۲-۷-۲-۱-پیشگیری وضعی(Hindelang) :
پیشگیری اجتماعی از بزهکاری شامل مجموعه اقدامات پیشگیرانه است که به دنبال حذف یا خنثی کردن آن دسته از عواملی هستند که در تکوین جرم موثر بوده اند(نجفی ایرندآبادی،۱۳۷۸ ،ص:۱۳۷) یکی از مهمترین مسائلی که در شرع مقدس اسلام بر آن تاکید شده و متفکران علوم انسانی و محققان علوم روان شناسی ، جامعه شناسی و علوم اجتماعی توجه خاصی بدان معطوف داشته اند مسئله پیشگیری از وقوع جرم از طریق مقاله در احوال و شخصیت مجرمان و اصلاح جامعه است. بنابراین یکی از روش های پیشگیری ،پیشگیری اجتماعی است.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲-۷-۲-۲-پیشگیری وضعی:
پیشگیری وضعی شامل مجموعه اقدامات و تدابیری است که به سمت تسلط بر محیط و شرایط پیرامونی جرم « وضعیت مشرف بر جرم » و مهار آن متمایل است این امر از یک سو از طریق کاهش وضعیت های ما قبل بزهکاری، یعنی وضعیت های پیش جنایی که وقوع جرم را مساعد و تسهیل
می کند، انجام می شود و از سوی دیگر با افزایش خطر شناسایی و احتمال دستگیری بزهکاران ، از وقوع جرم جلوگیری می کند. بنابراین پیشگیری وضعی بیشتر با حمایت ازآماج های جرم و نیز بزه دیدگان بالقوه و اعمال تدابیر فنی، به دنبال پیشگیری از بزه دیدگی افراد یا آماج ها در برابر بزهکاران است که در نهایت و به طور غیر مستقیم منجر به کاهش بزهکاری می شود. در صورتی که پیشگیری اجتماعی به طور مستقیم در مقام جلوگیری از تبدیل شدن بزهکاران بالقوه به بزهکاران بالفعل است(همان، ۱۳۷۸ ،۱۴۰ ).
۲-۷-۲-۲-۱-مفهوم پیشگیری وضعی:
کلارک ، جرم شناس معروف انگلیسی، پیشگیری وضعی از جرم را به عنوان اقدامات قابل سنجش و ارزیابی مقابله با جرم می داند. این اقدامات معطوف به اشکال خاص از جرائم بوده و از طریق مدیریت یا مداخله در محیط بلاواسطه به شیوه ای پایدار و سیستماتیک منجر به کاهش فرصت های جرم یا افزایش خطرات جرم که همواره مدنظر تعداد بسیاری از مجرمان بوده است. میشود(رزنیام و سایرین،۱۳۸۲) . پیشگیری وضعی از جرم قابل مقایسه با مفهوم عامل روان شناسان،یعنی کنترل محرک است. آنها معتقدند احتمال وقوع جرم بر اساس کیفیت قرار گرفتن محرک در محیط،یا تضعیف می شود یا می توان محرک را از طریق اعمال مدیریت ، طراحی یا مداخله در محیط ، توسط طراحان پیشگیری از جرم تغییر داد. همچنین پیشگیری وضعی از جرم ، بر این نظریه استوار است که موقعیت قابل پیش بینی از افراد هستند. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که درصد زیادی از حوادث و وقایع مجرمانه در محل های خاصی متمرکز شده اند که جرم شناسان از آنها به عنوان نقاط جرم نیز یاد می کنند. بنابرین اقدمات پیشگیری از جرم برای کاهش فرصت های جرم جزایی که در محیط پدید می آیند به کار برده می شود(همان،۱۳۸۲).
