“
مطابق ماده ۱۰۰۵ قانون مدنی « اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است…». پس اگر محل سکونت زن و شوهری در کرج باشد ولی مرکز مهم امور شوهر و در نتیجه اقامتگاه او در تهران باشد، اقامتگاه قانونی زن نیز به تابعیت از او در تهران است، هر چند که هیچ گونه رفت و آمدی به تهران نداشته باشد.
ب) تاثیر در کسب تابعیت
به موجب بند ۶ ماده ۹۷ قانون مدنی « هر زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند »، تابع ایران محسوب می شود. یعنی نتیجه ریاست شوهر بر خانواده این است که تابعیت او بر زن تحمیل خواهد شد.
ج) ولایت بر فرزندان و تربیت آن ها
مرد در خانواده از جهت ولایت بر فرزندان، ریاست و سرپرستی امور آن ها را به عهده دارد. البته باید گفت که افرادی که در خانواده تحت ولایت و سرپرستی پدر قرار می گیرند تنها فرزندان صغیر نمی باشد، بلکه مطابق ماده ۱۱۸۰ قانون مدنی اشخاص غیر رشید و مجانینی که عدم رشد یا جنونشان متصل به صغر بوده نیز در پناه حمایت پدر قرار دارند. لازم به ذکر است که نگاهداری و تربیت فرزندان بر عهده پدر و مادر است، و آن دو باید در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند، ولی اداره دارایی فرزندان صغیر و محجور تنها با پدر است و تا زمانی که او زنده است و لیاقت و توانایی اجرای وظایف خود را دارا است مادر هیچ اختیاری در این باب ندارد ( مواد ۱۱۶۸ و ۱۱۸۰ قانون مدنی). پس باید بین دو مفهوم ولایت و حضانت تفاوت گذارد. ولایت بر فرزندان با پدر و شامل اداره دارایی و نمایندگی او در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولی علیه است (کاتوزیان، ۱۳۸۹: ۱۷۶)؛ ولی حضانت یا نگاهداری طفل با پدر و مادر و در صورت فوت یکی از آن ها به طور مستقل با دیگری است ( ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی ).
اما در خصوص تربیت فرزندان باید گفت که بی تردید مهمترین بخش از مسولیت والدین نسبت به فرزندان به تربیت آن ها مربوط می شود. برخلاف تدبیر امور مالی و اداره صغیر که به پدر واگذار شده است، قانونگذار در مورد مراقبت و تربیت او مادر را در کنار پدر قرار داده و حضانت را حق و تکلیف ابوین معرفی کرده ( ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی ) و ابوین را مکلف کرده که به تربیت طفل اهتمام ورزند ( ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی ) و حتی حق تادیب و و تنبیه را برای هر دوی آن ها به رسمیت شناخته است ( ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی ).
با وجود این باید اذعان داشت که موقعیت ناشی از ولایت پدر و ریاست او بر خانواده ایجاب میکند که در صورت اختلاف سلیقه در این زمینه نظر وی به عنوان رییس خانواده، مقدم بر نظر مادر باشد.
یکی از نتایج اعطای چنین حقی به پدر، مسولیت خسارات ناشی از نقص تربیت به دیگران است ( کاتوزیان، ۱۳۸۸: ۷۱۱).
د) تامین معاش خانواده ( نفقه )
اولین و شاید مهمترین وظیفه ای که اسلام بر دوش مرد گذاشته تأمین معاش و مایحتاج زندگی خانواده است، چون مهمترین عامل که موجب بقای خانواده و سلامت آن میشود مسئله اقتصاد و مایحتاج زندگی است. در منابع اسلامی چه در قرآن کریم و چه در روایات معصومین تأکیدات خاص بر این امر شده است. خداوند در قرآن کریم در آیه ۳۴ سوره نساء پس آنکه سرپرستی خانواده را به مرد می سپارد می فرماید: «…بما انفقوا من اموالهم»
خداوند متعال در این آیه، حقّ ریاست بر خانواده و سرپرستی و تدبیر امور خانواده را به دلیل برتری های طبیعی جنس مرد، به او سپرده است و در مقابل، مرد مکلّف شده است که مخارج و هزینه زندگی مشترک را تأمین نماید.
