احمد چایچی معتقد است : “این قبرستان متعلق به قرن سوم تا قرن اول میلادی است و احتمالا مربوط به قبور بزرگسالان است.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۸۰) از لحاظ شکل ظاهری این ظروف با ظروف تدفین گورستان شغاب بوشهر قابل مقایسه اند.
۲-۴-۴ قبرستان با ظروف تدفین
بارزترین نمونه این تدفین در گورستان شغاب بوشهر است. (تصویر۲-۵) این سفالینه های چرخساز با رنگ نخودی بدون لعاب و استوانه ای هستند که در نهایت سادگی دارای درپوش و تزئینات شیاری بر روی بدنه هستند. سطح این سفالینه های استوانه ای پایه بلند با کاردک صاف و همواری شده و تقریباً تمامی سفالینه ها از درون اندودی از قیر طبیعی دارند. در بین سفال ها، سفال ساسانی، با پوشش لعابدار یکدست آبی فیروزه ای یا سبز دیده می شود. اشکال آنها به شکل کوزه های کوچک با بدنه کروی شکل است و قسمت تحتانی آنها گرد و بدون دسته و چرخساز است. (یغمایی، ۱۳۶۲: ۱۷) شاید بتوان گفت پوشش سطح داخلی این ظروف و غیرقابل نفوذ ساختن آن کوشش همه جانبه در جهت جلوگیری از آلودگی عناصر مقدس به شمار می آید. در موزه ملی ایران یک نمونه ظرف تدفین با اندود قیر و یک نمونه با نشانه های قیر روی سطح بیرونی وجود دارد. (تصویر۲-۶ و ۲-۷) بر اساس تحقیقات آقای مهدی رهبر این گورستان متعلق به دوره ساسانی است. (Rahbar,199: 93)
(تصویر۲-۶)ظرف تدفین با اندود قیر در داخل،از موزه ایران باستان (چایچی امیرخیز،۱۱۲:۱۳۸۴)
(تصویر۲-۷)ظرف تدفین با نشانه های قیر در موزه ایران باستان (چایچی امیرخیز ،۱۱۱:۱۳۸۴)
۲-۴-۵ خاکستردان
احتمالاً در روزگار باستان شیوه سوزاندن اجساد رواج داشته است. “در حفاری های حاجی فیروز نمونه هایی از استخوان های سوخته شده انسانی به دست آمده است که حفار آن را احتمالاً نوعی سنت جسد سوزی عنوان کرده است.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۸۶) همچنین “در قره تپه شهریار در نزدیکی شهریار در ۴۰ کیلومتری جنوب غرب تهران بقایای اسکلت سوخته به دست آمده که به نظر حفار این سوختگی را می توان دلیل بر امکان وجود سنت جسدسوزی در میان روستاییان قره تپه تصور کرد.” (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۸۶) “یک نمونه در هفتوان تپه در ۸ کیلومتری سلماس یافت شده به این صورت که خاکستر مرده در داخل خمره همراه با اشیاء تدفینی به دست آمده است.” (خطیب شهیدی، ۱۳۸۳: ۳۶۸) در چغازنبیل نیز گزارشاتی از سوزاندن جسد دیده شده است. “مهمترین مدارک گزارش شده مربوط به وجود خاکستردان ها در ایران مربوط به عصر مفرغ تا عصر آهن، دینخان تپه آذربایجان غربی است.” (ماسکارلا، ۱۳۸۳: ۶۶) با تمام این اوصاف به علت عدم مطالعات آزمایشگاهی در ایران وجود خاکستردان در هاله ای از ابهام قرار دارد که امید می رود در آینده زوایای آن برای پژوهشگران آشکار شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۴-۶ تدفین گورخمره ای
یکی دیگر از روش های تدفین در ایران باستان استفاده از خمره های کوچک و بزرگ است و بیشتر در دوره اشکانی دیده می شود. “سفالگران در دوره اشکانی برای اشخاص بالغ تابوت و برای کودکان خمره میت می ساختند و همچنین در کنار ساخت این آثار، ظروفی برای زندگی و یا نهادن در مقابر نیز ساخته می شد.” (سرافراز، ۱۳۸۵: ۲۲۷)
۲-۵ جمع بندی مطالب فصل دوم
در فصل دوم نگرش های اساطیری و تاریخی مرگ در ایران باستان موردبررسی قرار گرفت و در این راستا ابتدا اعتقادات و آیین ها در جوامع اولیه به اختصار بیان شد و اساطیر مؤثر بر امرتدفین در ایران باستان مورد کنکاش قرار گرفت. در پایان انواع شیوه های تدفینی که در ایران باستان مورد استفاده قرار می گرفت مورد بررسی قرار گرفت. می توان چنین استنتاج کرد که یکی از بهترین راه های شناخت اعتقادات یک جامعه باستانی مطالعه آیین های مرتبط با مرگ در آن جامعه است؛ زیرا تفکرات مذهبی و اعتقادات و رسومات بشر در امر تدفین تجلی یافته است. تدفین در هر دوره تابع تفکرات حاکم بر جامعه است. در ایران باستان رسم نیالودن عناصر اربعه موجب پیدایش انواع ظروف تدفین گردید؛ و با بهره گرفتن از گل سفالگری که در دسترس ترین ماده در ایران باستان بود به صورت انواع ظروف تدفین بالاخص گورخمره ها نمود پیدا کرد.