دکتر نجفی ایرند آبادی پیشگیری از جرم را به علت شناسی جرم در خارج از شخصیت مجرم می داند و معتقد است (پیشگیری وضعی عبارت است از اقدامات غیر کیفری است که معامله جرم را به هم میزند و هزینه انجام بزه را بالا می برد به نحوی که بزهکار بالقوه از ارتکاب جرم صرف نظر کند. به بیان دیگر، در پیشگیری وضعی هدف این است که به دنبال شناخت این واقعیت باشیم که خارج از بزهکاران و محیط های مجرمانه ، چه موقعیت ها و وضعیت هایی در ذهن آنان وسوسه ارتکاب جرم را به وجودمی آورد تا با شناسایی آنها به پیشگیری از وقوع جرم بپردازیم.(نجفی ایرند آبادی،۴۹۸ ،۱۳۸۳ ).
آنچه از زمان ظهور تفکرات علمی جدید در جرم و پیشگیری از آن مطرح شده تا چند مرحله دهه ی قبل، بر محور مرتکب-اغلب مرتکبان مر- و تاثیر شرایط و اوضاع و احوالبر زندگی آنها در ابعاد مختلف اعم از فردی، اجتماعی،اقتصاد ، سیاسی، فرهنگی و غیره می چرخید تا مشخص شود یک شخصیت مجرمانه چگونه شکل می گیرد. از چند دهه ی قبل رهیافتدیگری سیاست جنایی را در بعدپیشگیری از جرم تحت تاثیر قرار داده که محور اصلی آن توجه و تکیه بر بزه دیده و به عبارت دقیق تر آماج و هدف جرم است . زیرا گفته شده که در وقوع یک جرم همگرائی . تقارن سه عنصر لازم و واجب است. در غیر این صورت وقوع جرم ممتنع خواهد بود.
این ۳ عنصر عبارتند از:
۱)وجود یک مرتکب با انگیزه؛
۲)فقدان مانع و رادع موثر؛
۳)وجود ک آماج مستعد و محافظت نشده.
رهیافت جدیدی که سعی دارد با اتکاء بر این جنبه یا ضلع از مثلث اشاره شده، یعنی آماج جرم یا بزه دیده به تبیین پیشگیری از جرم بپردازد در فارسی تحت عنوان پیشگیری وضعی از جرم معرفی و معروف شدهو در زبان انگلیسی نیز به Situational Crime Prevention مرسوم است.
در زبان فارسی نیز کاربرد معادله هایی چون پیشگیری موضعی، موقعیتی و یا وضعیتی در برابر این اصطلاح درست است. اما بیشتر جرم شناسان و پژوهشگران ایرانی معادل پیشگیری وضعی را برای اصلاح مزبو برگزیده اند(صفاری ۱۳۸۰ ،۲۶۹) طرح پیشگیری وضعی از جرم به عنوان یک نظریه علمی اصالتا تاسیسی انگلیسی است که توسط ۳ نفر به نامهای کلاوک، می هیو و کرینش مطرح شده و توسعه یافته است. ایشان در آثار خویش همواره بر اتخاذ تدابیر مناسب . به کارگیری اقدامات لازم جهت کاهش فرصت ها و موقعیت های بروز رفتار بزهکارانه و تغییر رابطه بین بزهکار، بزه دیده و محیط تاکید کرده اند(گسن و همکاران، ۱۳۷۶ ،۱۰) پیشگیری موقعیت مدار، وضعیت محور یا پیشگیری وضعی یکی از گونه های پیشگیری کنشی است و بر این فرض مبتنی است که بزهکاران بیشتر با حساب گری و انگیزه های عقلانی به ارتکاب جرم مبادرت می روند(نجفی ایرند آبادی،۱۳۸۱ ،۳۶).
