بیکر و همکاران (۲۰۰۱) احداث پشته های مرتفع برای زهکشی زمین و کاهش خسارت غرقابی شدن زمین در مناطق مرطوب را مثبت ارزیابی کردند. همچنین گزارش کردند زهکشی زمینهای غرقاب سبب افزایش عملکرد محصول می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
صمد و همکاران (۲۰۰۱) نشان دادند که در شرایط غرقابی سرعت پیر شدن برگ ها به دلیل انتقال عناصر غذایی N,P,K به برگ های جوان افزایش می یابد.
پریس و همکاران (۲۰۰۲) دو سیستم زهکشی ( با ایجاد بستر های مرتفع ولی کم عرض ۷/۱ متر و یا عریض ۲۰ متر) را برای کاهش تنش وارده بر گیاهان کلزا، گندم و نخود در اثر غرقاب بودن زمین ارزیابی کردند و گزارش کردند که در سه سال اول طرح، محصول بسترهای کم عرض چهار برابر افزایش داشت. همچنین زهکشی آب اضافی و بهبود ساختمان خاک همراه با حداقل شخم و ترافیک کنترل شده که در اثر تیمارهای زهکشی حاصل می شود را عامل افزایش عملکرد می دانند.
والدهوف و همکاران (۲۰۰۲)، بیان داشتند که محدودیت فعالیت فتوسنتزی در شرایط اشباع خاک ممکن است با واکنش بیوشیمیایی که شامل فعالیت آنزیم رابیسکو است، تغییر داده شود.در نتیجه یکی از دلایل عدم ثبات عملکرد باقلا که درست به نظر می رسد حساسیت آن نسبت به آب اضافی در خاک بیشتر است.
مایلک و همکاران(۲۰۰۳) گزارش کردند که اثرات غرقابی شامل مهار رشد برگ،کاهش زیست توده(بیوماس) و اختلال در رشد طولی و ظاهر غلاف و در نهایت کاهش عملکرد دانه باقلا است. کاهش زیست توده ممکن است به طور مستقیم با محدودیت روزنه ای که مربوط به فتوسنتز خالص است مرتبط باشد که جذب یا آسیمیلاسیون کربن را کاهش می دهد.
ویسر و همکاران(۲۰۰۳)، بیان داشتند که اشباع خاک یکی از تنش های غیرزنده است که در کنار خشکی، شوری و دما ، رشد و نمو را تحت تاثیر قرار داده و به عنوان یک عامل محدودکننده برای بسیاری از گیاهان شناخته شده است. همچنین اظهار داشتند که میزان کاهش محصول به مدت دوره های غرقابی و میزان آب اضافی دارد.
دت و همکاران(۲۰۰۴) بیان داشتند مهمترین اثرات غرقابی کاهش جذب آب و مواد غذایی و اختلال در متابولیسم تنفس گیاه می باشند.
یزدانی و همکاران(۱۳۸۶) با مطالعه فواصل مختلف زهکشی سطحی در کشت دوم پس از برداشت برنج در استان گیلان، نشان دادند که فاصله زهکشهای سطحی عامل مهم و تعیین کننده در عملکرد گیاه کلزا می باشد. بر این اساس فاصله مناسب زهکشی سطحی در کشت کلزا پس از برداشت برنج را در منطقه ۵ متر گزارش نمودند.