نظر به اینکه محور اصلی این پژوهش تنظیم و مشخص کردن ویژگی های تدفین خمره ای، اساطیر مؤثر برآن و استفاده از سفال در امر تدفین است، در فصل بعد به تفصیل به تشریح انواع تدفین خمره ای موضوع خواهیم پرداخت.
۳-۱ مقدمه
در فصل سوم منحصراً به دسته بندی تدفین های خمره ای می پردازیم. بدین منظور این فصل در دو بخش تدفین های خمره ای دوران پیش از تاریخ و دوران تاریخی تنظیم گردید؛ تا با بررسی سفالینه های تدفینی، ویژگی های تدفین خمره ای و اساطیر مؤثر برآن محرز گردد.
۳-۲ تدفین های خمره ای دوران پیش از تاریخ
چنان که اشاره شد استفاده از خمره های تدفینی از زمان نوسنگی آغاز شد و تا دوره اشکانی کمابیش مورد مصرف قرار گرفت. بر اساس مطالعات نگارنده قدیمی ترین آثار تدفین خمره ای از دوران پیش از تاریخ در تپه چغاگاوانه یافت شده و مربوط به هزاره نهم تا هفتم ق.م است. در این بخش اهتمام نگارنده بر این است تا تپه های باستانی از لحاظ زمانی به ترتیب از قدیمی ترین تا جدیدترین یافته ها چینش یابد.
۳-۲-۱ چغاگاوانه
تپه باستانی چغاگاوانه در مرکز شهر شاه آباد کرمانشاه قرار دارد. محمد کردوانی، طی حفاری هایی که در سال ۱۳۵۰ انجام داد قدمت تپه چغاگاوانه را بین هزاره ۹ تا ۷ ق.م تخمین زده است. (باستان شناسی و هنر ایران، ۱۳۵۰، ۴۶) “با حفاری مساحتی بالغ بر ۱۰۰۰۰ مترمربع تنها دو اسکلت انسان به دست آمد که یکی در خمره بود و به یک بچه تعلق داشت و دومی نیز اسکلت دفن شده بود، نه اینکه در جنگ کشته شده باشد."(کردوانی، ۱۳۵۰: ۴۹) (تصویر ۳-۱)
(تصویر ۳-۱) تدفین گورخمره ای از تپه چغاگاوانه (باستان شناسی و هنر ایران، ۱۳۵۰:بی جا)
۳-۲-۲ تپه حاجی فیروز
این تپه در شمال شرقی دره سلدوز در آذربایجان غربی و در حدود ۲ کیلومتری تپه حسنلو واقع است. اولین بار در سال ۱۹۵۸ گمانه کوچکی توسط چارلز برنی در سطح تپه حفر گردید و در فصول بعدی حفاری در این محل را دکتر کایلریانگ و دکتر مری ویت به سرپرستی دایسون ادامه دادند.