به اعتقاد طرفداران رویکرد پیشگیری وضعی از جرم، چنین یافته هایی توسط تئوری های متقدم
(اشاره به مکاتب کلاسیک و.. پزویتوسیم خصوصاً لمبرازوئی آن) قابل درک،تبیین و تفسیر نیست زیرا چنین منظره هایی از جرم و ارتکاب آن با وجود اشاراتی که به تاثیر جزائی عوامل از این دست در رفتارها و تصمیم گیری انسانها داشته اند تاثیر دراز مدت عوامل زیستی-روانی، تربیتی، فرهنگی و امسال آن را در شکل گیری و جهت رفتار انسان و خصوصاً تصمیم گیری های او تایین کننده ترمی دانند. علاوه بر این پیشگیری وضعی از جرم، توزیع پویا تر و ملموستری از ارتکاب آن نسبت به نظریه های متقدم ارائه می دهد و زمینه را برای پیشگیری ملموس تر و عملی تر فراهم می کند. این امر از دیدگاه دستاندر کاران اجرای قانون،مثل قوه قضایی و پلیس،می تواند به عنوان موقعیتهای قابل گزارش به جامعه قلمداد شود به عنوان مثال هر چند ممکن است اقدام هماهنگ پلیس و قوه قضایی در انهدام منطقه جرم خیز خاک سفید شهر کرمانشاه در نظر برخی اقدامی موقتی تلقی شده و تصور شود که جرائم مربوطه به سایر مناطق شهر منتقل خواهد شد اما از منظر مجریان طرح موقعیت آن چشم گیر بوده و در در زمان خود وضوع گزارشها و اعلانات متعددی در جهت معرفی پلیس به عنوان یک نهاد فعال دلسوز قرار گرفت.
۲-۷-۲-۲-۲-خاستگاه پیشگیری وضعی از جرم:
بر اساس نظر «کلارک» پیشگیری وضعی از جرم اصطلاحی است که برای اولین بار توسط واحد تحقیقات وزارت کشور انگلستان ابداع گردیده است. این اندیشه از مطالعات وزرات کشور بریتانیا درباره بازپروری زندانیان در سیستم اصلاحی آن کشور گرفته شده است.
یکی از نکاتی که در مطالعات مذکور ذکر گردد این است که احتمال فرار و تکرار جرم توسط جوانانی که در منازل نیمه کاره سکونت دارند بیشتر است و این مسئله با محیط آنها بیشتر از شخصیت یا سلیقه آنان مرتبط می باشد. بنابراین محققین نتیجه گرفتند، «فرصت هایی که موجب سوء رفتار می شوند را می توان از بین برد» با این وجود نظریات متعدد دیگری که زیر بیان گردیده نیز در پیدایش رویکرد مذکور نقش داشته اند(پرویزی،۱۳۷۹ ،۱۷).
طرح پیشگیری وضعی از جرم به عنوان یک نظریه علمی اصالتاً تاسیس انگلیسی است که توسط سه نفر به نامهای کلارم،می هیو و کرنیش مطرح شده و توسعه یافته است. دو نفر اول در کتابی تحت نام “Designing out Crime”در سال ۱۹۸۰ و کلارک و کرینش نیز در کتاب دیگری تحت عنوان
The Reasoning Cniminal: و Rational Choic Perspective on Offending در سال ۱۹۸۶ ، به تجزیه و تحلیل آن پرداخته اند.(صفاری،۱۳۸۰ ،۲۹۰).
رونالد کلارک در مقدمه کتاب دیگر خود تحت عنوان:
“Situational Crime Prevention:successful case studies”که در سال ۱۹۹۲ منتشر و در سال ۱۹۹۷ با تغییراتی جدید چاپ گردیده،بیان می دارد که مبتنی بر متعالی کردن جامعه و نهادهای آن نیست. بلکه به طور ساده تکیه بر کاهش دادن فرصتها و موقعیتهای ارتکاب جرم دارد . او می افزاید که تصور می شود این ایده چیزی جز یک درک و فهم ساده نیست که بنابر آن افراد برای
حفظ خانه خود از دستبرد بر دربهای آن قفل و شب بندهای خوب نصب می کنند. ضرب المثل معروفی در فرهنگ ایرانی وجود دارد که این درک و برداشت ساده از پیشگیری وضعی را به خوبی بیان
می نماید و آن اینکه «مال خود را حفظ کن و همسایه را متهم به دزدی نکن» (صفاری،۱۳۸۰ ،۲۹۱-۲۹۰).