بر اساس گزارش مندوزا و همکاران (۲۰۰۵) در بررسی اثر آبماندگی بر گیاه لوتوس (از خانواده لگوم) در خاکهای “شور- سدیمی” در شرایط گلخانهای در شهر بوئینسآیرس آرژانتین گزارش نمودند که در مقایسه با شاهد اثر آبماندگی موجب کاهش نسبت ریشه به اندام هوایی، کاهش تعداد شاخه فرعی در گیاه، طول ریشه و تخصیص کمتر نیتروژن و فسفر در اندام ریشه گردید، هرچند طول ریشه تاجی و فاصله میانگره در تیمار آبماندگی مشاهده شد. pH، آهنناپایدار، نیتروژن، فسفر و فسفر ارگانیک در خاک تحتشرایط آبماندگی در مقایسه با شاهد بیشتر بود، ولی در نیتروژنکل، EC و سدیم قابل مبادله خاک تغییری حاصل نشد. همچنین تعداد کیسههای نودولریزوبیوم در اندام ریشه افزایش یافت. مینچین و سامرفیلد (۱۹۷۶) در بررسی ۸، ۱۶ و ۳۲ روز دورهای آبماندگی و شاهد بر ارقام لوبیایچشمبلبلی در شفیلد انگلستان گزارش نمودند که کلیه تیمارهای آبماندگی موجب افزایش پوشش ندول در مقایسه با شاهد گردید. وزن خشک ندول در استرس ۸ روزه آبماندگی در مقایسه با شاهد ۶۰ درصد کاهش یافت، هرچند تثبیت نیتروژن مؤثر تنها ۱۸ درصد کاهش نشان داد. استرس ۱۶ روزه آبماندگی موجب کاهش ۶۰ درصدی وزن خشک گیاه در مقایسه با شاهد شد و بهتفکیک موجب اثر مضر بر وزن خشک برگ، ساقه و ریشه گردید. شدیدترین میزان آبماندگی (۳۲ روزه) در مقایسه با تیمار ۱۶ روز آبماندگی کاهش معنیداری از نظر وزن خشک گیاه نشان نداد، ولی میانگین قشر ندول در حدود ۴ درصد افزایش نشان داد.
حقایقی مقدم و همکاران (۱۳۸۳)، با هدف ارزیابی روابط حاکم بر طراحی زهکشهای زیرزمینی در منطقه مغان اقدام به انجام مطالعه ای نمود. نتایج نشان داد که عمق سطح ایستابی بیشتر از یک متر و حداقل ١٠٩ سانتیمتر بوده است. بنابراین زهکشها از نظر کنترل سطح ایستابی به خوبی عمل می کنند. بر اساس اندازه گیریهای انجام شده، متوسط شوری آب آبیاری ۱۵/۲ دسیزیمنس بر متر و متوسط شوری آب خروجی از زهکش ها ۸/۱۳ دسیزیمنس بر متر به دست آمد. بنابراین زهکشها باعث شستشوی املاح در ستون خاک گردیده و محیط مناسب برای رشد و نمو گیاهان را فراهم میآورند. همچنین با مقایسه هدایت هیدرولیکی بدست آمده از معادله هوخهات و با روش چاهک به این نتیجه رسید که برآورد ضریب هدایت هیدرولیکی با روش چاهک انطباق خوبی با شرایط واقعی داشته و میتوان از داده های آن در طراحی زهکشهای زیرزمینی استفاده به عمل آورد.
میرزایی(۱۳۸۱) فاصله ۲۰۰ متری زهکشهای مزرعه را در بیشتر اراضی شالیزاری تجهیز شده نامناسب دانست و بر اساس مطالعات پایه زهکشی در اراضی غرب شهرستان ساری به وسعت ۳۰۰۰ هکتار، مناسبترین الگو جهت طراحی شبکه های زهکشی زیرزمینی اراضی شالیزاری را روش یکنواخت (با بهره گرفتن از فرمول هوگوت) دانست. بطوریکه زهکشهای زیرزمینی آبهای جمعآوری شده را به زهکشهای روبازی در فواصل ۲۰۰ متری تخلیه نمایند.
پذیرا (۱۳۸۷) پیشنهاد کرده است که تغییر وضعیت فیزیکی و هیدرولیکی اراضی شالیزاری"سنتی” در گرو اجرای برنامه های تجهیز و نوسازی اراضی شالیزاری است. بنابراین بهتر آنست که در حالتهایی که ضرورت تعبیه سامانه زهکشی زیرزمینی مسجل میگردد، برای هر قطعه زراعی حداقل یک خط زهکش زیرزمینی با ویژگیهای بیان شده قبلی، برای اجرا در نظر گرفته شود. تنها در این شرایط است که امکان اعمال مدیریت آبیاری و زهکشی برای هر قطعه زراعی بصورت مستقل فراهم خواهد شد. تجربیات موفق بعضی کشورهای آسیای جنوب شرقی ( از جمله کشور ژاپن ) موید این توصیه و پیشنهاد میباشد.