در طی حفاریهای حاجی فیروز بقایای معماری متعلق به هزاره ششم ق.م در حدود یک متری سطح تپه به دست آمد. در این حفاریها تنها یک مورد تدفین خمره ای وجود داشت که در آن استخوانهای دو خردسال را قرار داده بودند. استخوان ها در این تدفین در قسمت تحتانی یک خمره ذخیره قرار داده شده و کناره های شکسته آن به صورت لبه صاف و هموار پرداخت شده اند. یکی از این دو کودک دارای ۳ یا ۴ سال سن بر اساس بررسی دندانی است. محتویات آن به سبک منظمی سازمان داده شده بود. جمجمه ها تقریبا در نزدیکی لبه های شمالی و جنوبی خمره قرار داشتند. استخوان های طویل در ردیف شمال غربی، جنوب شرقی قرار گرفته و بقایای دیگر استخوان ها در پایین خمره پخش گردیده بود. (تصویر ۳-۲) (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۳۵)
(تصویر ۳-۲) خمره تدفین در تپه حاجی فیروز(چایچی،۹۲:۱۳۸۴)
(تصویر۳-۳) خمره تدفین مکشوفه از قلعه گوشه(روستایی،۲۲:۱۳۸۵)
۳-۲-۳ قلعه گوشه
محوطه قلعه گوشه در حدود ۱۵ کیلومتری شمال شرقی اریسمان واقع شده است. در مهرماه ۱۳۸۳ چهارمین فصل پژوهشهای باستان شناختی هیئت مشترک ایران و آلمان آغاز و به مدت ۴۳ روز ادامه یافت. یکی از اهداف این کاوش های جدید انجام بررسی سیستماتیک در محوطه پارینه سنگی قلعه گوشه بود. در خلال این حفاری ها گورخمره ای متعلق به هزاره پنجم کشف شد که شامل یک خمره بزرگ سفالی از نوع سفال قرمز با دهانه گشاد، یک کاسه بزرگ سفالی سفید بدون پوشش به عنوان درپوش خمره، اسکلت نسبتا سالم یک نوجوان و شمار قابل ملاحظه ای مهره های مدور کوچک و شماری مهره هرمی و مکعب شکل با ۲، ۳ یا ۴ سوراخ از طرفین بود. (تصویر۳-۳) (روستایی، ۱۳۸۵: ۱۳)
درباره دفن مهره ها به همراه مردگان، جی سی کوپر معتقد است: “شکل مدور مهره ها مظهر تداوم، ابدیت و استمرار بی پایان است.” (کوپر، ۱۳۷۹: ۳۵۹) محتمل است بنابر همین اعتقاد در تدفین به شیوه خمره ای شاهد دفن مهره ها به همراه میت هستیم. “با حفاریهایی انجام شده در ترانشه ۲۵۵ بقایای دو ردیف خشت چینی موازی یافت شد. در این لایه در گوشه جنوبی اتاق خمره سفالی بزرگی آشنا شد. بخش میانی خمره دارای نقوش هندسی به رنگ قهوه ای تیره بود و در نزدیکی لبه تزئین برجسته ریسمانی شکل و چهار دسته تزئینی کوچک به چشم می خورد.” (تصویر۳-۴) (روستایی، ۱۳۸۵: ۱۳)
(تصویر۳-۴) خمره تدفین مکشوفه از قلعه گوشه (روستایی،۲۴:۱۳۸۵)
شاید بتوان گفت وجود چهار دسته تزئینی تأکید بر چهار عنصر اصلی، و تزئینی به شکل ریسمان (cord) به مفهوم تداوم و استمرار است. چنان چه کوپر نیز معتقد است : “ریسمان می تواند انسان را به بیرون هدایت کند یا به سر نوشتش گره بزند.”[۳] (کوپر، ۱۳۷۹: ۱۷۷) این خمره دارای دهانه نسبتأ تنگ و در بخش میانی بدنه دارای زاویه است. رنگ خمره سفال، قرمز و دارای پوشش سفید رنگ در هر دو سطح بیرونی و درونی است. در داخل خمره اسکلت خرد شده یک کودک بادو حلقه مسی که در میان دو دست بود (تصویر ۳-۵) و نیز شماری مهره کوچک یافت شد که برخی از این مهره ها شبیه خمره پیشین هستند.
(تصویر ۳-۵) حلقه مسی مکشوفه از گورخمره در قلعه گوشه (روستایی،۱۴:۱۳۸۵)
با ادامه کاوش ها خمره کوچک تری نیز یافت شد که دارای درپوشی از کاسه سفالی بود. نکته جالب توجه اینکه از داخل فضای این خمره کوچک فقط جمجمه یک کودک به دست آمد. (تصویر ۳-۶) (روستایی، ۱۳۸۳: ۱۲) به عقیده کوپر “حلقه (Ring) به مفهوم تداوم و زمان دورانی است.” (کوپر، ۱۳۷۹: ۱۲۱) بعید نیست منظور از قرار دادن حلقه در دو دست میت همان تسلسل، تداوم و ورود به زندگی جدید است.
(تصویر ۳-۶) گورخمره حاوی جمجمه کودک مکشوفه از قلعه گوشه(روستایی،۱۴:۱۳۸۵)
در ادامه کاوش ها خمره سفالی بزرگی با درپوش سفالی که در آن بقایای یک بچه بود آشکار گردید. (تصویر ۳-۷) در این خمره یک ظرف سفالی و شماری مهره به دست آمد. مهره های مکشوفه از خمره های پیشین قابل مقایسه اند.