۲-۷-۲-۲-۳-تعاریف مختلف از پیشگیری وضعی:
از پشگیری وضعی تعارف متعدد ی ارائه شده است . مرکز بین المللی پیشگیری از جرم پیشگیری وضعی را بالابردن تلاش لازم و خطر ارتکاب برای بزهکاران بالقوه از طریق اقداماتی نظری سخت کردن هدف، کنترل دسترسی و نظارت و همچنین کاهش منافع حاصل از جرم (به وسیله از دسترس خارج کردن آماج جرم و از بین بردن انگیزه ها). معرفی کرده است.
آقای فریموند گسن معتقد است که هدف پیشگیری وضعی تجدید موقعیت های ارتکاب جرم است وی اضافه می کند در وسیع ترین معنای خود این رهیافت در وسیع ترین معنای خود مختص مساعی گسترده ای است برای اینکه قربانیان احتمالی با تقلیل آسیب پذیرشان از راه تبدیل آنان به آماج های غیر قابل اصابت یا استعداد از خدمات خصوصی تامینی در برابر جرم حمایتشوند. این شیوه بهتر از آن است که روی پلیس یا روی تغییر رفتارهای بزهکاران بالقوه حساب شود. پس موضوع عبارت از محدود کردن موقعیت های ارتکاب جرم است. (پرویزی ۱۳۷۹ ،۱۶).
پیشگیری وضعی را اینگونه تعریف می کند«پیشگیری وشعی عبارت ست از اقدام به محدود کردن فرصت های ارتکاب جرم یا مشکل تر کردن تحقق این فرصت برای مجرمین بالقوه» به عبارت دیکر پیشگیری وضعی یا فنی از طریق کاهش و تقلیل فرصت های مجرمانه یا فرصت های ارتکاب جرم عملی می گردد(همان،۱۶).
کینبرگ جرم شناس سوئدی سه نوع موقعیت یا وضعیت ما قبل بزهکاری را مشخص کرده است:
۱-وضعیت های خاص یا خطرناک که در آنها نیاز ی برای جستجو و پیدا کردن موقعیت و مناسبت ارتکاب جرم نیست.
جر م به ممنوعیت سلاح به مجرمان، حرمت فروش انگور برای ساختن بت و امثال آن اشاره نمود مشارکت مردمی در پیشگیری در قالب امر به معروف و نهی از منکر حمایت از بزه دیده یا توصیه به یاری مظلوم ودشمنی با ظلم و موارد متعدد دیگر اشاره کرد (میر خلیلی،۱۳۸۶ ،۱۳ ،۱۲).
در سایست جنایی اسلام ابتدا یک انسان مکلف به حفظ نفس و حفظ اموال خود شده است. به نحوی که حتی در سیاست کیفری اگر فرد اموال خود را در حرز مناسب قرار ندهد و مورد سرقت قرار گیرد به دلیل کوتاهی حمایت کیفری از او کاهش می یابد و با وجود تمامی شرایط سرقت مستوجب حد به سرقت تغزیری تنزل پیدا می کند(قانون مجازات اسلامی مصوب :۱۳۷۰).
با دقت در متون اسلامی در می یابیم که تدابیر پیشگیری وضعی به بزه دیده مورد تاکید شارع مقدس اسلام بوده و در این راستا توجه به بزه دیده به عنوان اماج حملات مجرمانه اهمیت فراوانی دارد. از طرفی ترویج فرهنگظلم ستیزی و ستم ناپذیری و از سویی دیگر تمهیدات پیش بینی شده برای بزه دیدگان بالقوه در دفاع از جان و مال و ناموس خودیا دیگران و وجوب این امر نمونه هایی از راهبردهایی وضعی پیشگیرانه است(میر خلیلی،۱۳۸۶ :۱۳).
