیری آن در حل مسائل و درک ارزش و معنای زندگی یاری دهد( صمدی، ۱۳۸۵).
در پژوهش« هوش پیش بینی کننده رهبری تحول آفرین: بررسی روابط میان هوش معنوی، هوش عاطفی و رهبری تحول آفرین» به این نتیجه رسیدند که هوش معنوی و چهار بعد آن( آگاهی، اعتماد، کلنگری و تجارب معنوی) بر روی رهبری تحول آفرین اثرگذار هستند. و تنها بعد پنجم هوش معنوی( آرامش)، رابطه معناداری با رهبری تحول آفرین نشان نمیدهد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که هم هوش معنوی و هم هوش عاطفی اثر معنیدار و قابل ملاحظهای بر رهبری تحول آفرین دارد( فرهنگی و همکاران، ۱۳۸۸).
یافته های تحقیق« رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با استرس شغلی کارکنان دانشگاه» نشان داد که مؤلفه های هوش هیجانی، (۱۷ درصد) و مؤلفه های هوش معنوی(۳۱ درصد) تغییرات مربوط به استرس شغلی کارکنان دانشگاه را تبیین میکنند. بر مبنای نتایج این پژوهش میتوان گفت؛ هوش معنوی بیشتر از هوش هیجانی میتواند پیش بینی کننده مناسبی برای استرس شغلی باشند( باعزت و همکاران، ۱۳۹۱).
طرح تحقیقاتی با عنوان« رابطه ارتباط فرافردی( بعد معنوی کارکنان) و رفتار شهروندی سازمانی»، مطالعه موردی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران توسط وارث و همکارانش انجام شده است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که از چهار نوع ارتباط فرافردی به غیر از نوع ارتباط همه خدایی، بین ارتباط همه در خدایی، ارتباط از نوع کارگزار خدا و ارتباط از نوع تعامل با خدا و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنادار وجود دارد ( وارث و همکارانش، ۱۳۹۰).
تحقیقی با موضوع« پیش بینی کیفیت زندگی معلمان زن براساس متغیرهای هوش هیجانی و هوش معنوی» نشان داد که اکثریت مؤلفه های هوش هیجانی رابطه مستقیم و معناداری با زیر مقیاسهای کیفیت زندگی دارند. از طرف دیگر روابط مستقیم و معناداری میان بعضی مؤلفه های هوش معنوی و زیر مقیاسهای کیفیت زندگی مشاهده شد. همچنین تحلیل داده ها نشان داد که بعضی مؤلفه های هوش هیجانی و هوش معنوی به صورت معناداری کیفیت زندگی را پیش بینی میکنند(حسینیان و همکارانش، ۱۳۹۰).
پژوهشی با عنوان« رابطه بین مؤلفه های هوش هیجانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان» صورت پذیرفته است. نتایج آن نشان داد که از بین مؤلفه های هوش هیجانی، خودآگاهی، خودانگیزی، همدلی و مهارتهای اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی دبیران رابطه مستقیم دارند. بین نظرات دبیران در مورد هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به سن، جنس، سابقه خدمت و مدرک تحصیلی تفاوت معناداری مشاهده نشد، جز اینکه دبیران با سابقه خدمت بیش از بیست سال هوش هیجانی خود را بیشتر برآورد کردند( کریمی و همکاران ،۱۳۹۰).
پژوهش« نقش اخلاق کاری در ارتقای رفتار شهروندی سازمانی» انجام یافته است. یافته های این تحقیق میتواند به بهترین وجه در خصوص ارتقای مشخصه های رفتار شهروندی با بهره گرفتن از تقویت اخلاق مورد استفاده قرار گیرد. بدین منظور لازم است فرایند ویژهای برای لحاظ نمودن اخلاقگرایی در نظام استخدام مدنظر قرار گرفته و متقاضیان از حیث اخلاقمند بودن نیز در کنار سایر شرایط عمومی و اختصاصی بررسی شود( زنجیرچی و همکارانش، ۱۳۹۰).
نتایج پژوهش« رابطه ادراک سیاست سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاههای دولتی شهر تهران: تبیین نقش تعدیلگر معنویت سازمانی» نشان میدهد که معنویت سازمانی رابطه معکوس بین ادراک سیاست سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی را به طور معنیداری تعدیل میکند( هادوینژاد و همکارش، ۱۳۹۰).
