“
جدول ۲-۱ : ویژگی های دانش ضمنی و صریح ( سیف الهی و همکاران ، ۱۳۸۸ ، ص ۵۳ ) دانش ضمنی (Tacit Knowledge ) دانش صریح (Explicit knowledge ) غیر قابل بیان در یک شکل تدوین شده قابل تدوین ذهنی عینی شخصی غیرشخصی ویژه بافت عدم وابستگی مشکل در تسهیم تسهیم آسان تر
۲-۱-۳ تعریف مدیریت دانش :
مدیریت دانش یک مدل تجاری میان رشته است که با همه جوانب دانش شامل خلق ، کدگذاری ، تسهیم و و استفاده از دانش برای ارتقای یادگیری و نوآوری در بافت سازمان سروکار دارد . مدیری دانش ، هم با ابزارهای تکنولوژی سروکار دارد و هم با روش های جاری سازمانی که شامل : تولید دانش جدید ، کسب دانش با ارزش از منابع خارجی ، استفاده از این دانش در تصمیم گیری ، وارد کردن دانش در فرایندها ، محصولات و خدمات ، کدگذاری اطلاعات در اسناد و مدارک ، نرم افزارها و پایگاه داده ها ، تسهیل رشد دانش ، انتقال دانش به سایر بخش های سازمان و در نهایت اندازه گیری دارایی های دانشی و اثر گذاری مدیری دانش است . سازمان ها برای خدمت بهتر به مشتریان بایستی سیکل زمان تولید یا ارائه خدمات را کاهش دهند . با حداقل دارایی های ثابت عمل کنند ، زمان توسعه محصو.ل را کوتاه کنند ، کارمندان را توانمند سازند ، سازگاری و انعطاف پذیری را ارتقا دهند ، اطلاعات را تسخیر کرده و دانش را خلق و تسهیم کنند . هیچ یک از این اقدامات بدون تمرکز پیوسته بر خلق ، به روز رسانی ، در دسترس قرار دادن ، کیفیت و استفاده به وسیله تمام کارکنان و تیم های کاری اتفاق نخواهد افتاد ( محمدی و همکاران ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۴ ) . در تعریف لاودن[۳۲] ( ۱۳۹۱ ) مدیریت دانش به مجموعه ای از فرایند کسب و کار در سازمان ها از قبیل ایجاد ، ذخیره ، توزیع و به کارگیری دانش اشاره دارد . مدیریت دانش ، قابلیت سازمان ها را در درک از محیط افزایش میدهد ( لاودن . همکاران ، ۱۳۹۱ ) .
مرکز مدیریت دانش در دانشگاه تگزاس آمریکا ، مدیریت دانش را اینگونه تعریف میکند : فرایند نظام مند کشف ، انتخاب ، ساماندهی ، تلخیص و ارائه اطلاعات است . به گونه ای که شناخت افراد را در حوزه مورد علاقه اش بهبود می بخشد . مدیریت دانش به سازمان کمک میکند تا از تجارب خود ، شناخت و بینش به دست آورد و فعالیت های خود را بر کسب ، ذخیره سازی و استفاده از دانش متمرکز کند تا بتواند در حل مشکلات ، آموزش پویا ، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری ، از این دانش بهره گیرد . مدیریت دانش نه تنها از روال دارایی های فکری و مغزی جلوگیری میکند ، بلکه به طور مداوم بر این ثروت می افزاید ( رضاییان و همکاران ، ۱۳۸۸ ، ص ۳۵ ) .