بررسیهای تکمیلی توسط کریمی و همکاران در سال ۱۳۸۶ صورت گرفت که شامل ترسیم هیدروگرافهای ۲۵ ساعته بوده که دبی آن در زمان شروع تخلیه ۲۰ لیتر در ثانیه و پس از ۲۵ ساعت در مقدار ۴/۱ لیتر در ثانیه ثابت باقی ماند (دبی طراحی ۹/۵ لیتر بر ثانیه بوده است). مقایسه درصد وزنی رطوبت و وزن مخصوص ظاهری خشک در اعماق مختلف بیانگر تعییرات شدید قبل و بعد از ۱۰ سانتیمتری بالای لوله است که حاکی از وجود پوسته برنج به ضخامت ۱۰ سانتیمتر روی لوله میباشد. آزمایشات انجام شده روی نمونه خاک اطراف لوله زهکش نشان میدهد که مواد آلی زیادی در آنجا وجود دارد. زهآبهای خروجی از سیستم زهکشی مورد مطالعه زلال و شفاف بوده که عدم وجود ذرات خاک یا فیلتر را تایید مینماید.
فرزام صفت و همکاران (۱۳۸۹) به بررسی اثر شدت زهکشی در دوره های مختلف رشد کلزا به عنوان کشت دوم بعد از برنج پرداختند. که برای بررسی اثر غرقابی ( زهکشی ناکافی) بر عملکرد کلزا ، یک مطالعه گلدانی با مدتهای غرقابی ۲، ۵، ۷ و ۱۰ روز و اعماق ایستابی ۱۰- ، ۵- ، ۰ ، ۵+ سانتیمتری از سطح خاک، در سه مرحله رشد گیاه شامل مراحل گیاهچهای، آغاز گلدهی و ۵۰ درصد گلدهی به صورت طرح فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی مورد آزمایش قرار گرفتند. رقم کلزا در این مطالعه Hyola 308 بود. افزایش مدت غرقابی باعث کاهش معنیدار عملکرد، اجزای عملکرد و صفات گیاهی بجز وزن هزار دانه شد. بطوری که افزایش مدت غرقابی از ۲ روز به ۱۰ روز باعث به ترتیب ۲/۱۹% و ۸% کاهش عملکرد دانه و درصد روغن گردید. هرچند که کاهش عملکرد دانه در سه روز اول چندان چشمگیر نبود ولی به طور متوسط با هر روز افزایش مدت غرقابی از ۲ روز به ۱۰ روز عملکرد دانه و درصد روغن به ترتیب ۹۴/۰ گرم و ۴۴/۰ درصد کاهش یافت. همچنین عملکرد و وزن هزار دانه با کاهش عمق ایستابی تا ۱۰- سانتیمتری خاک به ترتیب ۷/۱۱ و ۴/۷ درصد افزایش یافت. ضمن اینکه به طور متوسط هر سانتیمتر کاهش عمق ایستابی از ۵+ تا ۱۰- سانتیمتری خاک، عملکرد دانه و درصد روغن را به ترتیب ۲۳/۰ گرم و ۱۵/۰ درصد افزایش داد. بین غرقابی در دوره های مختلف رشد از نظر عملکرد و تعداد خورجینها تفاوت معنیداری وجود نداشت. اما صفات تعداد دانه در خورجین و درصد روغن به غرقابی در مرحله سوم (۵۰% گلدهی) و صفت هزار دانه به غرقابی در مرحله اول (گیاهچهای) حساستر نشان دادهاند.