در ذیل آیه بحث های فراوان وجود دارد اما آنچه مربوط به بحث ماست این است که خداوند اولاً مردان را سرپرست و قیم خانواده معرفی میکند (الرجال قوامون علی النساء). ثانیاًً مشخصا روی مسئله ی اقتصادی و مخارج زندگی خانواده تأکید میکند (بما انفقوا من اموالهم). این نکته گرچه به صورت جمله خبری بیان شده است، ولی چنانچه گفته شده است جمله خبری تأکیدی بیشتر از جمله امری دارد؛ یعنی در این آیه این نکته به صورت جدی نهفته است که مردان باید برای تأمین زندگی خانواده شان تلاش کنند و این یک تکلیف و وظیفه است برگردن مرد. البته این که تأمین نیازمندی خانواده وظیفه مرد است منافات با کار و تلاش سایر اعضای خانواده از جمله زن ندارد، بلکه اولویت تأمین معاش با مرد است و این به خاطر مزیت ها و تواناییهای مرد است.
روایات متعددی در مورد تلاش برای تأمین نیازمندیهای خانواده وجود دارد از جمله این حدیث معروف است که : « الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله »، این حدیث معروف هم به پیامبر اسلام(ص) نسبت داده شده است و هم به معصومین دیگر ( کلینی، ۱۳۸۸: ۸۸ ). در این حدیث کسی که برای تأمین معاش و مخارج زندگی خانواده اش تلاش میکند به مجاهد در راه خدا که جانش را نثار میکند تشبیه شده است.
بدین وسیله، مرد و سرپرست خانواده وظیفه دارد که در برابر زن و فرزندان خود، برای پرداختن هزینه های زندگی و تأمین زندگی آبرومندانه آن ها تلاش و فعالیت نماید. از امام صادق سؤال شد: حق زن بر عهده شوهرش چیست؟ فرمود: او را از جهت غذا و خوراک تأمین کند و پوشاک و لباس او را بدهد و اگر از روی غفلت و نادانی خلافی کرد از او درگذرد (کلینی، ۱۳۸۸: ۵۱۳). زن وشوهر باید در اداره خانواده یکدیگر را یاری کنند. ولی چون ریاست این گروه را مرد عهده دار است، قانونگذار او را موظف به تامین معاش خانواده میداند. این تکلیف شوهر از طریق دادن نفقه انجام می شود که خود این تکلیف از توابع ریاست او بر خانواده است.
در خصوص نفقه لازم است در این قسمت به توضیحی مختصر در این خصوص پرداخته شود.
نفقه معنای مطلقی دارد که شامل انفاق بر زوجه، اولاد و نزدیکان می شود. در فقه وحقوق اسلامی بر اساس ماهیت و احکام متفاوت، دو نوع نفقه وجود دارد:
-
- نفقه زوجه: انفاقی که شوهر باید به همسر خود بپردازد.
- نفقه اقارب: انفاقی که شخص در حالت نیازمندی والدین و فرزندان باید هزینه کند.
قانون مدنی بعد از اینکه در ماده ۱۱۰۶ نفقه زن را بر عهده مرد می نهد در ماده ۱۱۰۷ به بیان اجزای نفقه می پردازد و مواردی از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض را از مصادیق نفقه معرفی میکند که البته باید گفت این موارد جنبه حصری نداشته و صرفا جنبه تمثیلی دارد. علاوه بر همسر، تامین هزینه زندگی فرزندان نیز بر عهده مرد میباشد، نکته ای که در ماده ۱۱۹۹ قانون مدنی بدان اشاره شده است.
گفتار دوم: ریاست مرد و تحدید آزادی های اعضای خانواده
“