پژوهشی با عنوان« بررسی رابطه رفتار شهروندی سازمانی استادان با عملکرد آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب» صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد رابطه بین مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی استادان با عملکرد آموزشی معنیدار است که بیشترین ارتباط بین شکیبایی و عملکرد آموزشی و کمترین رابطه بین مشارکت و عملکرد آموزشی میباشد( دانش فرد و همکارش، ۱۳۹۱).
۲-۱۳-۲- پیشینه تحقیقات خارجی
در پژوهشی که تحت عنوان« استفاده علمی از هوش معنوی در محل کار» صورت گرفت، نتایج نشان داد که مدیران با هوش معنوی بالا میتوانند روش متفاوتی برای اداره کردن افراد و هدایت آنها اتخاذ کنند (جورج[۹۵]، ۲۰۰۶).
در تحقیقی که توسط هارمر( ۲۰۰۸) با عنوان« رفتار شهروندی سازمانی، هوش هیجانی و معنوی رابطهشان چیست؟» که بر روی شصت کارمند سازمانهای دولتی استرالیا انجام پذیرفت، بین متغیر هوش معنوی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معناداری گزارش شد( هارمر[۹۶]، ۲۰۰۸، به نقل از موسوی و همکاران، ۱۳۹۰).
نتایج پژوهش گارسیا و زامور(۲۰۰۳) نشان داد که هوش معنوی و تجربه معنوی عمیق کارکنان سازمان، شغل و کار آنان را معنادار میکند و مسولیتپذیری شخصی آنان را نسبت به حرفه کاریشان بالا میبرد (گارسیا و زامور[۹۷]، ۲۰۰۳).
کریست و همکاران[۹۸] (۲۰۰۳) در بررسی عوامل موثر بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان گزارش کردند که احساس یگانگی و یکپارچگی با شغل معلمان و مدرسه و پی بردن به چرایی شغل خود با رفتار شهروندی سازمانی بالای معلمان رابطه معنادار و مستقیم دارند( هارمر[۹۹]، ۲۰۰۸).
پژوهش گستردهای در ارتباط میان فردگرایی و جمعگرایی با رفتار شهروندی سازمانی در بین دانشجویان مدیریت دولتی و علوم اجتماعی کشور هلند انجام یافته است. این پژوهش بیان میکند که گرایشهای جمع گرایانه، ارتباط مستقیمی با رفتار شهروندی سازمانی دارد، به نحوی که هرچه میزان این خصوصیت در افراد بالاتر باشد، میتوان رفتار شهروندی بهتری را انتظار داشت( لوک[۱۰۰]، ۲۰۰۵).
پژوهشی رابطه میان شخصیت و رفتار شهروندی سازمانی را در بین ۱۶۴ کارمند بخش خدمات بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد دیانت و پایداری روانی، دو متغیر بسیار تاثیر گذار بر رفتار شهروندی سازمانی است، به گونهای که هرچه میزان دیانت و پایداری روانی کارکنان بالاتر باشد، رفتار شهروندی کارکنان بیشتر مشاهده میشود( ابوالانیان[۱۰۱]، ۲۰۰۷).
تحقیقی با موضوع« رابطه بین ادراک عدالت رویهای بر رفتار شهروندی سازمانی» را انجام دادند. نتیجه تحقیق، حاکی از تأثیر ادراک عدالت رویهای بر رفتار شهروندی سازمانی بود( والومبوا و همکارانش[۱۰۲]، ۲۰۰۸).
چویی(۲۰۰۸) در یک تحقیق پیمایشی که روی ۲۶۵ گروه از سرپرستان و کارکنانش انجام داد، نتیجه گرفت چنانچه کارکنان عدالت سازمانی را درک کنند، واکنشهای سازمانی آنان( تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی) مثبت خواهد بود( چویی[۱۰۳]، ۲۰۰۸).
تحقیقی در زمینه موضوعات هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی در کشور ترکیه انجام شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد هوش هیجانی با سه بعد از رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معناداری دارد. این سه بعد عبارتند از: دیانت، فضیلت مدنی و نوع دوستی( کورکماز و آرپاسی، ۲۰۰۹).