یزدانی و همکاران (۱۳۸۶) به مقایسه نوع و فواصل مختلف زهکشی سطحی در کشت کلزا پس از برداشت برنج در رشت پرداختند. کشت دوم در اراضی شالیزاری استان گیلان یکی از راهکارهای استفاده بهینه از زمین، تقویت اقتصاد خانوارهای کشاورز و تامین دانه های روغنی است. اما به دلیل بارندگی زیاد و حالت غرقابی شالیزارها در نیمه دوم سال و حساسیت اکثر گیاهان به غرقاب بودن زمین، این مهم به اندازه کافی تحقق نیافته است. برای کشت دوم در شالیزارها، انجام زهکشی غیر قابل اجتناب است. به دلیل چسبندگی خاکهای شالیزاری، رطوبت زیاد و یکساله بودن تغییرات ایجاد شده در سطح زمین، زهکشی سطحی باید با شرایط شالیزارها تطبیق داده شود به طوریکه با کمترین هزینه و زمان ممکن قابل انجام باشد. به این منظور، در مزرعه تحقیقاتی مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، زهکشهای طولی با فاصله ۲، ۴، ۶، ۸ و ۱۰ متر و عمق ۲۰سانتیمتر به عنوان تیمار اصلی، در دو حالت با زهکشهای عرضی به فاصله یک متر و عمق ۱۰ سانتیمتر و بدون زهکشی عرضی، به عنوان تیمار فرعی، به صورت کرتهای خرد شده و بر مبنای طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار آزمایش شدند. گیاه کلزا، رقم PF، به صورت دست پاش، به عنوان کشت دوم پس از برنج در سال ۱۳۷۹ کاشته شد. عملکرد و اجزای عملکرد کلزا در این تیمارها مورد مقایسه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر فاصله زهکشها بر عملکرد دانه، دوره رسیدن و تعداد بوته در متر مربع و هم چنین اثر زهکشی عرضی بر عملکرد دانه، ارتفاع بوته، نیتروژن باقیمانده در خاک، دوره رسیدن و تعداد بوته در متر مربع در سطح ۱% معنیدار است. بیشترین عملکرد (۲۴۹۳ کیلوگرم در هکتار) مربوط به تیمار زهکش طولی با فاصله ۴ متر و دارای زهکش عرضی بود، گرچه تیمارهای ۶ و ۲ متری ( با زهکش عرضی) نیز عملکرد ۲۲۴۱ و ۱۸۱۷ کیلوگرم در هکتار داشتند. در تیمارهای بدون زهکشی عرضی، تیمار زهکش ۲ متر دارای بیشترین عملکرد (۱۳۲۴ کیلوگرم در هکتار) بود. با محاسبه هزینه زهکشی و سایر هزینه ها، تیمارهای ۴ و ۶ متری زهکشها با جویچههای عرضی میتوانند حدود دو برابر هزینه انجام شده را بازگشت دهند. به دلیل بارندگی زیاد ماه های آبان، آذر و دی ۱۳۷۹ میتوان نتیجه گرفت که نتایج این طرح در سالهای با بارندگی کمتر از سال ۱۳۷۹ نیز قابل استفاده است.
منصوری سرنجیانه (۱۳۸۴) با انجام مطالعه ای اقدام به بررسی پارامترهای طراحی سیستمهای زهکشی زیرزمینی در پروژه آبیاری و زهکشی طرح توسعه نیشکر خوزستان کرد. نتایج این تحقیق نشان داد که زهکشها در کنترل سطح ایستابی و خروج نمک از پروفیل خاک موفق عمل کرده است. بنابراین با ارزیابی عملکرد سیستمهای زهکشی اجرا شده و بررسی نقاط قوت و ضعف آ نها، میتوان نگاهی جامعتر برای طراحی و اجرای بهینه در طرحهای آینده در اختیار برنامه ریزان و طراحان قرار داد.
در طرحهای زهکشی تاثیر جمعکنندهها بر افت سطح ایستابی از مسائل غیر قابل اغماض میباشد. طبق مطالعه ای که در این زمینه توسط آذری و همکاران (۱۳۸۰) صورت گرفت، جمعکنندهها سطح ایستابی را در فاصلهای به طول حداقل ١٠٠ متر و حداکثر ١۴٠ متر از ظرفیت تحت تاثیر قرار دادند و موجب افت سطح ایستابی گردیدند. طبق این تحقیق عمق سطح ایستابی از سطح زمین در نقطه وسط حد فاصل لولههای فرعی آزمایش شده، حدود ۵/۱ متر بود که پایینتر از عمق مورد نظر طرح است. در واقع یکی از دلایل عمیق بودن سطح ایستابی نسبت به عمق طراحی منظور نکردن تخلیه جمعکنندهها در مبانی طرح و در نتیجه کاهش فواصل زهکشها میباشد.