(تصویر ۳-۷) گورخمره مکشوفه از قلعه گوشه(روستایی،۱۳:۱۳۸۵)
نکته قابل توجه در مورد این خمره تدفینی کشف آثاری از فلزکاری کهن از این دوره از جمله بوته، سرباره و یک قالب بزرگ بود. بوته و قالب (تصویر ۳-۸) را که در دوره قدیمی تری استفاده شده بود برای ثابت نگه داشتن خمره در چاله قرار داده بودند. (روستایی، ۱۳۸۴: ۱۲)
(تصویر ۳-۸) بوته فلزی مکشوفه از قلعه گوشه(روستایی،۱۴:۱۳۸۵)
(تصویر ۳-۹) خمره تدفینی از لایه چهارم سیلک(چایچی،۹۹:۱۳۸۴)
۳-۲-۴ اریسمان
محوطه باستانی اریسمان در ۱۰ کیلومتری نطنز و در کنار جاده آسفالته کاشان به نظنز قرار گرفته است. به نقل از چایچی بر اساس گزارش گمانه زنی در محوطه باستانی اریسمان که در سال ۱۳۷۷ توسط سیدمحمود میراسکندری تدوین گردیده و منتشر نشده است، در بهار ۱۳۷۱ تلی از سرباره های مس و مقداری سفال در منطقه ای در نزدیکی اریسمان یافتد شد. پس از بررسی و مطالعه توسط موسسه باستانشناسی دانشگاه تهران این منطقه به عنوان قدیمی ترین شهر صنعتی با قدمت ۵۰۰۰ ساله معرفی گردید. در سال ۱۳۷۶ طی گمانه زنی در این منطقه تدفین های خمره ای کشف شد که در جدیدترین لایه سیلک IV آشکار گردید. (تصویر ۳-۹) (چایچی امیرخیز، ۱۳۸۴: ۴۹و۴۸) همچنین باستان شناسان ایرانی و آلمانی[۴] در پنجمین فصل کاوش های خود در مهرماه ۱۳۸۳ در این محوطه باستانی به کشف یک مهر استوانه ای سنگی، یک شاخ گوزن و تدفین به شیوه گور خمره ای دست یافتند. اظهارات حمید فهیمی سرپرست ایرانی هیئت باستان شناسی حاکی از این است که مهر باستانی متعلق به ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد است و دومین مهر کشف شده در این منطقه است. علت اهمیت زیاد این مهر نقش روی آن است. مهر سنگی دارای نقش یک گوزن تیر خورده و یک رشته کوه است. (www.chn.ir) شاید بتوان گفت نقش کوه همان رشته کوهی باشد که در نزدیکی اریسمان واقع است و همچنین می توان چنین فرض نمود که در هزاره سوم قبل از میلاد در آن منطقه شکار گوزن صورت می گرفته است. کشف شاخ در این محوطه که هم اکنون کویری است شاید باستان شناسان را به درک وضعیت اکوسیستم منطقه در گذشته کمک کند.
بررسی های اولیه روی شاخ ۱۵ سانتی نشان می دهد که ممکن است در هزاره های قبل از این شاخ به عنوان یک ابزار استفاده می شده است. همچنین در هنگام کاوش خمره دهان گشادی یافت شد که دهانه آن با کاسه ای سفالین پوشیده شده بود. خمره حاوی بقایای جسد ۵۲۰۰ ساله یک نوجوان بود که یک رشته گردن بند با بیش از ۵۰ مهره گرد و مربعی در گردن داشت. با ادامه کاوش های باستان شناسی سه تدفین خمره ای دیگر متعلق به ۳۳۰۰ سال ق.م کشف شد که مانند نمونه قبل از کاسه سفالی به عنوان درپوش استفاده شده است. در داخل یکی از خمره های مکشوفه که روی آن تزئیناتی به صورت نقوش شطرنجی، دو حلقه مسی به شکل دستبند و نزدیک به ۲۰ مهره مربع شکل که احتمالا دانه های یک گردن بند است کشف شد. اجساد دچار در هم ریختگی شده و بخشی از آنها مفقود شده اند. به عنوان مثال در یکی از خمره ها تنها جمجمه یک کودک دیده می شود. بخش هایی از اجساد به علت وجود نمک بسیار زیاد در این منطقه، طی سالیان دراز فاسد شده و از بین رفته اند. (تصویر ۳- ۱۰) (www.chn.ir)