هوارد و وایت[۱۰۴] (۲۰۰۹) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که هوش معنوی و جنبه مذهبی میتواند در سبک رهبری روحیه و بهره وری بالای مدیریت نظام آموزشی مؤثر باشد( باقرپور و همکاران، ۱۳۸۹).
ایرانکی[۱۰۵] (۲۰۱۰) در تحقیقی با در نظر گرفتن مدیرانی که دارای سبک رهبری معنوی هستند، معنویت و دینداری دارند. این مطالعه به مفاهیم و آزمون یک مدل ارزیابی که روابط بین صفات رهبری معنوی مدیران ارشد ترکیه و معنویت و دینداری آنان پرداخته است. نتایج نشان میدهد رهبری معنوی مدیران ارشد ترکیه بر عقل و دانش و نوع دوستی آنان بستگی دارد، علاوه بر این، معنویت عامل مشترک در میان رهبری معنوی، مذهبی و در نهایت، رابطه آماری معناداری و مستقیمی بین رهبری معنوی با روحیه بالا و بهره وری بالا، معنویت دینداری وجود داشت( باقرپور و همکاران، ۱۳۸۹).
ایرانکی(۲۰۱۱) پژوهشی با عنوان تأثیر هوش هیجانی و هوش معنوی بر عملکرد مالی سازمان انجام داده است. نتایج آن بیانگر این مطلب بوده که تاثیر هوش معنوی و حالت روحانی بر عملکرد مالی سازمان ضعیف میباشد( باقرپور و همکارش ، ۱۳۸۹).
لکوکی[۱۰۶] (۲۰۱۰) در پژوهشی با عنوان هوش معنوی در توسعه رهبری به ایجاد یک سبک رهبری پرداختند که در آن تأثیر مثبت هوش معنوی و هوش هیجانی بر سبک رهبری مورد توجه قرار گرفته است( باقرپور و همکاران، ۱۳۸۹).
چن و فار[۱۰۷] (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان« رفتارهای رهبری تحولآفرین و مبادلهای در سازمانهای چینی» نشان دادند که بین رفتارهای تحولآفرین رهبر و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین رفتارهای مبادلهای رهبر و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه معنیداری مشاهده شد( یعقوبی و همکارانش، ۱۳۸۹).
ویکتوریا رفلر[۱۰۸] (۲۰۰۴)« تأثیر هوش عاطفی مدیران بر اعتماد و رفتار شهروندی سازمانی زیردستان را مورد بررسی قرار داد» نتایج تحقیق حاکی از این بود مدیرانی که هوش عاطفی بالایی داشتند دارای کارکنانی بودند که رفتار شهروندی سازمانی بالایی را از خود نشان میدادند و همچنین زیردستان نسبت به سبک مدیریت آنها اعتماد بیشتری داشتند( یعقوبی و همکارانش، ۱۳۸۹).
اسکار بنتلو و همکارانش[۱۰۹] (۲۰۰۸) در دانشگاه تگزاس آمریکا در مطالعهای به بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و مدیریت کیفیت جامع پرداختند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد مدیریت کیفیت جامع نقش میانجی را بین عملکرد و رفتار شهروندی سازمانی ایفا میکند، بدین معنی که خود رفتار شهروندی سازمانی باعث بهبود عملکرد سازمانی نمیشود، بلکه وجود مدیریت کیفیت جامع سبب میشود تا رفتار شهروندی سازمانی بهبود عملکرد را به همراه داشته باشد( دانش فرد و همکارش، ۱۳۹۱).
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- روش تحقیق
در پژوهش حاضر روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی میباشد. و هدف اصلی تحقیق بررسی رابطه هوش معنوی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان مقطع متوسطه شهرستان گرمی در سالتحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه هوش معنوی کینگ، و پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان استفاده شده است.
۳-۲- جامعه آماری تحقیق
در این پژوهش جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه دبیران مقطع متوسطه شهرستان گرمی در سالتحصیلی ۱۳۹۲-۱۳۹۱ می باشد که تعداد آنها ۴۰۰ نفر است.
۳-۳- نمونه آماری تحقیق