تاریخچه پشگیری وضعی در غرب:
بر اساس نظر «کلارک» پیشگیری وضعی از جرم اصطلاحی است که برای اولین بار توسط واحد تحقیقات وزارت کشور انگلیستان ابداع گردیده است . این اندیشه از مطالعات وزارت کشور بریتانیا درباره بازپروی زندانیان در سیستم اصلاحی آن کشور گرفته شده است.
طرح پیشگیری وضعی از جرم به عنوان یک نظریه علمی اصالتاً تاسیس انگلیسی است که توسط سه نفر به نامهای کلارک، می هیو و کرنیش مطرح شده و توسعه یافته است(صفاری۱۳۸۰ ،۲۹۰).
برخی صاحب نظران ، پیدایش دانش پیشگیری وضعی را مربوط به اواخر دهه ۱۹۷۰ پس از شکست پیشگیری اجتماعی می دانند. البته نظریه پیشگیری وضعی از جرم تا حد زیادی از دو اثر آمریکایی الهام گرفته است. این دو اثر عبارتند از نظریه فضای قابل دفاع که توسط اسکار نیومن مطرح شده و نظریه پیشگیری از جرم به وسیله طراحی محیط اثر شخصی به نام جفری که در دو کتابدر سالهای ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲ منتشر شده اند.
۲-۷-۲-۳-اهداف پیشگیری وضعی:
پیشگیری وضعی دارای دو هدف اساسی و عمده می باشد هدف اول عبارت است از دشوار یا ناممکن نمودن جرم علی رغم وجود انگیزه و نیت مجرمانه با پیشگیری وضعی و هدف دوم شامل جلوگیری از تشدید انگیزه های مجرمانه یا پیشگیری از ایجاد انگیزه های آنی از طریق کاهش جاذبه های مجرمانه می باشد.
۱-دشوار یا ناممکن نمودن وقوع جرم:
مهمترین هدف پیشگیری وضعی که بیشترین روشها و راهکارها را به خود اختصاص داده عبارت از دشوار یا ناممکن نمودن وقوع جرم علی رغم وجود قصد و انگیزه مجرمانه است راهبردهایی که به تغییر وضعیت، فرصت و موقعیت اشاره دارد مانند کنترل ورودها و خروجی ها، ایجاد فضای قابل نزاع، جمع آوری ابزار و لوازم ارتکاب جرم مانند اسلحه و غیره . از مواردی است که با هدف ناتوان کردن فاعل از محقق ساختن نیت مجرمانه خود اعمال می شود. مراقبت و نظارت بر مجرمان و حمایت از بزه دیدگاه نیز عمدتاً با هدف مذکور انجام می گیرد.
در خصوص زمینه های پیشگیری وضعی در سیاست اسلام از کلام دانشمندان اسلامی در تعریف پیشگیری وضعی چنین استفاده می گرددکه مفهوم و هدف پیشگیری وضعی عبارت از ناتوان ساختن مرتکب از ارتکاب جرم است به یک مورد از تعابیر اشاره می کنیم.
«معنای دفع منکر و پیشگیری از جرم، ناتوان ساختن فاعل آن از انجام عمل و ایجاد آن در خارج است خواه به اختیار خود ازارتکاب عمل مصرف شود یا نشود»
بنابراین یکی از اهداف تدابیر پیشگیری وضعی از قبیل ایجاد موانع فیزیکی میان بزهکار و آماج جرم یا نصب قفل، ایجاد درب های آهنی، نظارت پلیسی و غیره ناتوان کردن فاعل و مرتکب بالقوه در حالی است که عزمی قاطع بر ارتکاب جرم دارد. اما مخفی نماند که تدابیر ذکر شده نیز گاهی میتواند در منصرف نمودن مرتکب از ارتکاب جرم نیز موثر باشد.
این هدف در تعریفی شامل اقدام های غیر کیفری است که هدفشان جلوگیری از به فعل در آوردن اندیشه مجرمانه یا تغییر دادن او ضاع و احوال خاصی است که یک سلسله جرایم مشابه در آن به وقوع پیوسته یا ممکن است در آن اوضاع و احوال ارتکاب یابد.