همچنین نتایج حاصل از اندازه گیریها، نشان داد که به طور متوسط ۳/۹۵ لیتر در ثانیه یا ۹۲/۰ میلیمتر در روز مستقیما از طریق جمعکنندهها جذب و تخلیه می شود. از سوی دیگر کل تخلیه سیستم پس از نصب لترالها ۷/۲۱۲ لیتر در ثانیه یا ۰۴/۲ میلیمتر در روز اندازه گیری شد. مقایسه تخلیه مستقیم جمعکنندهها با تخلیه کل سیستم، با در نظر گرفتن کاهش تخلیه مستقیم جمعکنندهها پس از نصب لترالها، نشان داد که حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از کل تخلیه شبکه زهکشی از طریق جمعکنندهها صورت میگیرد که در هر صورت اعمال آن بر ضریب زهکشی طرح ضریب زهکشی به جای ۸/۲ میلیمتر در روز ۱۱/۲ تا ۱۶/۲ میلیمتر در روز کاهش یافته، در نتیجه فواصل زهکشها می تواند ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش یافته و از لولههای زهکش با قطر کمتر استفاده گردد.
میرزایی و همکاران (۱۳۷۷) با تحقیقی در اراضی شالیزاری شرق شهرستان ساری فاصله زهکشها را با بهره گرفتن از معادله ماندگار هوخهات و غیرماندگار گلور- دام محاسبه و فاصله زهکشها را با بهره گرفتن از معادلات ماندگار ۳۸ متر، و از رابطه غیرماندگار ۳۰ متر به دست آوردهاند. در تحقیق مزبور ضریب زهکشی ۳ میلیمتر در روز، هدایت هیدرولیکی ۶۳/۰ متر در روز، عمق لایه غیرقابل نفوذ ۷۵/۲ متر و عمق نصب زهکشها یک متر در نظر گرفته شده است.
کابوسی (۱۳۸۴) به کارگیری پوسته برنج به عنوان پوشش زهکش در شرایط آزمایشگاهی را مورد بررسی قرار داد .نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که هدایت هیدرولیکی پوسته برنج در مقایسه با سایر پوشش های آلی و همچنین شن و گراول بیشتر است. پوشش پوسته برنج در مقایسه با پوشش شن و ماسه کارکرد فیلتری مناسبی داشته است، به طوریکه در تمام آزمایشات علیرغم شیب هیدرولیکی زیاد، پوشش پوسته برنج مانع از ورود هر گونه رسوبی به داخل زهکش گردید. همچنین این پژوهش نشان داد که پایین بودن ضریب یکنواختی پوشش پوسته برنج (۸/۲) حاکی از یکسان بودن نسبی اندازه ذرات پوشش است. یکنواخت بودن پوشش باعث می شود که امکان انسداد پوشش افزایش یابد و به این دلیل در روش USBR جهت طراحی پوشش های معدنی حداقل مقدار ضریب یکنواختی پوشش برابر چهار توصیه شده است.
ابراهیمیان (۱۳۸۶) عملکرد سیستم زهکشی زیرزمینی با پوسته برنج (مطالعه موردی : بهشهر) را مورد ارزیابی قرار داد. با ارزیابی عملکرد سیستم زهکشی اجرا شده و بررسی نقاط قوت و ضعف آنها، میتوان نگاهی جامعتر برای طراحی و اجرای بهینه در طرحهای آینده در اختیار برنامه ریزان و طراحان قرار داد. در این راستا این تحقیق در اراضی تحت زهکشی شرکت ران بهشهر به منظور ارزیابی عملکرد سیستم زهکشی زیرزمینی و پوشش پوسته برنج انجام شده است. برای مطالعات صحرایی ۱۱ عدد پیزومتر بین دو خط زهکش زیرزمینی S3PD14 و S3PD15 نصب گردید. در طی فصول بارندگی در سال ۱۳۸۵، پارامترهای عمق سطح ایستابی، شدت تخلیه زهکشها و خصوصیات کیفی خاک و زهآب اندازه گیری شده است. نتایج نشان داده است که عملکرد سیستم زهکشی زیرزمینی در کنترل