۲-۱-۴ سیر تاریخی و مفاهیم مطرح در زمینه مدیریت دانش
اساسی ترین مشخصه سازمان های هوشمند قرن ۲۱ ، تأکید بر دانش و اطلاعات است . بر خلاف سازمان های گذشته ، سازمان های امروزی دارای تکنولوژی پیشرفته بوده و نیازمند تسخیر ، مدیریت و بهره برداری از دانش و اطلاعات به منظور بهبود کارایی ، مدیریت و پیگیری تغییرات پایان ناپذیر هستند . دانش ، ابزار قدرتمندی است که میتواند تغییرات را در جهان به وجود آورده و نوآوری را ممکن سازد ( نوناکو[۳۳] ، ۱۹۸۸ ) در مقاله ای در مجله کسب و کار هاروارد میگوید : در یک اقتصاد که تنها اطمینان موجود ، عدم اطمینان است ، تنها منبع مطمئن برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار ، دانش است . بیلی و کلارک[۳۴] ( ۲۰۰۱ ) مدعی هستند که دانش ، مخصوصاً دانش ضمنی کلیدی برای مزیت رقابتی پایدار در آینده است . کروپلی[۳۵] ( ۱۹۸۸ ) با اشاره اینکه ( دانش بدون مردم هیچ است ) . اهمیت جنبه انسانی مدیریت دانش را نشان میدهد . داده منتقل می شود ، اطلاعات تسهیم می شود ، اما دانش صفتی از افراد و جوامع است که به سادگی قابل انتقال نیست . توبیاس[۳۶] ( ۲۰۰۰ ) عنوان میکند که دو دارایی بزرگ وجود دارد که سازمان ها صاحب آن هستند : یکی از افرادی که در آن سازمان کار میکنند و دیگری دانشی که در ذهن کارکنان سازمان است . بنابرین دانش را باید خلق ، ذخیره و به کار برد که این وظیفه مدیریت دانش است . مدیریت دانش ابزار مهمی است که سازمان ها از طریق آن بهتر میتوانند دانش و اطلاعات را مدیریت کنند . بر خلاف دیگر تکنیک ها ، تعریف مدیریت دانش اغلب آسان نیست زیرا حوزه وسیعی از مفاهیم ، وظایف مدیریتی ، تکنولوژی ها و اقدامات را با خود به همراه دارد . محیط جهانی و پر رقابت امروزی ، رشد روندهای مدیریتی مانند کیفیت فراگیر ، الگوگیری ، مهندسی مجدد ، ساختاربندی ، کوچک سازی و برون سپاری ، برنامه ریزی استراتژیک ، یادگیری سازمانی و مدیریت دانش را دربر داشته است . . در قرن ۲۱ سازمان ها ذاتاً رقابتی ، ثابت قدم و پیشگام میباشند . ایجاد مزیت رقابتی استراتژیک نیازمند نوعی جدیدی از سازمان ها میباشند که قابلیت ایجاد دانش برای حداکثر سازی رقابت و موفقیت استراتژیک را داشته باشند . سازمان ها باید برای ایجاد و کنترل دانش دارای ساز و کارهایی باشند . با اینوجود بسیاری از سازمان ها هنوز فعالیت مدیریت دانش را به طور رسمی یا آگاهانه مورد بررسی قرار نداده اند . که احتمالاً علت این بی توجهی این است که اکثر سازمان ها مفهوم مدیریت دانش و اهمیت آن را درک ننموده اند . مدیریت دانش هنوز در حال تعیین چارچوبی برای خویش است زیرا ادبیات نظری و تحقیق در این حوزه کم است .
میزان هزینه برای مدیریت دانش در سال ۱۹۹۸ برابر ۷۷۶ میلیون دلار بوده است و این رقم در سال ۲۰۰۳ به ۸ میلیارد رسید . امروزه ثروت جدید سازمان ها مدیریت کیفیت فراگیر ، مهندسی مجدد ، سرمایه معنوی و اجتماعی است و در قرن ۲۱ ، سازمان هایی موفق خواهند بود که در حوزه دانش سرآمد باشند ( محمدی و همکاران ، ۱۳۸۷ ، ص ۹ ) .
تاریخچه و تکامل مدیریت دانش به لحاظ اینکه از حوزه های مختلفی ظهور یافته است ، روشن و دقیق نیست . گفته می شود عدادی از نظریه پردازان مدیریت به تجلی مدیریت دانش کمک کردهاند . در بین آن ها بیشتر دراکر[۳۷] ، استراسمن[۳۸] و پیتر سنگه[۳۹] در آمریکا از معروف ترین پیشگامان هستند. دراکر و استراسمن به اهمیت رو به رشد اطلاعات و دانش صریح به عنوان منابع انسانی تأکید دارند . از طرف دیگر سنگه به بعد فرهنگی دانش یعنی سازمان یادگیرنده تمرکز کردهاست . در سال ۱۹۷۹ حسابدار سوئدی به نام کارل اریک سویبی که بعدها به عنوان یکی از بنیان گذاران علم مدیریت دانش معرفی شد ، پی به ارزش دارایی های فکری و ناملموس که حتی نامی از آن ها در دفاتر حسابداری برده نمی شد ، برد . تا سال ۱۹۹۰ تعدادی از شرکت های مشهور اروپایی ، آمریکایی و ژاپنی برنامه های مدیریت دانش را نهادینه کردند . در سال ۱۹۹۱ تام استورات[۴۰] مقاله خود تحت عنوان قدرت مغز را در مجله فورچون منتشر کرد و به این ترتیب مدیریت دانش مربوط به کار نوناکا و تاکه اوچی[۴۱] ( ۱۹۹۵ ) در کتاب شرکت دانش آفرین باشد ( محمدی و همکاران ، ۱۳۸۷ ) .
۲-۱-۵ ابعاد مدیریت دانش
“