سطح ایستابی، شدت تخلیه و کاهش شوری خاک ضعیف بوده است. برای ارزیابی پوشش زهکش افت جریان نزدیکشونده در اطراف لوله زهکش نیز اندازه گیری گردید. براساس داده های صحرایی، مقادیر مقاومت جریان نزدیکشونده (Wap)، ثابت جریان نزدیکشونده (apα) و نسبت افت جریان نزدیکشونده (Fap) برای بررسی عملکرد پوشش پوسته برنج در هر دو خط زهکش بدست آمدهاند. محاسبات نشان میدهد که عملکرد پوسته برنج در زهکش S3PD15 بهتر از زهکش S3PD14 بوده است. ارزیابی گسترده بر روی پوشش پوسته برنج نشان میدهد که عملکرد مناسب پوسته برنج به شور و قلیا بودن خاک، شرایط نصب و ویژگیهای خاک دست خورده اطراف زهکش بستگی دارد. رابطه جریان- بار املاح نشان داد که تغییرات ماهانه میزان املاح همبستگی مستقیمی با تغییرات ماهانه حجم زهاب دارد. میزان کل نمک خارج شده توسط کل شبکه زهکشی منطقه مورد مطالعه بسیار بالا میباشد که با توجه به اینکه نقطه خروجی شبکه زهکشی زیستگاه پرندگان و حیات وحش است این میزان املاح می تواند مشکلساز باشد. در نهایت پیشنهاداتی برای عملکرد بهتر سیستم زهکشی و پوشش پوسته برنج و همچنین توصیههایی جهت کاهش اثرات مخرب زیست محیطی ارائه شده است.
فصل سوم
مواد و روش ها
۳- مواد و روش ها
این تحقیق در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال زراعی۹۳-۱۳۹۲ در اراضی شالیزاری مؤسسه تحقیقات برنج کشور در رشت با میانگین باران سالیانه ۱۱۳۰ میلیمتر به صورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا گردید. این آزمایش دارای ۲ فاکتور الف)زهکشی سطحی با سه سطح شامل بدون زهکشی، زهکشی سطحی با فواصل ۵ متر و زهکشی سطحی با فواصل ۱۰ متر از یکدیگر و ب) زهکشی عمقی با چهار سطح شامل بدون زهکشی عمقی، زهکشی عمقی با فواصل ۵/۷ متر از یکدیگر زهکشی عمقی با فواصل ۱۰ متر از یکدیگر و زهکشی عمقی با فواصل ۱۵ متر از یکدیگر اجرا گردید.
همچنین ارزیابی فنی هر یک از تیمارها، با نصب پیزومترها و چاهکهایی در داخل هر کرت آزمایشی، پایش دبی تخلیه زهکشهای زیرزمینی سطحی در زمانهای مختلف صورت پذیرفت.
پس از احداث زهکش های زیر زمینی در عمق ۱ متری و بعد از برداشت برنج، عملیات خاک ورزی شامل شخم و دیسک، حفر زه کش های سطحی (عمق و عرض ۲۰ سانتی متری خاک) انجام شد.
۳-۱ جایگذاری لوله های زهکش زیرزمینی در زمین
حفر ترانشه برای جایگذاری لوله های زهکش زیرزمینی به صورت دستی انجام گرفت و در حین قرار دادن لوله در داخل زمین، پوسته برنج به عنوان فیلتر به ضخامت ۱۰ سانتیمتر به دور لوله زهکش ریخته شد.
شکل۳- ۱(از راست به چپ)الف)حفاری ترانشه زهکش ب) قرار دادن لوله های زهکش در داخل زمین ج)ریختن پوسته برنج روی لوله های زهکش زیرزمینی به عنوان فیلتر
۳-۲- چاهکهای مشاهدهای
به منظور بررسی وضعیت آب زیرزمینی و وضعیت زهکشی طبیعی منطقه ۴۸ عدد چاهک در زمین در عمق ۵/۱ متر جایگذاری گردید. جنس لولههای چاهکهای مشاهدهای پولیکا میباشد.
ثبت نوسانات و یا تغییرات دورهای سطح آب زیرزمینی، از نتایج مشاهدات چاهکها میتوان شکل سطح آب زیرزمینی منطقه را رسم نمود.
شکل۳- ۱موقعیت قرار گیری چاهک های مشاهده ای در زمین های موسسه
۳-۳ عملیات کاشت
در تیمارهای دارای زهکشی سطحی با فاصله ۵ متری ابعاد هر پلات ۵×۳ متر و در تیمارهای با زهکشی سطحی(با و بدون زهکشی عمقی) با فاصله ۱۰ متر ابعاد هرپلات ۱۰×۳ متر بود.
شکل۳- ۲تیمارها در زمین در حال کشت دوم برا ی محصولات باقلا
شکل۳- ۳عملیات آماده سازی زمین بعد از برداشت برنج برای کشت دوم
بعد از برداشت برنج عملیات شخم حداقل با بهره گرفتن از دیسک روتیواتور طی دو مرحله در عمق ۱۵-۱۰ سانتیمتر انجام گرفت. قبل از انجام آزمایش نمونهبرداری از عمق صفر تا ۳۰ سانتیمتر خاک صورت گرفته و نمونه مرکبی از خاک تهیه و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آن در آزمایشگاه بخش خاک و آب مؤسسه تحقیقات برنج کشور تعیین گردید و بر اساس آن میزان ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار اوره، ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار فسفاتآمونیوم و ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار سولفاتپتاسیم به مزرعه داده شد. سپس عملیات دیسک زدن صورت پذیرفت. کاشت بذور باقلا رقم “برکت” نیز به صورت دستی در اواخر آبان بر روی خطوط کشت ۳۵ سانتیمتر و در عمق ۵-۴ سانتیمتر انجام شد. عملیات مبارزه با علفهای هرز به صورت دستی و در مرحله چهاربرگی انجام شد. برای مبارزه با آفت حلزون از سم متالدهاید ۰۶/۰ در مراحل ابتدایی رشد گیاه استفاده گردید. در زمان رسیدگی وزن صد دانه، شاخص برداشت، عملکرد دانه، عملکرد غلاف سبز، عملکرد بیولوژیک، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد غلاف در هر بوته، ارتفاع بوته، طول غلاف، تعداد دانه در بوته اندازه گیری شد. هنگام برداشت دو ردیف کناری، نیممتر از ابتدا و انتهای هر کرت به عنوان حاشیه حذف و بقیه به عنوان سطح برداشت انتخاب گردیدند. برای محاسبه ارتفاع بوته، از پائین طوقه تا نوک شاخه اصلی با بهره گرفتن از خطکش مدرج اندازه گیری و سپس میانگین آنها بهعنوان ارتفاع نهایی گیاه تعیین گردید.
در پایان صفات اندازه گیری شده مورد تجزیه آماری قرار گرفته و معنی دار بودن یا عدم معنی دار بودن اثر تیمارهای آزمایشی (زهکشی سطحی و عمقی) بر صفات مذکور و مقایسه میانگین صفات مذکور با روش lsd با بهره گرفتن از نرم افزار SASبه منظور بررسی تاثیر انواع تیمارهای زهکشی در صفات مورد مطالعه انجام شد.
شکل۳- ۴ مراحل مختلف رشد گیاه باقلا از کاشت باقلا تا برداشت(از راست به چپ)
۳-۴ اندازه گیری صفات:
تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف از طریق شمارش انجام شد و طول غلاف با بهره گرفتن از کولیس و ارتفاع بوته با بهره گرفتن از خط کش اندازه گیری شد.
شکل۳- ۵ شمردن صفات تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف، تعداد دانه در غلاف
شکل۳- ۶ اندازه گیری طول غلاف با بهره گرفتن از کولیس
شکل۳- ۷ اندازه گیری ارتفاع بوته با بهره گرفتن از خط کش
وزن کل غلاف باقلا، وزن باقلا با بوته در یک متر مربع و وزن باقلا در یک متر مربع با ترازوی دیجیتال اندازه گیری شد. برای اندازه گیری عملکرد غلاف سبز و عملکرد دانه در هکتار در هر متر مربع دانه ها از غلاف بیرون آورده شد وزن شد سپس در آون دمای ۷۰ درجه به مدت ۴۸ ساعت قرار داده شد و با ترازوی دیجیتال وزن شد.
شکل۳- ۸برداشت کل غلاف باقلا
شکل۳- ۹ اندازه گیری وزن صد دانه
۳- ۵ برداشت نمونه رطوبتی: