۱-۴- تاریخچه گیاهان دارویی
قدمت شناخت خواص دارویی گیاهان شاید بیرون از حافظه تاریخ باشد. یکی از دلایل مهم این قدمت حضور باورهای ریشه دار مردم سرزمین های مختلف در خصوص استفاده از گیاهان دارویی است (امیدبیگی، ۱۳۷۴). قدمت استفاده از گیاهان دارویی به قدمت عمر بشر است، چون امراض با پیدایش بشر متولد شده اند و اسناد و مدارک چند هزار ساله موجود در تاریخ طب و داروسازی حاوی تجربیات و اطلاعات ارزشمند گیاه درمانی است (معاونی، ۱۳۸۸). معلوم نیست دقیقا از چه زمانی گیاهان به عنوان دارو مورد استفاده انسان قرار گرفته اند. مسلما اطلاعات مربوط به اثرات و خواص دارویی گیاهان از زمان های بسیار دور به تدریج به دست آمده، سینه به سینه منتقل گشته، به طوری ضمنی با آداب و سنن قومی نیز در آمیخته، سرانجام با زحمت زیاد و از طریق تجربه های مدید اهم اثرات و خواص آنها در اختیار نسلهای معاصر قرار گرفته است. طبق برخی سنگ نبشته ها و شواهد دیگر به نظر می رسد مصریان و چینیان در زمره اولین جمعیت های بشری بوده باشند که فراتر از بیست و هفت قرن قبل از میلاد مسیح از گیاهان به عنوان دارو استفاده برده و حتی برخی از گیاهان را برای مصرف بیشتر در درمان دردها کشت داده اند. مردم یونان باستان خواص دارویی برخی از گیاهان را به خوبی می دانسته اند (امیدبیگی، ۱۳۷۴). فسیل های کشف شده گیاهان به ۳/۲ میلیون سال پیش بر می گردد. این گیاهان اساس زندگی جانوران و انسان را در کره زمین امکان پذیر ساخته اند. گیاهان انرژی و عناصر سازنده بدن، همچنین ویتامین های تنظیم کننده متابولیسم و مواد موثره داروها را فراهم می کنند. استفاده از گیاهان برای درمان بیماریها با تاریخ بشر همزمان بوده است. در حفاری های ۶۰۰۰۰ ساله در عراق شواهدی یافت شده که انسان نئابه ندرتا هشت گیاه دارویی از جمله گیاهان افدرا و ختمی را مورد استفاده قرار می داده است. در تورات از ۳۰ گیاه با آثار درمانی ذکر شده است. با سقوط تمدن های باستانی، بسیاری از این شواهد مکتوب نابود شده اند، اما در برخی تمدن ها، آثاری بر جای مانده است. گیاهان دارویی در فرهنگ های مختلف، مانند فرهنگ یونان به عنوان روح یا روان و در فرهنگ هندوها به عنوان گیاه مقدس محسوب می شدند. با ظهور تمدن های ۳ هزار ساله پیش از میلاد در مصر، خاورمیانه و هندوچین، کتاب هایی در خصوص گیاهان دارویی نوشته شدند (دوازده امامی و همکاران، ۱۳۸۷). فلات وسیع ایران، در عین حال که یک واحد خاص جغرافیایی در روی کره زمین شمرده می شود، ولی از اقالیم و محیط های گوناگونی در قسمت های مختلف برخودار است. به همین دلیل گونه های گیاهی متنوعی در آن انتشار دارد. به طوری که جوامع گیاهی منتشر در این فلات هر یک دارای ترکیب معینی از انبوه مختلف گونه ها می باشد. در فلات مذکور پهنه اصلی انتشار جوامع گیاهی متعلق به خود کشور ایران است و در میان فلور غنی ایران که بیش از ۷۵۰۰ گونه گیاهی را در بر می گیرد تعداد بسیار زیادی از آنها را گیاهانی تشکیل می دهند که به دلایلی دارویی نامیده می شوند. این گیاهان اکثرا از دیرباز توسط بشر شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفته اند(امیدبیگی، ۱۳۸۸). در قرن هشتم تا دهم میلادی دانشمندان ایرانی؛ ابو علی سینا، محمد زکریای رازی و دیگران به دانش درمان با گیاه رونق زیادی دادند و گیاهان بیشتری را در این رابطه معرفی کردند و کتابهای معروفی چون قانون و الحاوی را به رشته تحریر در آورند. بعد از آن درمان با گیاه همچنان دنبال گردید. در قرن سیزدهم ابن بیطار مطالعات فراوانی در مورد خواص دارویی گیاهان انجام داد و خصوصیلت بیش از ۱۴۰۰ گیاه دارویی را در کتابی از خود به جای گذاشته، یادور شد. پیشرفت اروپائیان در استفاده دارویی از گیاهان در قرن هفده و هجده ابعاد وسیعی یافت و از قرن نوزدهم کوششهای همه جانبه ای جهت استخراج مواد موثره از گیاهان دارویی و تعیین معیارهای معینی برای تجویز و مصرف آنها شروع شد به طوری که کوششهای آن زمان تا به امروز هم ادامه یافته و در حال حاضر نیز با سرعت هر چه بیشتر به پیش می رود (امیدبیگی، ۱۳۷۴). ایرانیان از دیرباز و حتی پیش از دیگران در زمینه شناخت گیاهان دارویی و کاربرد درمانی آنها از دانش پیشرفته ای برخودار بوده اند و گواه راستین این مدعا، اسناد و مدارک مکتوب فراوانی است که از نیاکان بر جای مانده و نمونه بارز آن کتاب باستانی اوستاست. در وندیداد یکی از پنج کتاب تشکیل دهنده اوستا (که در مجموع دست کم ۲۵۰۰ سال پیشنه دارد)، بخش های پرشماری به گیاه درمانی، معرفی گیاهان دارویی و کاربرد آنها اختصاص یافته است. انتخاب اسامی افراد به نام های نسترن، سوسن و مانند آن که برگرفته از این منابع بوده نشان دهنده پیشینه و عمق نفوذ فرهنگی آن است (دوازده امامی و همکاران، ۱۳۸۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۴-۱- معرفی گیاهان دارویی
گیاهان دارویی دارای تعاریف متعددی است که برخی از آنها به شرح زیر ذکر می شود: گیاهان دارویی گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندام های آن ها حاوی ماده موثره می باشد که این مواد دارای اثرات فعال کننده زیستی در موجودات زنده است. همچنین کاشت و داشت و برداشت این گیاهان به منظور استفاده از مواد موثره آن ها انجام می گیرد. گیاهان دارویی: گیاهانی که یک یا چند اندام آن ها حاوی موادی هستند که این مواد برای اهداف درمانی و یا به عنوان پیش ماده مواد دارویی شیمیایی شبه سنتزی استفاده می شوند (فتاحی، ۱۳۸۹). گیاه دارویی به گیاهی گفته می شود که دارای مواد موثر مشخصی است، در درمان بیماری یا پیشگیری از بروز آن مورد استفاده قرار می گیرد (دوازده امامی و همکاران، ۱۳۸۷). گیاهان دارویی به گروهی از گیاهان گفته می شود که اندام های آن ها دارای ترکیب های اثر بخشی دارویی است و هم چنین به وسطه ی اثرات درمانی بر انسان و دام در صنعت داروسازی (فارماکولوژی) مورد استفاده قرار گیرند (قاسمی، ۱۳۸۹). گیاه دارویی سه جنبه کاربردی دارد: طبی، ادویه ای و عطری. گیاهانی به عنوان گیاه دارویی شناخته می شوند که در پیکر این گیاهان مواد خاصی ساخته و ذخیره می شود که این مواد دارای خواص متعددی هستند و از جمله می توانند به عنوان مواد موثره برای مداوای برخی از بیماریها مورد استفاده قرار گیرند و به متابولیت های ثانوی نیز معروفند. در گیاهان دارویی ممکن است اندام خاصی چون: ریشه، ساقه، برگها، گل و … حاوی مواد موثره مورد نظر باشد، از این رو نمی توان تمام اندام های گیاه مربوطه را منبع ماده دارویی مورد نظر دانست. معمولا اندام های مورد نظر گیاهان دارویی به صورت تازه استفاده نمی شود یعنی اندام های مورد نظر باید تحت تاثیر عملیات خاصی چون: تمیز شدن، هوا خوردن، خشک گردیدن، پالودگی و امثالهم قرار گیرند و پس از آن مورد استفاده واقع شوند. اساسا از گیاهان حاوی مواد موثره (گیاهان دارویی) استفاده های مختلفی به عمل می آید و این گیاهان به سه گروه اصلی: گیاهان دارویی، گیاهان ادویه ای و گیاهان عطری طبقه بندی می شوند. گیاهان دارویی – مواد موثره موجود در این گیاهان به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اثر درمانی دارند و به عنوان دارو مورد استفاده قرار می گیرند. گیاهان ادویه ای – از مواد موثره فعال موجود در این دسته از گیاهان در صنایع غذایی، کنسروسازی، نوشابه سازی و … به منظور بهبود در رنگ، طعم و مزه آنها استفاده می شود. گیاهان عطری – اندامهای خاصی در این گیاهان حاوی اسانس اند و اسانس از راه تقطیر با بخار آب از آن اندام استخراج می شود (امیدبیگی، ۱۳۷۴).
۱-۴-۲- اهمیّت کشت و تولید گیاهان دارویی
گیاهان دارویی از منابع غنی ژنتیکی و یکی از ارزشمندترین سرمایه های ملی هر کشور به حساب می آیند (قاسمی، ۱۳۸۹). برای بیان اهمیت تولید گیاهان دارویی باید به دلایل کاربرد گیاهان دارویی، معرفی گیاهان دارویی و خواص آن ها، تولید گیاهان دارویی، اهمیت اقتصادی گیاهان دارویی و عوامل اکولوژیکی پرداخت (معاونی، ۱۳۸۸). برای نشان دادن اهمیت کشت و تولید گیاهان دارویی کافی است درباره چند جنبه مهم کشت و تولید این گیاهان چون: نوع گیاهی که کشت می گردد، میزان تولید محصول زیر کشت و اهمیت اقتصادی آن (اهمیت صادراتی و نیازهای صنایع دارویی به آن)، اثر عوامل اکولوژیکی(و به طور کلی مکان مناسب کشت) بر کیفیت و کمیت مواد موثره هر گونه گیاه و امثالهم توضیحات و مثالهای ارائه شود (امیدبیگی، ۱۳۷۴). گیاهان دارویی میراث های بومی هستند که از اهمیت فراگیر و جهانی برخودارند. گیاهان همیشه منابع اصلی پزشکی و داروسازی در اکثر نقاط جهان مانند ایران، چین، یونان باستان، هندوستان و مصر بوده اند. البته در فرهنگ بومی مردم اروپا، آمریکای شمالی و استرالیا نیز آثاری از استفاده ی گیاهان دارویی در زمینه های مختلف پزشکی گزارش شده است (قاسمی، ۱۳۸۸). با توجه به پیشرفته های چشمگیری که در صنعت داروسازی به خصوص در دهه های اخیر روی داده ممکن است تصور شود که از اهمیت گیاهان دارویی کاسته شده است. ولی آماری که در سال های اخیر در مورد مصرف داروهای گیاهی ارائه شده نشان می دهد که این تصور، چندان صحیح نبوده و با وجود ارائه داروهای شیمیایی مشابهه با مواد موثره گیاهان دارویی نه تنها از میزان کشت و تولید این گیاهان در کشورهای پیشرفته کاسته نشده، بلکه تولید و مصرف آن ها نیز افزایش یافته است (معاونی، ۱۳۸۸). آمار جهانی نیز نشان می دهد که مواد موثره حدود پنجاه درصد داروهای عرضه شده به بازار دارای منشاء طبیعی بوده و در برخی از کشورها این رقم به ۹۰ درصد رسیده است. به علاوه استفاده از گیاهان دارویی و معطر در بین مردمان کشورهای توسعه یافته نیز به شدت در حال افزایش است، به طوری که هم اکنون ۹۰% از مردم این کشورها از داروهای با منشا گیاهی استفاده می کنند. در حال حاضر تولید و مصرف گیاهان دارویی در کشورهای صنعتی و توسعه یافته رو به افزایش است. تعیین دقیق مقدار مصرف سالانه گیاهان دارویی در جهان کار دشواری است. زیرا از گیاهان دارویی به طرق مختلف استاده می شود (به صورت تازه، خشک، عصاره، اسانس و یا به اشکال مختلف دارویی) و اطلاعات محلی معتبری نیز در این زمینه وجود ندارد (معاونی، ۱۳۸۸). طبق آمار و اطلاعات ارائه شده از بعضی کشورهای اروپایی، مانند آلمان، اتریش، بلژیک، فرانسه و اسپانیا، متوجه می شویم که این کشورها در تولید، فرآوری و ساخت داروهای با منشا گیاهی، سرمایه گذاری زیادی کرده اند. از مهمترین عوامل افزایش سرمایه گذاری این کشورها در زمینه ی تحقیقات گیاهان دارویی بعد از افزایش سلامت جامعه بشری، سوددهی مناسب تولید داروهای گیاهی است. چنان که داروهای گیاهی تولید شده بر اساس فرمولاسیون استاندارد اروپا برای کشوری مانند آلمان در سال ۱۹۹۱ در حدود ۳۰۰ میلیارد دلار آمریکا درآمد به هم راه داشته است (قاسمی، ۱۳۸۹). به علت آشنایی مردم با گیاهان دارویی از زمان های قدیم، بازار داخلی گیاهان دارویی جایگاه خوبی داشته است و در صورت انجام تبلیغات، کشت آنها نیز گسترش می یابد. کم بودن قیمت تمام شده تولید گیاهان دارویی در ایران، تنوع قابل توجه محصولات و تولید ارگانیک این گیاهان موجب استقبال جهانی از این تولیدات خواهد شد (دوازده امامی و همکاران، ۱۳۸۷). عوامل اقتصادی یکی از مهم ترین عوامل در تولید، پرورش و فرآوری گیاهان دارویی و صنعت تولید داروهای گیاهی است. با توجه به آمار و ارقام گزارش شده در منابع مختلف، تولید گیاهان دارویی در مقایسه با سایر گیاهان زراعی و باغی از ارزش افزوده ی بالاتری برخودار است. هم چنین با توجه به استقبال جهانی از مصرف داروهای با منشا گیاهی، صنعت داروسازی در این بخش نیز از رونق اقتصادی خوبی برخودار شده است (امیدبیگی، ۱۳۷۴). انتظار می رود که استفاده از داروهای گیاهی افزایش یابد. تجارت جهانی گیاهان دارویی در سال ۲۰۰۳ طبق سازمان بهداشت جهانی بیش از ۶۰ میلیارد دلار بود. در سال های اخیر با جهانی شدن تجارت و استفاده از گیاهان دارویی باعث شده که استفاده خانگی، دارویی و صنعتی این گیاهان مهیا شود (فتاحی و همکاران، ۱۳۸۹). در حال حاضر صنایع داروسازی، پزشکان و گروه های تحقیقاتی بسیاری از کشورها دوباره توجه خود را به منابع طبیعی و گیاهان دارویی معطوف داشته اند به طوری که امروزه شاهد ایجاد مزارع وسیع آزمایشی و تولیدی در بسیاری از کشورها هستیم. کشت گیاهان دارویی در حال حاضر به عنوان شاخه مهمی از کشاورزی مطرح است که برای استخراج و تولید مواد اولیه ای که در ساخت داروهای موجود به کار می روند مورد استفاده قرار می گیرند (معاونی، ۱۳۸۸).
۱-۴-۳- مشکلات مهم کشت و تولید و مصرف گیاهان دارویی
آفات و بیماریها، هر ساله زیانهای سنگینی به گیاهان وارد می آورند. مواد شیمیایی مناسب، یکی از عواملی است که برای مقابله با آفات به کار می رود. تنها مبارزه شیمیایی با آفات و بیماریها کافی نیست، بلکه مراعات برنامه های مناسب دیگر، در جلوگیری از شیوع و گسترش آنها موثر است که مقدم بر همه آنها، شناخت دقیق آفت یا بیماری و مطالعه چرخه زندگی آن (حداقل از نظر سهل تر شدن کار مبارزه) است. در زمان های گذشته، برای استفاده از گیاهان دارویی تنها اقدام به جمع آوری پایه های وحشی آنها از رویشگاههای طبیعی می نمودند. ولی به منظور استفاده از گیاهان دارویی در مقیاس وسیع، چاره ای جز کشت و تکثیر آنها در مقیاس وسیع نیست که این خود باعث افزایش و گسترش آفات و بیماریها و انتقال آنها در مقیاس وسیع می گردد! بویژه که کشت و تکثیر گیاهان در یک منطقه برای چند سال متمادی، توسعه آفات و بیماریهای مختلف را به همراه دارد (امیدبیگی، ۱۳۸۸). کشور ما با توجه به برخوداری از اقلیم های مناسب هیچ گونه جایگاهی در بازار گیاهان دارویی ندارد و بایستی به تحقیق و بررسی و فراهم آوردن شرایط تجاری مناسب و بازاریابی جهت فروش گیاهان دارویی ایران توجه بیشتری شود (معاونی، ۱۳۸۸). گیاهان دارویی دارای انواع یکساله، دو ساله، چند ساله، علفی، خشبی، درختچه ای یا درختی هستند. جمع آوری آنها اغلب با دست امکان پذیر است، ولی پس از برداشت، محصول جمع آوری شده باید تحت تاثیر عملیات مناسب (خشک کردن، پالودگی، استخراج ماده موثر، بسته بندی و غیره) قرار گیرد تا قابل مصرف شود، از این رو تولید گیاهان دارویی، مستلزم به کارگیری نیروی کارگری زیادتری نسبت به سایر محصولات کشاورزی است. متاسفانه، با وجود فراوانی گونه های دارویی خودرو در ایران، به دلیل جمع آوری سود جویانه و غیر اصولی گیاهان دارویی از رویشگاه های وحشی و طبیعی به طور ناخواسته تخریب این منابع ژنتیکی با ارزش در حال گسترش است. کشت گیاهان دارویی و ادویه ای در یک مکان محدود (کشتزار یا گلخانه)، دسترسی به آنها را امکان پذیرتر می کند، در حالی که دسترسی به گیاهان خودرو در سطح گسترده و پراکنده مشکل بوده و جمع آوری آنها مقرون به صرفه نیست. جمع آوری گیاهان دارویی از طبیعت به وسیله افراد بومی و غیر متخصص صورت می پذیرد و امکان آلودگی و مخلوط شدن آنها با سایر گیاهان مشابهه یا انواع تقلبی آنها وجود دارد (دوازده امامی و همکاران، ۱۳۸۷).
۱-۴-۴- عوامل محدود کننده کشت و تولید و مصرف گیاهان دارویی
کاربرد علف کشها، قارچ کشها و حشره کشها، از این جهت که باعث نابودی علفهای هرز، قارچها و حشرات مضر می گردد، ممکن است بسیار خوب باشد ولی از جهتی دیگر ممکن است مواد مذکور به صورت سمی و مرگ آور (برای انسان) در گیاهان تثبیت شود یا حتی مستقیما باعث مسمومیت کارگران کشت گاه های گیاهان دارویی گردد. داشتن اطلاعات کافی از خصوصیات مختلف مواد شیمیایی مورد استفاده برای گیاهان، بسیار ضروری است. یک متخصص باید بداند مواد شیمیایی مصرف شده تا چند روز روی گیاه بر جا می ماند و یا چه تاثیرهای سمی برجا خواهد داشت. همچنین چه مقدار از آنها قابل جذب و تثبیت در پیگر گیاهان خواهد بود. استفاده از مواد شیمیایی مختلف در رابطه با عموم گیاهان کشاورزی از جمله گیاهان دارویی، مستلزم دقت کامل است، زیرا ممکن است یک ماده شیمیایی بیش از میزان لازم در درون گیاهان مورد مصرف انسان تثبیت شود و برای سلامتی انسان زیان آور گردد (امیدبیگی، ۱۳۸۸). لازمه استفاده صحیح از گیاهان دارویی وجود اطلاعات دقیق علمی است که متاسفانه کمبود بسیار محسوس در این زمینه در کشور دیده می شود که باید مورد توجه قرار گیرد. بدیهی است که انجام این مهم نیازمند افراد متخصص و صاحب نظر است تا با بررسی های خود کمبودها را بر طرف ساخته و نیازهای کشور را تامین نمایند (معاونی، ۱۳۸۸). به علت آشنایی مردم با گیاهان دارویی از زمان های قدیم، بازار داخلی گیاهان دارویی جایگاه خوبی داشته است و در صورت انجام تبلیغات، کشت آنها نیز گسترش می یابد (دوازده امامی و همکاران، ۱۳۸۷). کشور ما با توجه به برخوداری از اقلیم های مناسب هیچ گونه جایگاهی در بازار گیاهان دارویی ندارد و بایستی به تحقیق و بررسی و فراهم آوردن شرایط تجاری مناسب و بازاریابی جهت فروش گیاهان دارویی ایران توجه بیشتری شود. از جمله: ۱- حمایت مالی از تاجران گیاهان دارویی کشور ۲- رایزنی های سیاسی جهت کاهش هزینه گمرک صدور گیاهان دارویی به خارج از کشور و ۳- تسهیل امور اداری مربوط به انتقال گیاهان دارویی میان مناطق مختلف کشور و حتی الامکان کاهش بهره مالکانه در واگذاری بهره برداری از گیاهان دارویی مرتعی. بهره برداری از گیاهان دارویی خودرو و همچنین پرورش آن ها باید متناسب با میزان نیازهای سالانه یک ناحیه صورت گیرد، زیرا اگر بیش از حد مورد نیاز بهره برداری یا کشت شود، باعث می شود به علت عدم مصرف در انبارها باقی بماند و در نتیجه غالب آن ها که حاوی اسانس می باشند، خواص درمانی خود را به خاطر از دست دادن اسانس از دست می دهند و تنها مخارج بیهوده ای صرف تهیه آن ها می گردد (معاونی، ۱۳۸۸). با توجه به این که ایران جزء ۸ کشور مهم دارای فلور متنوع گیاهان دارویی در دنیا است، متاسفانه در عرصه ی مقابل فروش ۶۰ میلیارد دلاری داروهای گیاهی در جهان از جایگاه اقتصادی چندان مناسبی برخودار نیست (قاسمی، ۱۳۸۹).
۱-۴-۵- خشک کردن گیاهان دارویی
کاهش مقدار رطوبت در اندامهای جمع آوری شده، به طوری که بتوان بدون هیچ خطری آنها را برای مدتی نگهداری نمود. روش خشک کردن، به میزان و نوع رطوبت در اندام گیاه (از نظر پیوند شیمیایی) بستگی دارد. منظور از خشک کردن، عموما خارج نمودن رطوبت پیوسته و مکانیکی از درون آن اندامهاست. سرعت خارج شدن آب موجود در اندام، به مقدار رطوبت محیط و میزان درجه حرارت آن بستگی دارد. عوامل محیطی یاد شده ( میزان رطوبت و مقدار دما)، هر دو همزمان بر اندام گیاه موثرند. پس از جمع آوری اندامهای مورد نظر در زمان مناسب، آنها را برای خشک کردن آماده می کنند. نحوه آماده کردن گیاهان، نه تنها باعث سرعت در خشک شدن آنها می شود، بلکه در کیفیت خشک شدن نیز تاثیر مثبت دارد. در این رابطه، اضافه های را که مدنظر نیستند جدا و اندامهای اصلی مورد نظر را به قطعات مناسبی تقسیم می کنند. با رعایت این نکته، نه تنها انرژی کمتری برای خشک شدن اندامها مصرف می شود، بلکه روند خشک شدن آنها را نیز سرعت می بخشد. هنگام خشک کردن اندامهای جمع آوری شده، رطوبت همواره از توده های متراکم تر به توده های کم تراکم حرکت می کند. همچنین، چنانچه گیاهان به طور یکنواخت پخش نشوند و تحت تاثیر درجه حرارت قرار نگیرند، رطوبت از توده های گرم تر به توده های خنک تر منتقل می شود. بنابراین، درجه حرارت لازم و مدت زمان اثر آن، برای خشک کردن اندامهای گیاه، همواره باید با توجه به کمیت و کیفیت رطوبت درون آن تنظیم شود. درجه حرارت مطلوب برای خشک کردن اندامهایی که حاوی اسانس می باشند، ۴۰ تا ۵۰ درجه سانتی گراد می باشد. استفاده از درجه حرارت های بیشتر، باعث کاهش محصول اسانس به نحو چشمگیری می گردد. برای خشک کردن اندامهای مختلف گیاهان دارویی، از دو روش طبیعی و مصنوعی استفاده می شود. استفاده از روش طبیعی در گذشته مرسوم بوده و از ساده ترین روشهاست، به طوری که پس از جمع آوری محصول، با بهره گرفتن از نور آفتاب در همان محل کاشت، اندامهای گیاهی مورد نظر را خشک می کنند. در خشک کردن به روش مصنوعی، از دستگاه های مخصوص خشک کن استفاده می شود. خشک کن های مذکور، بر حسب میزان درجه حرارت و وضعیت تهویه، به سه دسته (جریان هوای خنک، جریان هوای گرم و جریان هوای داغ) تقسیم می شوند و هر سه دسته در خشک کردن گیاهان دارویی مورد استفاده قرار می گیرند. مدت زمان لازم برای خشک کردن، به وضعیت دما و وضعیت دستگاه تهویه بستگی دارد. چنانچه هوای مورد استفاده برای خشک کردن گرمتر باشد و دستگاه تهویه هم تندتر کار کند، عمل خشک کردن سریع تر صورت می گیرد. از آنجا که گیاهان دارویی عمدتا نسبت به درجه حرارت های بالا حساسند و به این سبب تغییراتی در مواد موثره آنها پیدا می شود، معمولا از درجه حرارتهای بالا برای خشک کردن آنها استفاده نمی شود. به طور کلی، در خشک کردن گیاهان دارویی، سه عامل مهم و اساسی همواره باید مدنظر باشد. نخست، عدم تغییر در میزان مواد موثره موجود در گیاهان؛ دوم، عدم تغییر در صفات خارجی نظیر رنگ و بو و طعم و … و سوم، عدم تاثیر نامطلوب اقتصادی بر محصول. گیاهان دارویی پس از خشک شدن باید حدود ۱۰ تا ۱۴% رطوبت باقی داشته باشند. خشک کردن، باعث بروز تغییراتی در اندام مختلف گیاهان می گردد. یکی از تغییرات مهم و آشکار، کاهش آب موجود در اندام و در نتیجه کاهش زیاد وزن آن می باشد. کاهش وزن ناشی از خشک شدن، در اندامهای مختلف یکسان نیست. گیاهان حاوی اسانس، اگر بلافاصله خشک نشوند، اسانس آنها کاهش می یابد. خشک کردن سریع و کامل این گیاهان، به حفظ رنگ و اسانس آنها کمک می کند. اگر چه خشک کردن اندامهای مورد نظر یک گیاه دارویی در درجه حرارت های بالا، باعث از بین رفتن جمعیت قارچها و باکتریهای آنها می شود، ولی باید توجه داشت که افزایش بیش از حد دما، سبب کاهش مقدار اسانس آنها می شود (امیدبیگی، ۱۳۸۸). در خشک کردن گیاهان دارویی سه فاکتور مهم و اساسی اعم از عدم تغییر در میزان ماده موثره موجود در گیاه، عدم تغییر در رنگ، بو و طعم و عدم تاثیر نامطلوب اقتصادی در محصول را باید در نظر گرفت. در فرایند خشک کردن بایستی کلیه اعضای گیاه به استثنای بعضی ریشه ها را باید در سایه خشک نمود، زیرا خشک شدن در آفتاب از خواص دارویی سایر اندام ها می کاهد. مدت زمان خشک کردن نیز یکی از فاکتورهای مهم می باشد. برگ هایی که زیادتر از حد خشک شوند، شکننده شده و در جریان انتقال خرد می شوند (فتاحی و همکاران، ۱۳۸۹).
۱-۴-۶- معرفی اسانس های گیاهی و روش های استخراج آن
اسانس ها ترکیبات معطری هستند که در اندامهای مختلف گیاهان یافت می شوند. به علت تبخیر در اثر مجاورت هوا در حرارت عادی، آنها را روغنهای فرار یا اتری یا اسانس های روغنی می نامند. اسانس ها به طور کلی بی رنگ هستند، بخصوص هنگامی که تازه تهیه شده باشند ولی در اثر مرور زمان به علت اکسیداسیون ورزینی شدن رنگ آنها تیره می گردد. برای جلوگیری از این تغییرات باید اسانس ها را در مکان خنک، خشک، ظرفهای سربسته و پر، از جنس شیشه نگهداری نمود. اسانس ها در الکل ها محلول و به میزان کمی در آب حل می شوند (مومنی و همکاران، ۱۳۷۷). اسانس ها یک سری روغن های فرار و معطر موجود در برخی گونه های گیاهی هستند که بعد از عمل اسانس گیری (البته همراه حلال و آب مقطر) در ظروف تیره و سربسته نگه داری می شوند (قاسمی، ۱۳۸۹). اسانس که هم معنای رایحه یا عطر نیز می باشد، شامل مواد سبکی از اجسام می باشد که در حرارت عادی تبخیر شده و اکثرا بوی مطبوع گیاهان مربوط بدان است. هم چنین به طور معدود در منابع حیوانی مانند مشک نافه ی آهو نیز وجود دارد. اسانس ها در مواردی ممکن است دارای بو نامطبوع باشند (صالحی سورمقی، ۱۳۸۵). اسانس های گیاهان از قسمت های مختلف گیاهی به دست می آیند. اسانس ها در سلول ها و کرک های ترشحی منفرد یا مجتمع، غده های ترشحی، مجاری ترشحی در قسمت های سطحی و درونی اندام های مختلف مانند برگ ها، گل ها، میوه ها، جوانه ها و شاخه های گیاهان وجود دارد (فتاحی و همکاران، ۱۳۸۹). اسانس ها معمولا در آب غیر محلول اند یا به سختی در آب حل می شوند (امیدبیگی، ۱۳۷۴). قسمت اعظم مواد معطره موجود در گیاهان را اسانس ها تشکیل می دهند. اسانس ها عمدتا از ترکیبات ترپنوئیدی یا از ترکیب هایی که منشا ترپنی دارند، تشکیل شده اند. اما برخی از اسانس ها نیز وجود دارند (نظیر اسانس پیاز و سیر یا اسانس خردل) که از ترکیبات گوگرددار حاصل شده اند. و بعضی دیگر هم از موادی نظیر فنلها، آلدئیدهای معطر و کومارینها به وجود آمده اند. اسانسها معمولا در آب حل نمی شوند یا به سختی حل می شوند، ولی در ترکیبات آلی نظیر بنزول و گزیلول به خوبی حل می شوند. وزن مخصوص اسانسها معمولا از آب کمتر است و بندرت ممکن است وزن مخصوص اسانس حاصل از برخی از گیاهان، از وزن مخصوص آب بیشتر باشد. شدت انتشار اسانس در فضا، به کیفیت اسانس، فشار هوا و دمای محیط بستگی دارد. مثلا اگر درجه حرارت محیط بالا باشد، ذرات اسانس با شدت بیشتری در محیط پراکنده می شوند. در این حالت، می توان بوی تند آن را احساس نمود. چون اسانسها از ترکیبات متفاوتی برخودارند، استخراج آنها از گیاهان به یک صورت انجام نمی گیرد و برای استخراج هر یک باید از روش مناسب خاص خود استفاده نمود. به طور کلی، سه روش برای استخراج مواد مذکور وجود دارد که عبارتند از: تقطیر با آب و بخار، استخراج به وسیله حلالهای شیمیایی و فشردن گیاه در حرارت معمولی (امیدبیگی، ۱۳۸۸). اجزای اسانس ها به طور عمده از گروه شیمیایی موسوم به ترپن ها تشکیل شده است و اغلب از همی، مونو و سزکوئی ترپنوئیدها تشکیل شده اند و میزان فرار بودن اسانس ها می تواند متوسط تا بالا باشد. اسانس های یک گیاه شامل تعداد زیادی از اجزای تشکیل دهنده باشد که نقطه جوشی بین ۱۵۰ تا ۳۰۰ درجه سانتی گراد دارند (فتاحی و همکاران، ۱۳۸۹). با وجودی که اسانس ها اکثرا به عنوان معطر کننده در صنایع غذایی و آرایشی – بهداشتی مصرف می شوند ولی تاکنون بیش از ۲۵ اثر مهم فیزیولوژیک فارماکوژیک از آن ها به اثبات رسیده است. اثرات مهم اسانس ها از جمله ضد نفخ، ضد درد، ضد اسپاسم، ضد میکروب، ضد قارچ، ضد ویروس، ضد احتقان، ضد کرم، خلط آور، محرک، هضم کننده و اشتهاآور می باشند. اکثر اسانس ها به حالت روغنی و سبک تر از آب هستند. این اسانس ها دارای رنگ شفاف تا زرد کم رنگ بوده که به مرور زمان پر رنگ تر می شوند. معدودی از اسانس ها سنگین تر از آب می باشند و بعضی رنگی هستند (مانند اسانس با بونه که آبی رنگ می باشد) . تعداد کمی از اسانس ها به صورت جامد می باشند (مانند کافور که به صورت جامد بی شکل سفید رنگ و یا کریستال است) (صالحی سورمقی، ۱۳۸۵). مواد معطره موجود در گیاهان که قسمت اعظم آن را اسانس ها تشکیل می دهند از ترکیبات بسیار متفاوتی برخودارند. به همین نظر استخراج آنها از گیاهان به یک صورت انجام نمی گیرد و برای استخراج هر یک باید از روش مناسب خاص خود استفاده نمود. به طور کلی سه روش برای استخراج مواد مذکور وجود دارد که عبارتند از: تقطیر گیاه با آب و بخار، استخراج مواد به وسیله حلالهای شیمیایی، فشردن گیاه در حرارت معمولی (امیدبیگی، ۱۳۷۴). انتخاب روش استخراج با توجه به نوع و حالت گیاه، مواد موثره ذخیره و سرانجام درجه خلوص محصول نهایی در نظر گرفته می شود. ولی معمولا اسانس ها را از تقطیر گیاهان اسانس دار تهیه می کنند. در صنعت از سه روش تقطیر با آب، یا آب و بخار و بخار مستقیم جهت تهیه اسانس ها استفاده می شود (مومنی و همکاران، ۱۳۷۷). استخراج اسانس به روش تقطیر، نسبت به روش های دیگر، کاری ساده تر و راحت تر و در عین حال اسانس استخراج شده بر اساس این روش نیز کمیت بیشتر و کیفیت بهتری برخودار است. بر پایه روش تقطیر با آب یا بخار، سه سیستم تاکنون طراحی و ساخته شده که عبارتند از: سیستم تقطیر با آب (کلونجر)، سیستم تقطیر با آب و بخار و سیستم تقطیر با بخار. سیستم تقطیر با آب: در این سیستم، اندام گیاه مورد نظر پس از قرار گرفتن در آب تحت تاثیر حرارت تا حد لازم حالت دم کرده پیدا می کند و از بخارهای برآمده از آن اسانس به دست می آید. استخراج اسانس از راه تقطیر با آب یا بخار: تقطیر عبارت است از تبدیل بخارات آب به قطرات آب، که این تغییر و تحول تحت تاثیر جریان هوای سرد صورت می پذیرد. تقطیر، یکی از قدیمی ترین روش های تبدیل بخار به آب مایع است. تقطیر ممکن است به یکی از دو روش زیر انجام گیرد: تقطیر ساده و تقطیر با آب. تقطیر ساده: با این روش، می توان اقدام به جداکردن مواد تشکیل دهنده مایعاتی نمود که آن مواد نقاط جوش متفاوتی دارند. در این اقدام، با افزایش درجه حرارت مواد تشکیل دهنده یک به یک، به حسب نقطه جوش خود، بتدریج بخار و از هم جدا می شوند. گاهی اوقات ممکن است چند ماده به صورت توام، بخار و جدا شوند و این در صورتی است که نقاط جوش آنها شبیه یا نزدیک به یکدیگر باشد. بخارهای مذکور، پس از سرد شدن، به مایع تبدیل می شوند. در هر حال، با داشتن نقطه جوش هر یک از مواد تشکیل دهنده، می توان از طریق تقطیر ساده اقدام به استخراج و جداسازی آنها از یکدیگر نمود. تقطیر با آب: از این روش برای جداسازی مواد غیر محلول در آب (مثل اسانسها) استفاده می شود. در واقع، آب و اسانس با هم تقطیر می شوند. با بهره گرفتن از این روش، به آسانی می توان اسانسها را از گیاهان مورد نظر استخراج نمود. پس از اینکه اندام گیاهان مورد نظر تحت تاثیر فشارهای مناسبی از بخار آب قرار گرفت، اسانس جدا شده از پیکر گیاهان (از آنجا که در آب حل نمی شوند) همراه آب به صورت دو فاز مختلف، یکی آب و دیگری اسانس در می آیند. به بیان دیگر، وقتی مخلوط بخارهای آب و اسانس به محیطی با فشار هوای کمتر رسید، چون نقطه میعان آب با نقطه میعان اسانس یکسان نیست، پس در دو فاز متفاوت قرار می گیرند (امید بیگی، ۱۳۸۸). اسانس مرزه مایعی است بیرنگ یا مایل به زرد، محلول در اتر، کلروفرم، الکل، اتر دوپترول و روغنهای چرب. اسانس مرزه از تقطیر برگها و سرشاخه های جوان گیاه تحت تاثیر بخار آب حاصل می شود. (مومنی و همکاران، ۱۳۷۷). اسانس ها در غده های ترشحی که معمولا به صورت نقاط کروی براق دیده می شوند عمدتا روی برگهای گیاه (مرزه) وجود دارند. حضور آنها روی کاسه، جام گل و به تعداد کمتر روی ساقه ها نیز به چشم می خورد (جم زاد، ۱۳۸۸). حداقل ده روش تهیه ی اسانس وجود دارد که بعضی آزمایشگاهی و بعضی صنعتی هستند. از این میان معمولی ترین روش تولید اسانس ها، استخراج با آب، بخار آب و آب و بخار آب است. اکثر اسانس گیاهان را می توان با آب استخراج کرد، مگر گیاهانی که اسانس آن ها با این روش دست خوش تغییرات شود. با توجه به این که بعضی افراد، علاقمند به استخراج اسانس گیاهان هستند تا بتوانند با آن ها فرمولاسیون های ساده تهیه نمایند، لذا دستگاه و شرح عملی تهیه ی اسانس در زیر توضیح داده می شود. دستگاه استخراج اسانس برای آزمایشگاه، موارد شخصی و مقادیر کم گیاه به نام دستگاه کلونجر می باشد که در فروشگاه های لوازم آزمایشگاهی به صورت آماده به فروش می رسد. این دستگاه شامل بالن، مخزن گرمازا و دستگاه کلونجر است. اصولا دستگاه کلونجر استاندارد و دارای یک اندازه است که می توان آن را بر روی بالن های نیم تا دو لیتری نصب کرد. با توجه به میزان گیاه و انتخاب اندازه ی بالن، اجاق الکترونیکی مناسب ان انتخاب می شود. محل نصب دستگاه باید نزدیک پریز برق و شیر اب و محل تخلیه ی آب باشد. برای استفاده از دستگاه ابتدا میزان معینی از گیاه (بسته به نوع بالن حداکثر ۱۰۰ گرم گیاه خشک و یا ۲۰۰ گرم گیاه تازه) را خرد، له و یا پودر نموده و داخل بالن می ریزیم. آن گاه حداقل تا نصف بالن را اب مقطر می ریزیم، سپس دستگاه کلونجر را روی بالن نصب نموده و با گیره ان را ثابت می کنیم. اکنون لوله ی لاستیکی سردکن (مبرد) دستگاه را به آب وصل و اجاق را روشن می کنیم. پس از مدتی آب به جوش می آید. درجه ی حرارت دستگاه را طوری تنظیم می کنیم که جوشیدن آب درون بالن متعادل باشد. در این عمل اسانس گیاهان به علت گرمای آب تبخیر شده و به همراه بخار آب به سمت سردکن (مبرد) حرکت می کند. بخار آب و اسانس در سردکن (مبرد) مایع شده و در لوله ی جمع آوری (عمودی) جمع می شوند. اسانس چون از آب سبک تر است، روی آب قرار می گیرد. این عمل تا استخراج کامل که اصولا بین ۲ تا ۴ ساغت طول می کشد ادامه می یابد. پس از آن دستگاه را خاموش نموده و پس از این که دستگاه از جوشش ایستاد، شیر لوله ی عمودی را باز نموده تا آب خارج شده، سپس اسانس را جمع آْوری کنیم. البته قبل از جمع آوری اسانس می توان از روی درجات لوله ی مدرج میزان درصد اسانس را جمع آوری کنیم. البته قبل از جمع آوری اسانس می توان از روی درجات لوله ی مدرج میزان درصد اسانس را در گیاه به صورت حجم به وزن تعیین نمود. لوله ی عمودی به حجم ۱۰ میلی لیتر و با تقسیمات دهم میلی لیتر تقسیم بندی شده که می توان به طور دقیق حجم اسانس استخراج شده را به حسب میلی لیتر تعیین نمود که مربوط به وزن معینی گیاه به کار برده شده می باشد که می توان به راحتی مقدار میلی لیتر اسانس گیاه را در صد گرم گیاه محاسبه کرد. اسانس را باید در شیشه های رنگی دردار جمع آوری و تا زمان مصرف در یخچال نگه داری کرد. گیاهان جوشیده شده تفاله محسوب شده و باید آن ها را دور ریخت. دستگاه را برای استفاده مجدد باید با آب گرم و شوینده ها شست و بهتر است پس از آن با حلال های شیمیایی مانند اتردوپترول و یا کلروفرم شست و شو نمود تا آثاری از اسانس در آن به جا نماند. اسانس استخراج شده توسط دستگاه کروماتوگراف گازی[۳] و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج[۴] قابل آنالیز می باشد. کروماتوگرافی گازی روش فیزیکی جداسازی اجزاء اسانس به شمار می رود که اساس آن بر انتشار نمونه مورد آزمایش بین دو فاز ساکن (جامد) و فاز متحرک (گاز) می باشد. این روش به علت پیچیدگی ترکیب های اسانس از نظر شیمیایی، مناسب ترین روش تجزیه می باشد. شناسایی اجزاء موجود در اسانس به کمک شاخص های بازداری آنها در گاز کروماتوگرافی و مقایسه آنها با مقادیری که در منابع مختلف برای ترکیب منتشر گردیده، تعیین می گردد. امروزه برای جداسازی و تشخیص اجزاء موجود در اسانس از ادغام دو دستگاه کروماتوگرافی گازی و طیف سنج جرمی استفاده شود (صفایی و همکاران، ۱۳۹۱).
۱-۵- معرّفی عناصر غذایی و شیمیایی اصلی خاک
مهمترین و مطرح ترین عناصر پرمصرف غذایی، سه عنصر ازت، فسفر و پتاسیم است (محمدی و همکاران، ۱۳۸۵). مواد غذایی خاک: علاوه بر اکسیژن، کربن و هیدروژن که اجزاء اصلی ساختمان آلی گیاه را تشکیل می دهند و از آب یا هوا جذب گیاه می شوند، عناصر دیگری نیز در ساختمان سلولی و فعالیت های فیزیولوژیکی گیاه شرکت دارند. عناصر اخیر عمدتا از خاک جذب می گردند و به دو دسته عناصر پرمصرف و عناصر کم مصرف تقسیم می شوند. عناصر پرمصرف به مقدار زیادی مورد نیاز گیاه بوده و عبارتند از ازت (N)، فسفر (P)، پتاسیم (K)، کلسیم (Ca)، منیزیم (Mg) و گوگرد (S). عناصر کم مصرف که به مقدار کم مورد نیاز گیاه می باشد عبارتند از: آهن (Fe)، منگنز (Mn)، مولیبدن (Mo)، بر (B)، مس (Cu)، روی (Zn) و کلر (Cl). این عناصر همیشه به اندازه کافی و برای حصول حداکثر ممکن رشد گیاه در خاک موجود نیستند. گاهی خاک از نظر یک عنصر کاملا فقیر است. زمانی نیز عنصر در خاک موجود است اما نامحلول بوده و قابل جذب گیاه نیست و بالاخره گاهی غلظت یک عنصر در خاک آنقدر زیاد است که موجب مسمومیت گیاه می گردد. ازت در ساختمان سلول گیاهی یصورت پروتئین، اسیدهای نوکلئیک و کلروفیل شرکت دارد. بخش اعظم ازت گیاه بصورت ترکیبات آلی بوده اما کم و بیش به فرم یونهای آمونیم (+۴NH) و نیترات (NO3-) نیز دیده می شود. عکس العمل های گیاه نسبت ازت به صورت های زیر مشاهده می شود: (۱) افزایش رشد سبزینه ای، (۲) رشد و توسعه متعادل گیاه، (۳) افزایش در شدت رنگ سبز برگها، (۴) افزایش میزان پروتئین های گیاهی و (۵) افزایش تولید میوه و دانه. پتاسیم در سنتز و انتقال کربوهیدراتها و یطور کلی مصرف گاز کربنیک موثر است و برای تشکیل دیواره ضخیم سلولی ضرورت دارد. جذب آب و تعادل جذب عناصر به کفایت پتاسیم در سلولها نیاز دارد. پتاسیم کیفیت محصول را بالا می برد، راندمان فتوسنتز را افزایش می دهد و مقاومت گیاه را در برابر بعضی از امراض افزایش می دهد. پتاسیم به سهولت در گیاه حرکت نموده و مقدار زیادی از آن در بافت های جوان و در حال رشد دیده می شود. فسفر در ساختمان سلولی و در بسیاری از فعالیت های حیاتی و از جمله ذخیره و انتقال انرژی شیمیایی دخالت دارد. فسفر باعث تسریع در رشد و رسیدگی محصول گشته و کیفیت مصرفی بافتهای سبزینه ای را افزایش می دهد. فسفر به راحتی در گیاه انتقال می یابد و جهت حرکت آن به سمت اندامهای جوان و در حال رشد می باشد (خواجه پور، ۱۳۸۰).
۱-۵-۱- ازت (اوره)
کودهای ازته: ازت از جمله موادی است که در تمام دوره های رشد و نمو گیاهان مورد نیاز آنهاست. کودهای ازته تاثیر عمده ای در ساقه زایی، برگ زایی و جوانه زنی گیاهان دارند و به طور کلی رشد رویشی گیاهان را سرعت می دهند. ازت به صورت کودهای مختلف (آمونیاکی، نیتراتی و یا آمیدی) در اختیار گیاهان قرار می دهند. در صورت کمبود ازت، برگهای پایینی بوته، لیمویی یا نارنجی رنگ می شود و بتدریج سوخته و خشک شده و رنگ آن به قهوه ای روشن مبدل می گردد. کودهای ازته و برخی میکروالمانها را به عنوان سرک (پس از رویش گیاهان) در اختیار آنها قرار می دهند (امیدبیگی، ۱۳۸۸). ازت یکی از عناصر است که در طبیعت در سطح گسترده پراکنده است. منبع اصلی ازتی که به وسیله گیاهان استفاده می شود، گاز N2 است که ۷۸ درصد حجم هوا را تشکیل می دهد. این عنصر افزون بر شرکت در ساختمان پروتئین ها، قسمتی از کلروفیل را نیز تشکیل می دهند. عمده ترین منبع ذخیره ازت، مواد آلی است. به دلیل کمبود مواد آلی در خاک مرتع، به طور معمول مقدار ازتی که به صورت طبیعی از منابع مختلف به خاک اضافه می شود، کمتر از مقدار ازتی است که از راه های گوناگون از دسترس آن خارج می شود، بنابراین برای حفظ تعادل ازت در خاک باید از راه های گوناگون از جمله مصرف کودهای شیمیایی در تامین ازت خاک کوشش کرد (آذرتیوند و همکاران، ۱۳۸۷). اوره رایج ترین کود ازت در ایران است. اوره از ترکیبات آلی به شمار رفته و به همین فرم قابل جذب گیاه می باشد. از محلول اوره در محلول پاشی برگ گیاهان نیز استفاده می شود. اوره و نیترات آمونیم را می توان قبل از کاشت محصول و یا به صورت سرک و بعد از آن که گیاه مقداری رشد نمود به خاک داد. کودی را که بعد از کاشت به خاک می دهند کود سرک گویند. مصرف کود سرک بیشتر در مورد کود ازت مرسوم است (خواجه پور، ۱۳۸۰). اوره به صورت دانه های کوچک سفید رنگ عرضه می شود که به آن کود شکری نیز می گویند. این کود به آسانی در آب حل می شود و تا سه روز پس از ورود به خاک، بسته به دمای آن با آب ترکیب و به کربنات آمونیم مورد استفاده گیاه قرار می گیرد و قسمتی با کمک موجودات ذره بینی خاک به نیترات تبدیل شده یا با خاک رس تثبیت می شود. نسبت ترکیب اوره با آب و تبدیل آن به آمونیم به وجود آنزیم اوره آز بستگی دارد. این آنزیم در تمامی خاک ها وجود دارد، ولی فعالیت آن تابع ویژگی های خاک است. هر چه pH خاک بیشتر و درصد مواد آلی آن کمتر باشد، فعالیت نسبی آنزیم اوره آز کمتر خواهد شد. فعالیت این آنزیم در خاک های آهکی و شور کند است (آذرتیوند و همکاران، ۱۳۸۷). ازت در ساخت اسیدهای آمینه، پروتئین و کلروفیل نقش مهمی دارد و در کشاورزی ارگانیک منبع اولیه ازت، ازت اتمسفری است که توسط ریزوبیوم در گیاهان خانواده بقولات تثبیت می شود (سماوات و همکاران، ۱۳۸۷). اوره کود نیتروژنی آلی است که از ترکیب آمونیاک و گاز کربنیک در شرایط خاصی تولید می شود. درصد نیتروژن کود بیش از دو برابر نیتروژن سولفات آمونیوم است. اوره در خاک هیدرولیز(گرفتن آب) می شود و به کربنات آمونیوم تبدیل می شود آمونیوم حاصله می تواند مستقیما مورد استفاده گیاه قرار گیرد و یا توسط موجودات ذره بینی خاک به نیترات تبدیل شود و سپس به مصرف گیاه برسد. در نتیجه نیتراتی شدن نیتروژن اوره محیط خاک به طرف اسیدی میل می کند. ولی قدرت اسیدزائی این کودبه اندازه سولفات آمونیوم نیست. مزایای اوره علاوه بر ارزانی قیمت واحد نیتروژن، خاصیت اسید زائی آن، عرضه عنصر نیتروژن به صورت آمونیوم و درصد زیاد نیتروژن آن است. اوره به صورت دانه های مرواریدی کوچکی عرضه می شود که اصطلاحا به آن کود شکری می گویند. بیش از ۹۰ درصد نیتروژنی که در ایران مصرف می شود به صورت اوره است بدین معنی که زارعین ایران اوره را بهتر از سایر کودهای نیتروژنی می شناسند (سیلسپور و همکاران، ۱۳۸۵). ازت یکی از عناصر اساسی در تغذیه گیاه است که در ساختمان تمامی پروتئین های ساده و مرکبی که بخش اعظم سیتوپلاسم سلول گیاهی را تشکیل می دهند، وجود دارد و به غلاوه در تشکیل اسیدهای نوکلئیک که نقش حیاتی در متابولیسم ماده زنده ایفاء می کند، شرکت دارد (اسید ریبونوکلئیک یا RNA و اسید دززاکسی ریبونوکلئیک یا DNA). ازت در ساختمان کلروفیل، آلکالوئیدها، آنزیم ها و بسیاری دیگر از مواد زنده سلولهای گیاهی وجود دارد. قسمت اعظم ازت گیاه به صوت ازت آلی و عمدتا به شکل پروتئین است و به عبارت دیگر تکامل ازت در گیاه، به صورت پروتئینی است، بدین معنی که ابتدا ازت جذب شده به صورت آمونیوم در می آید و آمونیوم حاصله، پس از ترکیب با برخی مواد هیدروکربنه به اسیدهای آمینه تغییر شکل می دهد و سرانجام تبدیل به مواد پروتئینی می شود (محمدی و همکاران، ۱۳۸۵).
۱-۵-۲- پتاسیم
کودهای پتاسیم به صورت های مختلف کلرور پتاسیم، کلرور پتاسیم و منیزیم در دسترس گیاهان قرار می گیرد. خاکهای رسی نسبت به سایر خاکها حاوی مقادیر پتاسیم بیشتری است، در حالی که مقدار پتاسیم در خاکهای رسی آهکی و رسی شنی کمتر است. پتاسیم و میکروالمانهایی چون مس، آهن، بر، منیزیم و منگنز، به مقدار کمتری مورد نیاز گیاهان دارویی است. ولی وجود مواد و عناصر مذکور، نخست باعث هماهنگی بین عناصر و مواد مورد نیاز گیاهان دارویی در خاک می گردد. دوم، باعث تاثیر بهتر و سریعتر ازت و فسفر بر گیاهان می شود. در نتیجه، گیاهانی سالم و مقاوم در عرصه کشت پدید می آیند و محصول بیشتری به دست می آید . معمولا کودهای فسفره و پتاسیم را مدتی قبل از کاشت گیاهان به خاک می افزایند (امیدبیگی، ۱۳۸۸). پتاسیم در گیاه در فرآیندهای مختلفی شرکت دارد: یکی از اجزا در ساختمان لیگنین و سلولز است. در جذب دی اکسید کربن، فتوسنتز و باز و بسته شدن روزنه موثر است. در جذب آب موثر است. در ساخت نشانسته و قند و کیفیت آن ها در گیاه مور است. مقاومت گیاهان را به آفات و بیماری ها افزایش می دهد. یکی از منابع پتاسیم کود دامی است. به علت محلول بودن پتاسیم بایستی در هنگام تلنبار نمودن آن از شستشوی آن جلوگیری نمود (سماوات و همکاران، ۱۳۸۷). بر خلاف ازت و فسفر که بیشتر در ساختمان سلولها شرکت دارند، پتاسیم عموما در گیاه به صورت ترکیبات یونی است و هیچ گاه به صورت غیر یونی و به عنوان عنصر تشکیل دهنده ترکیبات آلی دیده نمی شود و جزء ساختمان سلول نیست و از همین رو است که می توان تمام پتاسیم یک سلول را از آن جدا کرد و سلول باز هم زنده بماند ولی تاثیر پتاسیم در رشد و نمو گیاه امری قطعی است و در ساخت مواد هیدروکربنه و پروتیئن ها نقش موثری دارد. عمدتا جای تجمع پتاسیم در سلول، سیتوپلاسم و واکوئلها می باشد و محل ذخیره آن، ساقه های گیاه است. پتاسیم در گیاه به عنوان حامل آنیونها عمل می کند. مثلا انتقال آنیون نیترات از ریشه به برگها را ممکن می سازد و بالعکس عامل عمده انتقال مواد ساخته شده از برگ، به اندامهای زاینده و ادامهای ذخیره ای گیاه است. پتاسیم عامل فعال شدن آنزیم های گیاهی است و به عنوان کاتالیزور در ساخت بسیاری از انواع مواد گیاهی و از جمله نشاسته و پروتئین دخالت دارد. رشد و نمو سرسع گیاه، نیاز به پتاسیم کافی دارد. غلظت پتاسیم در سلول، زیاد و تحرک آن در داخل گیاه، فوق العاده است. وقتی پتاسیم خاک کافی نباشد، پتاسیم موجود در برگهای پیر به برگهای جوان جابجا می شود و از آنجا به نقاط روبنده انتقال می یابد، لیکن همواره میزان پتاسیم ، در بافتهای مریستمی بیش از سایر باقتهای گیاهی است. وقتی جوانه ای رشد خود را انجام داد، پتاسیم آن خارج و در جوانه های سال یعد جمع می شود. نیاز گیاهان مختلف به پتاسیم، متفاوت و به طور متوسط کمتر از ازت و فسفر است، مگر گیاهان قندی و ریشه ای که غلظت پتاسیم در آنها متفاوت و به طور متوسط، کمتر از احتیاج گیاه است. این نیاز بستگی به طول دوره رشد، گونه گیاهی، نوع و میزان مواد تولیدی دارد، به علاوهنیاز هر گیاه به پتاسیم قابل جذب در مراحل معینی از رشد بیشتر است (محمدی و همکاران، ۱۳۸۵). اغلب کودهای پتاسیم در آب محلول هستند و نحوه اضافه آنها به خاک نقش زیادی در اثر بخشی کود ندارد. کلرور پتاسیم فراوان ترین ترکیب پتاسیم در طبیعت است. سولفات پتاسیم معمول ترین کود پتاسیم است که در زراعت مصرف می شود. پتاسیم از تجزیه اولیه بقایای گیاهی نیز به خاک اضافه می شود، اما هوموس خاک به عنوان منبع قابل توجه پتاسیم به شمار نمی رود، زیرا پتاسیم بوسیله مواد آلی تثبیت نمی گردد. خاک هایی که مقدار زیادی رس از نوع ورمی کولایت و ایلیت دارند پتاسیم را تثبیت می کنند. پتاسیم تثبیت شده با پتاسیم واقع در محلول خاک در حال تعادل است و به عنوان ذخیره پتاسیم خاک محسوب می شود. در صورتی که شدت تثبیت زیاد است می بایستی پتاسیم را به صورت نواری و قبل از کاشت در خاک قرار داد (خواجه پور، ۱۳۸۰).
۱-۵-۳- فسفر
فسفر از عناصر اصلی مورد نیاز گیاه است که در کلیه فرآیندهای بیوشیمیایی و ترکیب های آنزیمی دخالت دارد. افزون بر آن جزیی از پروتئین است و به عنوان بخشی از پروتئین هسته، غشای سلوی و اسیدهای نوکلئیک نقشی ویژه دارد. بر خلاف نیتروژن، ترکیبات فسفری کم و بیش نامحلول اند و به راحتی از پروفیل خاک شسته نمی شوند. با توجه به این که جذب فسفر به وسیله ریشه گیاه به روش های حرکت توده ای، پخشیدگی و تبادل تماسی انجام می شود، به دلیل تحرک بسیار اندک فسفر در خاک، کودهای ارتوفسفات دار بیشتر از راه پخشیدگی به ریشه گیاه می رسند. وجود آب برای پخشیده شدن یون ها ضروری است. قسقری که از راه کود به خاک اضافه می شود، بیشتر جذب سطوح ذرات شده و کمتر به شکل مواد معدنی رسوب می کند (آذرتیوند و همکاران، ۱۳۸۷). فسفر در بسیاری از فرآیندهای متابولیسمی در گیاه نقش دارد: - فسفر در تحریک رشد ریشه گیاه نقش دارد - جلو انداختن بلوغ گیاه - تکامل هسته و مقاومت به سرما بخصوص در بقولات چند ساله (سماوات و همکاران، ۱۳۸۷). فسفر بعد از ازت، مهمترین عنصر غذایی مورد نیاز گیاه است که نقش اساسی در متابولیسم گیاهی ایفا می کند و در همه ترکیبات آلی گیاهی و حیوانی به صورت اکسیده شده وجود دارد. فسفر در گیاهان جوان با رشد سریع عمدتا در بافتهای مریستمی تمرکز پیدا می یابد. در زمان تجدید فعالیت گیاهی به سهولت از قسمت های پیرتر به بافت های جوان در حال رشد انتقال می یابد، همچنین هنگام رسیدن محصول قسمت اعظم فسفری را که گیاه جذب کرده است در دانه ها یا میوه ها تجمیع می یابد (محمدی و همکاران، ۱۳۸۵). کودهای فسفره: جوانه زدن، باور شدن و رسیدن و کامل شدن محصول، به وجود مقادیر مناسبی از فسفر نیازمند است. همچنین، وجود فسفر باعث سهولت در جذب ازت از سوی گیاهان می گردد. فسفر را به صورت های مختلف (سوپر فسفات تریپل، فسفات مضاعف سدیم، کلسیم و …) در دسترس گیاهان قرار می دهند. در اثر کمبود این ماده، شکل و اندازه برگها غیر طبیعی و باریک شده و به رنگ سبز تیره و گاهی آبی در می آید. در سطح برگها، لکه های زرد ایجاد می گردد و رشد گیاه کاهش می یابد چنانچه کمبود شدید باشد، گیاه رشد کامل نداشته و کوتاهتر از حد طبیعی می شود. معمولا کودهای فسفره و پتاسیم را مدتی قبل از کاشت گیاهان به خاک می افزایند (امیدبیگی، ۱۳۸۸). قسمت اعظم کود فسفره ای که به خاک داده می شود بوسیله کلسیم در خاک های قلیایی و بوسیله آهن و آلومینیم در خاک های اسیدی تثبیت می گردد. چون میزان محلول بودن و حرکت کود فسفره در خاک بسیار محدود است می بایستی کودهای فسفره را قبل از کاشت به خاک داد و آنها را مستقیما در ناحیه توسعه ریشه قرار داد. به طور کلی، گیاهان جوان به فسفر بیشتری نسبت به گیاهان مسن نیاز دارند. به علاوه، توسعه ریشه در مراحل اولیه رشد محدودتر بوده و تراکم فسفر قابل جذب بیشتری در ناحیه توزیع ریشه ضرورت دارد. گیاهان ظرفیت زیادی برای جذب و ذخیره فسفر دارند. گفته شده است که ۵۰ درصد فسفر مورد نیاز گیاه طی دوره ای حدود ۲۰ درصد اولیه رشد جذب می گردد (خواجه پور، ۱۳۸۰).
۱-۵-۴- کود شیمیایی و اهمیّت و کاربرد آن
امروزه به طور کلی برای تسریع رشد و نمو گیاهان زراعی و افزایش محصول آنها، مواد شیمیایی خاصی مورد استفاده قرار می گیرد. ولی استفاده غالب از مواد شیمیایی مذکور در رابطه با آن دسته از گیاهانی است که اصطلاحا محصولات استراتژیک نامیده می شوند و اهمیت اقتصادی بسیار زیادی دارند. از مهمترین مواد شیمیایی مورد استفاده در اعتلای تولید محصولات کشاورزی می توان از علف کشها، قارچ کشها، حشره کشها، و مواد شیمیایی غذایی (کودهای شیمیایی) نام برد که به صورت های مختلفی به بازار عرضه می گردند. بعضی از کودها فقط محتوی ماکروالمانها و یا تنها میکروالمانها می باشند. بعضی دیگر، هر دو دسته را (ماکرو و میکروالمانها) شامل می شوند. وجود رابطه مناسب بین میکروالمانها و ماکروالمانهای محیط رشد و نمو یک گیاه، تنها باعث افزایش تولید محصول می گردد، بلکه مقاومت آنها را در مقابل آفات و بیماریها فزونی می بخشد. از مهمترین مواد تامین کننده رشد و نمو گیاهان دارویی، می توان از موارد زیر نام برد: کودهای ازته، کودهای فسفره و کودهای پتاسیم (امیدبیگی، ۱۳۸۸). کودهای شیمیایی ترکیبی از مواد غذایی مختلف است که مصرف آن در زمین غذای کامل و مناسبی را برای نبات فراهم می سازد. مواد غذایی مهم و موجود در این کودها عبارتند از ازت – فسفر – پتاس (مشیری، ۱۳۶۰). کودهای معدنی یا شیمیایی بطور مصنوعی و از ترکیبات شیمیایی و مواد مختلف معدنی در کارخانه های بزرگ و سنگین تولید می شوند و چون مواد آلی خاک های مورد کشت که برای تامین نیاز گیاهان بکار می رود، نمی توانند احتیاجات غذایی کشت و کار را بطور کامل تامین کنند. لذا استفاده صحیح از این کودها به منظور تولید بیشتر اجتناب ناپذیر است و می توان با مصرف آن ها کمبود مواد غذایی خاک و احتیاجات گیاه را بر طرف کرد(لادن مقدم، ۱۳۹۱).
۱-۵-۵- کود دامی و اهمیّت و کاربرد آن
کودهای حیوانی شامل کودهای دامی و طیور است. مقدار مولد موجود در این کودها بسته به نوع دام و طرز تغذیه آن دام تفاوت میکند کود طیور از نظر فسفر و کود گوسفندی از نظر پتاسیم غنی میباشد. یکی از مزایای کودهای حیوانی عبارت از اصلاح مهم فیزیکی است که در نسج خاک بعمل می آورد و خاکهای سنگین گل رسی بوسیله پهن پوک شده و از مزایای تهویه و حفظ رطوبت بهره مند میگردد و به اصطلاح خاک را آبکش می کند و اگر پهن پوسیده خوب به خاکهای شنی داده شود به واسطه هوموس که تولید میگردد نسج خاک بسته شده و قابلیت حفظ رطوبت آن افزوده می شود (مشیری، ۱۳۶۰). کود دامی یکی از منابع ارزشمند در مزارع زیستی به حساب می آید. دام ها قادر به جذب تمام مواد غذایی علوفه نیستند. معمولا ۷۵ تا ۹۰ درصد عناصر غذایی مهمی که در علوفه و غذایی دام وجود دارد از طریق فضولات دفع می شود. میزان بازیافت این عناصر به داخل خاک و دسترسی برای محصولات زراعی بعد به چگونگی نگهداری و فرآوری کود دامی بستگی دارد (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۶). کود حیوانی یا کود اصطبلی از سرگین و گمیز دامها و کاه کلشی که برای تهیه بستر آنها به کار می رود، تشکیل می شود و شامل دو بخش مایع و جامد می باشد. از لحاظ وزنی، تولید کود اصطبلی جامد سه برابر مقدار مایع آن است. نزدیک به نیمی از نیتروژن و پتاسیم و تمام فسفر کود اصطبلی در قسمت جامد آن متمرکز است ولی از آنجا که گمیز دامها دارای مقدار زیدی نیتروژن قابل جذب است این مواد از جنبه اقتصادی دارای ارزشی زیاد بوده به همین دلیل است که بایستی کودهای حیوانی پیش از خشکیدن در کشتزار پخش و در خاک دفن شوند تا نیتروژن آنها به صورت گاز آمونیاک به هدر نرود. ارزش غذایی کودهای حیوانی بستگی به نوع دام، علوفه مصرفی، نوع بستر، روش نگهداری دامها و نحوه تخمیر دارد. مثلا کود گوسفندی ۹۵% درصد نیتروژن، ۳۵ درصد پنتااکسید فسفر و یک درصد پتاسیم دارد. در اکثر آزمایش ها به هنگام مصرف کودهای حیوانی، اثرات آنها مانند کودهای شیمیایی در افزایش عملکرد در سال اول چشمگیر نبوده، بلکه تاثیر آنها معمولا گذشت زمان مشهود می باشد. در اثر استمرار مصرف کودهای حیوانی در خاکهای آهکی، پ – هاش خاک کاهش یافته، در نتیجه علاوه بر بهبود خصوصیات فیزیک و شیمیایی خاکها زراعی، حلالیت تعدادی از عناصر غذایی به ویژه فسفر، آهن، روی، منگنز، بر و مس افزایش می یابد (سیلسپور و همکاران، ۱۳۸۵). کود دامی: فضولات مایع و مدفوع جامد حیوانات، همراه با کاه و کلش و علف آجار زیر دست و پا و بستر دامها را کود دامی می نامند و منظور از کودهای حیوانی یا دامی، عمدتا کودهای اصطبلی یا پهن است که قدیمی ترین، پرمصرف ترین و فراوان ترین کودی است که به خاک داده می شود. کود اصطبلی از دو قسمت مایع و جامد تشکیل شده است. قسمت مایع مخصوصا حاوی عناصر مختلف غذایی قابل جذب برای گیاهان است. کیفیت، ترکیب شیمیایی و میزان عناصر غذایی کودهای مختلف بنا به نوع دام، نحوه داشت آن نوع علوفه و تغذیه دام، روش نگهداری و نحوه استفاده آن، متفاوت است. کودهای دامی و به طور کلی کودهای آلی از نظر مقدار عناصر غذایی به پای کودهای شیمیایی نمی رسند، ولی این حسن را دارند که اولا: عناصر غذایی آنها عمدتا قابل جذب است، ثانیا: این عناصر تدریجا آزاد می شوند و در اختیار گیاه قرار می گیرند و ثالثا: اثرات فیزیکی، شیمیایی و بیوشیمیایی آنها در خاک نقش عمده را ایفاء می کند. در میان کودهای دامی، کود گوسفندی بهتر از سایر کودها است و کودهای گاوی و اسبی پس از آن قرار دارند، لازم به ذکر است که مصرف کودهای مرغی دارای ظرفیت های خاص می باشد و کود اسبی به علت تولید گرمای بیشتر در بستر، برای کشت و کار در مناطق سردسیر، اهمیت بیشتری دارد (محمدی، ۱۳۸۵).
۱-۵-۶- کود ورمی کمپوست و اهمیّت و کاربرد آن
ورمی کمپوست یک کود بیوارگانیک است که بسیار نرم، سبک وزن، ترد، تمیز، بی بو بوده و ظاهری شبیه به پودر گرانول قهوه دارد. لغت Verm مشتق از کلمه لاتین Vermis به معنای کرم می باشد و ورمی کمپوست حاصل یک فرایند نیمه هوازی است که به مساعدت گونه هایی خاص از کرم ها، قارچ ها، باکتریها و اکتینومیستها انجام می پذیرد. ورمی کمپوست مواد حاصل از بستر رشد کرم ها بوده که پس از دفع شدن از سیستم گوارشی این موجودات در محیط باقی می ماند. این ماده شامل فضولات کرم به همراه مواد آلی تجزیه شده و اجساد کرم ها می باشد که برای گیاهان ارزش غذایی فراوانی دارد و خاک را حاصلخیز می نماید. مواد دفع شده توسط کرم ها اغلب دارای ازت، فسفر و پتاسیم به مراتب بیشتر از خاکهای بدون کرم است و میزان عناصر میکرو نیز در این خاکها بیشتر می باشد (ززولی، ۱۳۸۸). ورمی کمپوست به کمپوستی می گویند که توسط کرم های خاکی تولید می شود، به عبارت دیگر به مواد دفعی کرم های خاکی ورمی کمپوست اطلاق می گردد. این محصول برای پرورش گیاهان زراعی در وضعیتی مرغوب و سالم، فوق العاده مفید است و باعث افزایش عملکرد محصولات زراعی می شود. ورمی کمپوست، کودی بی زیان و ضرر است و هیچگونه تاثیر سوئی بر اکوسیستم ندارد (واحدی و همکاران، ۱۳۸۵). ورمی کمپوست: بیشتر مواد زائد جامد در منازل شهری، شامل ضایعات سبزی، میوه، بزگ درختان و مواد قابل تجزیه توسط میکروارگانیزمهای خاک می باشد. این نوع ضایعات را می توان در خارج منزل، توسط روش های علمی به کمپوست تبدیل نمود، ولی در آپارتمانها به خصوص در طول فصل زمستان از روش فوق نمی توان استفاده نمود. تبدیل ضایعات خانگی به کمپوست توسط کرمهای خاکی، یک روش بسیار کارآمد در تولید کمپوست توسط کرمهای خاکی است که به دلیل توان رشد و تکثیر بسیار سریع و پتانسیل قابل توجه برای مصرف انواع مواد آلی زائد، این قبیل مواد (غالبا مزاحم و آلوده کننده محیط)، را به یک کود آلی، با کیفیت ممتاز تبدیل می کنند. عبور آرام، مداوم و مکرر این مواد از مسیر دستگاه گوارش کرم خاکی، همراه با خرد کردن، ساییدن، بهم زدن و مخلوط کردن که در بخش های مختلف این مسیر انجام می شود، آغشته کردن این مواد به انواع ترشحات سیستم گوارشی (مانند ذرات کربنات کلسیم، آنزیم ها، مواد مخاطی، متابولیتهای مختلف میکروارگانیسم های دستگاه گوارشی) و بالاخره ایجاد شرایط مناسب برای سنتزاسیدهای هومیک، در مجموع موادی را تولید می کند که خصوصیاتی کاملا متفاوت با مواد اولیه پیدا می کند. فرآورده ای که ورمی کمپوست تنظیم شده، سرشار از مواد هومیک و عناصر غذایی به فرم قابل جذب pH خوانده می شود و از لحاظ کیفی، ماده ای آلی با برای گیاه، دارای انواع ویتامین ها، هورمون های محرک رشد گیاه و آنزیم های مختلف است. از لحاظ ظاهری، به صورت دانه ای شکل با رنگ تیره، بدون بوی نامطبوع و دارای قابلیت عرضه تجارتی است (محمدی، ۱۳۸۵). کلمه Verm از لغت لاتین Vermis گرفته شده که به معنی کرم می باشد. ورمی کمپوست حاصل یک فرایند نیمه هوازی است (حدود ۸۰ درصد رطوبت) که توسط گونه ای خاص از کرمها، قارچها، باکتریها و اکتینومیست ها انجام می پذیرد. ورمی کمپوست مواد حاصل از بستر رشد کرم است که پس از دفع شدن از سیستم گوارش کرم، در محیط باقی می ماند، لذا این ماده مجموعه ای از فضولات کرم به همراه مواد آلی تجزیه شده و نیز اجساد کرمها بوده که برای گیاه، ارزش غذایی فراروانی دارد. مواد دفع شده توسط کرمها، اغلب دارای نیتروژن، فسفر، پتاسیم به میزان ۱۱ – ۵ مرتبه بیشتر از خاکهای بدون کرم می باشد، ضمنا در اثر عبور مواد آلی از دستگاه گوارش کرم، میزان عناصر قابل استفاده گیاه از جمله عناصر میکرو (ریز مغذی) افزایش چشمگیری می یابد. ورمی کمپوست به عمل آمده، فاقد بو و سایر عوامل بیماری زا می باشد. از این ورمی کمپوست می توان در گیاهان گلدانی با نسبت مناسب استفاده به عمل آورد (یک سوم حجم گلدان). مخلوط کردن ورمی کمپوست با خاک، جوانه زنی بذر و رشد گیاه را تسریع می نماید. ظرفیت تبادل کاتیونی ورمی کمپوست بیش از ۵۰ میلی اکی والانت در یکصد گرم می باشد. در اثر عبور مواد آلی از دستگاه گوارش کرم، میزان عناصر قابل استفاده گیاه از جمله عناصر ریز مغذی، افزایش قابل توجهی می یابد. به طور متوسط هر عدد کرم در روز به اندازه وزن بدنش مواد آلی را پس از بلع، به صورت فضولات دفع می کند (محمدی، ۱۳۸۵). تهیه کمپوست به فرایند تجریه کنترل شده مواد آلی توسط ریز موجودات در حضور اکسیژن گفته می شود. این مواد آلی می تواند کود دامی، بقایایی محصولات زراعی یا هر ماده آلی دیگری باشد. مواد آلی توسط فعالیت متوالی باکتری ها، قارچ ها و اکتینومایست ها تجزیه می شوند. فعالیت این ریز موجودات باعث می شود دمای مواد در حال کمپوست به ۶۰ – ۵۰ درجه سانتیگراد برسد و تا چند هفته در این درجه حرارت باقی بماند. کرم های کود دامی در مراحل آخر تجزیه فعال هستند و به تبدیل کمپوست به هوموس کمک می کنند (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۶). ورمی کمپوست دارای عناصر مختلف پر مصرف و کم مصرف مورد نیاز گیاه می باشد، ولی مهم تر از همه این است که همه این عناصر به شکل قابل استفاده و محلول در آب هستند. یکی از دلایل قابلیت جذب بیشتر عناصر غذایی توسط گیاه در ورمی کمپوست بدلیل خاصیت تامپونی این ماده است که از تغییرات بیش از حد پ – هاش در خلال جذب عناصر توسط گیاه جلوگیری نموده و همچنین اسیدهای آلی موجود در آن، عناصر غذایی موجود در خاک را (بخصوص عناصر میکرو نظیر آهن و …) از طریق کمپلکس نمودن بصورت محلول در آورده و در اختیار گیاه قرار می دهد (سماوات و همکاران، ۱۳۸۷). ورمی کمپوست در تغلیظ عطر و اسانس گیاهان و گلهای معطر نیز موثر است. (ززولی، ۱۳۸۸).
۱-۵-۷- کاربرد کودهای شیمیایی بر خصوصیات رشدی گیاهان دارویی
استفاده از مواد شیمیایی مختلف، در رابطه با عموم گیاهان کشاورزی از جمله گیاهان دارویی، مستلزم دقت کامل است، زیرا ممکن است یک ماده شیمیایی بیش از میزان لازم در درون گیاهان مورد مصرف انسان تثبیت شود و برای سلامتی انسان زیان آور گردد (امیدبیگی، ۱۳۸۸). لازم به تذکر است که همیشه کود گیاهی و کود شیمیایی را باید توام به زمین داد تا از سفت شدن خاک جلوگیری شود تاثیر کودهای شیمیایی در کوتاه مدت و کودهای حیوانی در درازمدت نمایان میگردد (حسنی زاده، ۱۳۸۹). با استعمال کود شیمیایی می توان از وسعت محدود مزارع چندین برابر معمول محصول بدست آورد و زندگی بهتری را پایه گذاری کرد (مشیری، ۱۳۶۰). در ابتدا استفاده از کودها و آفت کش ها رشد محصولات زراعی و در نتیجه تولید بیوماس (به ویژه برای خاک های ضعیف از نظر حاصل خیزی مهم است) را ارتقاء می بخشد. به هر حال استفاده از برخی کودها، به ویژه کودهای ازته و آفت کش ها می توانند فعالیت میکروارگانیسم ها و در نتیجه فرایند تجزیه مواد آلی را تسریع نمایند. این کودهای شیمیایی، ترکیبات ازته سهل الوصول را برای میکروارگانیسم ها فراهم می نمایند. این مسئله به خصوص در جایی که نرخ کربن به ازت مواد آلی خاک بالا باشد، دارای اهمیت است، زیرا در صورت فقدانازت فرایند تجزیه به کندی صورت می گیرد (عسگری، ۱۳۹۱). تاثیر کودهای شیمیایی تا حدود زیادی، هم به روش استعمال کود و هم به قرار دادن کود در درون یا در روی خاک وابسته است. آب و هوا یکی از مهمترین عوامل موثر در رشد گیاهان می باشد، بنابراین عکس العمل گیاهان در برابر افزایش کودهای شیمیایی نیز بستگی به اقلیم منطقه و بویژه مقدار رطوبت دارد. در برخی از فصول سال که به علت شرایط نامساعد اقلیمی کشت نباتات اجبارا به تعویق می افتد، استعمال کود شیمیایی باعث تسریع مراحل مختلف رشد می گردد و بدین وسیله اثرات ناشی از نامساعد بودن شرایط جوی را خنثی می نماید. چنانچه ارتباط بین کود شیمیایی و شرایط اقلیمی را از نظر دیگری بررسی نماییم ملاحظه خواهیم کرد که غالبا کودهای شیمیایی باعث تحریک رشد اولیه گیاه می شود، لکن چنانچه دوره خشکی تا اواسط فصل رشد دوام پیدا نماید، کودهای شیمیایی احتمالا مقدار محصول را کاهش می دهند. دلیل این امر این است که گیاهان در اثر استعمال کود شیمیایی به سرعت رشد می کنند و دارای شاخ و برگ فراوان می باشند و در نتیجه مقدار زیادی از رطوبت خاک را جذب می نمایند، بنابراین خاک به سرعت خشک می شود. در برخی اوقات استعمال کود شیمیایی نیز سبب می گردد که مقاومت گیاه نسبت به خشکی افزایش یابد زیرا گیاه به خوبی رشد و ریشه های آن به اعماق خاک نفوذ می کند بنابراین رطوبت مورد احتیاج خود را از اعماق جذب می نماید. کود شیمیایی باعث تحریک رشد اولیه گیاه می گردد، لکن گاهی اوقات این گونه افزایش رشد را نمی توان به منزله معیار افزایش محصول تلقی نمود، زیرا که با پیشرفت زمان میزان رشد احتمالا کاهش می یابد، بنابراین مقدار محصول در هنگام برداشت چندان افزایشی حاصل نخواهد کرد. برعکس اثر کود شیمیایی در رشد برخی از گیاهان ممکن است چندان محسوس نباشد، لکن مقدار محصول به هنگام برداشت به نحوه قابل ملاحظه ای افزایش می یابد. (محمودی و همکاران، ۱۳۸۰).
۱-۵-۸- کاربرد کودهای حیوانی بر خصوصیات رشدی گیاهان دارویی
بهترین راه به کار بردن کودهای حیوانی عبارت از این است که آنرا بگذارند بخوبی بپوسد و خس و خاشاک درشت آن از بین برود و بعد از آنکه پهن پوسیده را در سطح مزرعه پهن کردند بلافاصله مزرعه را شخم عمیق بزنند تا پهن بخوبی با خاک مخلوط شود (مشیری، ۱۳۶۰). لازم به تذکر است که همیشه کود گیاهی و کود شیمیایی را باید توام به زمین داد تا از سفت شدن خاک جلوگیری شود تاثیر کودهای شیمیایی در کوتاه مدت و کودهای حیوانی در درازمدت نمایان میگردد (حسنی زاده، ۱۳۸۹). هر گونه کاربرد کود حیوانی، پیشاب (ادرار دام) یا دیگر ضایعات غنی از کربن مانند دانه ضایعات قهوه، مقدار مواد آلی خاک را ارتقاء می دهد. در برخی موارد، بهتر است تا قبل از اضافه کردن این مواد به خاک، برای یک دوره مشخص به آنها فرصت کافی برای تجزیه (یا تخمیر) داده شود. آلی شدن ترکیبات حاوی کربن باعث می شود ازت موجود در خاک به طور موقت از گردش خارج شود (به حالت رکود در می آید)، زیرا میکروارگانسیم ها برای رشد و توسعه خود هم به ازت نیاز دارند. کودهای حیوانی معمولا سرشار از ازت هستند، بنابراین فرایند آلی شدت ازت، بسیار کم و در حد ناچیز روی می دهد. هر جا که کاه و کلش بخشی از کود حیوانی را تشکیل دهد، یک دوره تجزیه، از آلی شدن ازت در زمین جلوگیری می نماید (عسگری، ۱۳۹۱). ماده ی آلی تنها یک فرم طبیعی کود که برای افزایش عملکرد گیاهان به کار می رود نیست، بلکه زندگی خاک، ساختمان خاک، متابولیسم گیاه و تولید محصول را بهبود می بخشد (سیادت و همکاران، ۱۳۸۹). مواد آلی پس از ورود به خاک، تحت تاثیر فعالیت های حیاتی موجودات زنده خاک می پوسند و تبدیل به هوموس می شوند. افزون مواد آلی به خاک، اثرات مطلوب چندی در حاصلخیزی خاک دارد که به طور خلاصه به شرح ذیل است: اثر فیزیکی مواد آلی در خاک در افزایش کلوئیدهای آلی خاک و افزایش سطح ویژه و بالا بردن ظرفیت تبادلی خاک است، به علاوه بهبود ساختمان، افزایش ظرفیت نگهداری آب خاک، تیره کردن رنگ خاک و به طور کلی بهبود شرایط فیزیکی خاک را سبب می شود. این تاثیرات طی سالیان دراز پس از افزایش مواد آلی در خاک باقی می ماند. نقش شیمیایی مواد آلی در خاک، در افزایش عناصر غذایی و ترکیبات آلی در خاک است که به نوبه خود، ظرفیت جرب و نگهداری عناصر غذایی در خاک و همچنین چسبندگی ذرات برای تشکیل خاکدانه ها را نیز افزایش می دهد. کودهای آلی ضمن این که در افزایش قدرت باروری خاک به عنوان منبع غذایی دخالت دارند، با داشتن خواص متعدد خود در بهبود و اصلاح خاکها جایگاه ویژه ای را اشغال می کنند. مشارکت در تشکیل خاکدانه ها، پایداری خاکدانه ها، جذب، رطوبت زیادی و غیره فوایدی هستند که به مواد آلی خاک باز می گردد و نهایتا وجود آن از فرسایش، تخریب و نقل و انتقال مواد متشکله ی خاک جلوگیری می نماید. کودهای حیوانی در زمان مصرف، بهتر است که خشک و پوسیده باشند. مصرف کودهای دامی تازه و مخصوصا پهن خیس و تازه حیوانات، موجب تشدید فعالیت میکروارگانیسم ها و مصرف عناصر غذایی و مخصوصا ازت کود و خاک می شود که منجر به بروز کمبود و کاهش رشد و تاخیر در رسیدن محصول می گردد. کودهای دامی را باید حتی المقدور قبل از کشت به خاک داد و در صورت امکان در فصل پاییز وارد خاک و به کمک شخم یا خاک مخلوط نمود. کودهای دامی را کمتر به صورت سرک مصرف می کنند، مگر در چمن کاری و گلگاری و از طرف دیگر در سبزی کاری و صیفی جات، کود دامی را عمدتا برای تهیه بستر نرم و گرم (حرارت حاصل از تخمیر کود) جهت بذر و گیاه جوان به کار می برند (محمدی، ۱۳۸۵).
۱-۵-۹- کاربرد کودهای ورمی کمپوست بر خصوصیات رشدی گیاهان دارویی
ورمی کمپوست در اصلاح بافت فیزیکی خاک نقش بسزایی دارد و خاک را سبک می نماید. بعلاوه آب را بهتر نگه می دارد یعنی باعث می شود تا آب به آرامی رها شده و از تبخیر سطحی و یا نفوذ سریع آب به داخل عمق خاک جلوگیری می نماید. ورمی کمپوست یک کود صد در صد آلی است و بطور مستقیم جذب ریشه گیاه می شود و محیط مناسبی برای رشد موجودات ذره بینی خاک را فراهم می آورد. ورمی کمپوست محصولی با ارزش برای انواع و اقسام کاشت ها به حساب می آید. در درجه اول برای پرورش گل و گیاهان زینتی و در مزارع اصلاح نژاد گیاهان نیز مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که نقش اساسی این کمپوست، تحریک و تسریع رشد گیاه است، بهترین تاثیر را در رنگ آمیزی گل و درشت نمودن آن دارا می باشد (ززولی، ۱۳۸۸). استفاده از کمپوست برای حفظ و بهبود حاصلخیزی خاک و مقدار هوموس آن در استاندارد کشاورزی زیستی کانادا توصیه شده است. کمپوست جوان باعث تحریک فعالیت زیستی خاک در کوتاه مدت می شود، در حالی که کمپوست رسیده، تاثیر مثبت بیشتری در افزایش ماده آلی خاک و بهبود ساختمان آن دارد. در دراز مدت، کمپوست رسیده در مقایسه با کود دامی تازه حاصلخیزی خاک را بیشتر افزایش می دهد (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۶). ورمی کمپوست عمل جوانه زنی در گیاه را تحریک می کند، برای این منظور در بستر بذر از ۳۰ – ۲۰ درصد ورمی کمپوست مخلوط با شن استفاده بعمل می آید. این مخلوط رشد مداوم و خوبی را برای گیاه در حدود سه ماه تامین می نماید. جوانه زنی بذرهای گوجه فرهنگی، کلم پیچ و تربچه در ورمی کمپوست خیلی بهتر از کمپوست معمولی انجام می پذیرد. در کشت سبزی و صیفی توصیه می گردد قبل از نشاء کاری یا بذر پاشی از ورمی کمپوست به میزان ۱۲۵۰ – ۷۵۰ کیلوگرم در هکتار استفاده به عمل آید. ورمی کمپوست عناصر سنگین موجود در خاک را تثبیت نموده و مانع از جذب بیش از حد آن توسط گیاه می شود. در تحقیقی در اثر مصرف ورمی کمپوست قابلیت جذب عناصر ازت و پتاسیم توسط گیاه نسبت به خاک معمولی بترتیب ۵ و ۷ برابر افزایش یافت (سماوات و همکاران، ۱۳۸۷). ماده ی آلی تنها یک فرم طبیعی کود که برای افزایش عملکرد گیاهان به کار می رود نیست، بلکه زندگی خاک، ساختمان خاک، متابولیسم گیاه و تولید محصول را بهبود می بخشد (سیادت و همکاران، ۱۳۸۹).
۱-۵-۱۰- کاربرد تلفیقی کودهای آلی (ورمی کمپوست و حیوانی) و شیمیایی بر خصوصیات رشدی گیاهان دارویی
کودهای شیمیایی بطور گسترده در اکوسیستم کشاورزی برای حفظ سلامت گیاهان و همچنین افزایش عملکرد محصولات زراعی مورد استفاده قرار می گیرند. میزان مصرف آنها در محصولات زراعی گوناگون افزایش یافته و در نتیجه منجر با ایجاد مشکلات بسیار جدی از قبیل آلودگی آب و هوا و طغیان مجدد آفات و غیره شده است. از این رو، اجرای راهکار مدیریت مصرف تلفیقی کودهای مختلف در کشاورزی ضروری می باشد. تلفیق صحیح و عاقلانه مصرف کودهای شیمیایی، طبیعی و کودهای زیستی برای جلوگیری از خطر نابودی منابع تولید انرژی برگشت ناپذیر و حذف معایب کودهای شیمیایی با ارزش خواهد بود. میکروارگانیسم های مهمی مانند ازتوباکتر، آزوسپریلیوم، آزولا در چرخه های تثبیت نیتروژن شرکت دارند و ماده مغذی نیتروژن را برای گیاهان ذخیره می کنند (واحدی و همکاران، ۱۳۸۵). معمولا اثرات مفید کود دامی در مقایسه با کودهای شیمیایی مدت بیشتری دوام می آورند (محمودی و همکاران، ۱۳۸۰). انواع کودهای حیوانی در نقاط مختلف کشور مصرف زیاد دارد ولی چون مقدار آن محدود است و از طرفی ارزش غذایی آن برای نبات کم میباشد لذا برای جبران نقیصه علاوه بر استفاده از این کود مصرف کود شیمیایی را نیز باید تعمیم داد (مشیری، ۱۳۶۰). کشاورزان زیستی معمولا به جای استفاده از کود دامی تازه ترجیح می دهند آن ها را به شکل کمپوست در مزرعه استفاده کنند. نگرانی های بسیاری در مورد استفاده از کود دامی تازه در مزارع کشاورزی وجود دارد که از آن جمله می توان به خطرهای آن برای سلامتی انسان و محیط اشاره کرد. کشاورزان زیستی برای کاهش این خطرات، کود دامی را قبل از استفاده به شکل کمپوست در می آورند و کود دامی را با احتیاط فرآوری می کنند (کوچکی و همکاران، ۱۳۸۶). اگر ورمی کمپوست را با کود معمولی مخلوط نموده و به گیاه بدهیم در حلالیت مواد مغذی کود تاخیر ایجاد شده و مدت زمان پایداری کود در زمین افزایش می باید. این رها سازی تدریجی مواد غذایی موجب می شود تا در طول کاشت و داشت گیاه دیگر احتیاجی به افزودن کود اضافی نباشد. ارزشمندترین خاصیت این کود در عملکرد آنزیمها و میکروارگانیسم ها و همچنین هورمونهای مختلف موجود در آن است. ورمی کمپوست حاوی آنزیم هایی چون پروتئاز، آمیلاز، لیپاز، سلولاز و کتیناز می باشد که در تجزیه مواد آلی خاک و در نتیجه در دسترس قرار دادن مواد مغذی مورد لزوم ریشه گیاه نقش موثری را دارا می باشد. خصوصیات فوق باعث می شود تا ورمی کمپوست بعنوان بهترین و اساسی ترین کود برای احیای زمین های فقیر و لم یزرع بحساب آید (ززولی، ۱۳۸۸). مواد آلی بر خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و سلامت کلی آن تاثیر می گذارند. خصوصیاتی از خاک که از مواد آلی تاثیر می پذیرند عبارتند از: ساختمان خاک، ظرفیت نگهداری رطوبت، تنوع و فعالیت موجودات زنده خاک (هم موجودات مفید و هم مضر برای رشد محصول) و دسترسی به مواد مغذی. به علاوه مواد آلی بر عملکرد مواد اصلاح کننده شیمیایی، کودها، حشره کش ها و علف کش ها نیز تاثیر می گذارند (عسگری، ۱۳۹۱). امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته کودهای حیوانی و ضایعات کشاورزی (علفهای هرز، برگ درختان، پوست میوه ها و …) را با کمک کودهای شیمیایی، کرم های خاکی، قارچ ها، باکتریها و … تخمیر نموده و به شکل بهتر و مقوی تر در آورده تا با سهولت بیشتری توسط زراعین در مزارع و باغها مصرف شود (سیلسپور و همکاران، ۱۳۸۵). یافته های پژوهشگران نشان دهنده ی بهبود ویژگی های خاک در اثر کاربرد درازمدت کودهای آلی در مقایسه با کودهای شیمیایی می باشد. بر این اساس پترسون و همکاران (۱۹۹۲) در طی پژوهش های ۳۲ ساله، دریافتند که همه ی ویژگی های شیمیایی (شامل فراهمی فسفر، پتاسیم، منیزیم، کربن و نیتروژن و pH و پارامترهای بیولوژیک (تنفس، فعالیت های اوره آز و جمعیت کرم های خاکی و …) در اثر کوددهی آلی در مقایسه با کوددهی شیمیایی بهبود یافتند. در مقایسه با فرمولاسیون کودهای ساختگی یا شیمیایی، کودهای آلی دارای مقادیر نسبتا پایینی از مواد غذایی هستند، اما اعمال مهمی را انجام می دهند که از عهده ی کودهای شیمیایی بر نمی آید. کودهای آلی مواد آلی خاک را افزایش می دهند و در نتیجه ظرفیت نگهداری آب خاک را افزایش می دهند. این کودها همچنین ساختار فیزیکی خاک را بهبود می بخشد که موجب افزایش تهویه ریشه های گیاه می گردد. هنگامی که منابع آلی به عنوان کود استفاده شود، فعالیت قارچ ها و باکتری ها در خاک را افزایش می دهد. قارچ های مایکوریزا که دیگر مواد غذایی را برای گیاه قابل دسترس می کنند، در زمانی که محتوی ماده ی آلی خاک بالاست، افزایش می یابند. مواد غذایی که به صورت آلی در اختیار گیاه قرار گرفته اند، به کندی از خاک شسته می شوند و موجب کاهش آلودگی آب در مقایسه با کودهای شیمیایی می گردد (رلف، ۱۹۹۷). همچنین به نظر می رسد که تولید محصول براساس کاربرد کودهای آلی در مقایسه با کودهای شیمیایی نوع پایدارتری از کشاورزی باشد. بنابراین، در سال های اخیر کاربرد کود آلی توجه زیادی را از سوی کشاورزان، دوستداران محیط زیست و مصرف کنندگان به خود جلب کرده است (بویر و بلک، ۱۹۹۴) (سیادت و همکاران، ۱۳۸۹). کودهای حیوانی و شیمیایی، تاثیر مطلوبی در رشد و عملکرد مرزه دارند. در فصل پاییز هنگام آماده ساختن خاک، اقزودن ۵۰ تا ۶۰ کیلوگرم در هکتار اکسیدفسفر و ۶۰ تا ۸۰ کیلوگرم در هکتار اکسید پتاس در زمینهایی که مرزه کشت می شود، ضروری است. همچنین، افزودن ۵۰ تا ۸۰ کیلوگرم در هکتار ازت در فصل بهار، هنگام آماده کردن زمین برای کاشت گیاه، نتایج مطلوبی در افزایش عملکرد خواهد داشت. پس از اولین برداشت محصول، اضافه کردن مقادیر مناسبی ازت به فواصل بین ردیفها، نتایج مطلوبی را در رشد و افزایش عملکرد به همراه دارد (امیدبیگی، ۱۳۸۸).
فصل دوم
ادبیات و پیشینه پژوهش
برای انجام هر تحقیق نیاز به بررسی کارهای تحقیقاتی دیگران در آن زمینه می باشد. با بررسی سوابق مطالعاتی که در ارتباط با آن موضوع صورت گرفته، می توان نقاط ضعف و قوت آن را دریافت و با در نظر گرفتن تمامی مسائل و روشها، اقدام به انتخاب بهترین روش جهت پیشبرد کار تحقیقاتی نمود. لذا در این قسمت به بررسی تحقیقات انجام شده و مرتبط و در برگیرنده قسمتهای مختلف تحقیق حاضر در داخل و خارج کشور پرداخته شده است، طبق بررسی های به عمل آمده و تحقیقات انجام شده در خصوص گیاه دارویی مرزه موارد زیر بیان می شود:
- در جنس مرزه نیز همانند آویشن، مهمترین ترکیبات شیمیایی اسانس مربوط به گروه منوترپنوئیدها می باشد و از میان آنها دو ترکیب فنلی تیمول و کارواکرول جزء ترکیبات شاخص به حساب می آیند. ترکیب شاخص دیگر در این جنس P-Cymene ترکیبات این گروه که در جنس مرزه جزء ترکیبات شاخص به حساب می آید است که مانند دو ترکیب یاد شده جزء منوترپن های تک حلقه ای می باشد. از دیگر Y-Tevpinene به مقدار بیش از ۱۰ درصد وجود دارد. لیمونن و او ۸ – سینئول است که در تعدادی از گونه ها (Limonen & 1,8-Cineole). از دیگر منوترپن های تک حلقه ای هستند که در تعدادی از گونه های این جنس حضور دارند. در مورد وجود کموتایپ های مختلف در گونه مرزه تابستانه مطالعات نشان داده که گیاهان پرورش یافته در آفریقا از نظر تولید میزان تیمول قوی بوده و با ۵/۲۲ درصد بالاترین میزان تولید این ماده را دارند، به عبارت دیگر اینها کموتایپ تیمول هستند، در حالی که گیاهان پرورش یافته در کانادا، اروپا و ایران از نظر میزان کارواکرول و گاماترپینن غنی هستند و در واقع کموتایپ کارواکرول – گاما – ترپینن هستند (میرزا و احمدی، ۱۳۸۰). در مطالعه دیگری که در ترکیه انجام شد اسانس گونه مرزه تابستانه از ۲۰ منطقه مختلف ترکیه مورد مطالعه قرار گرفت و نتیجه جالب از این تحقیق این بود که تمام اسانس های گرفته شده از نمونه های کاشته شده دارای کارواکرول بالا ( ۴۲ تا ۶۳%) بودند و کارواکرول ترکیب غالب اسانس بود در حالی که اسانس حاصل از نمونه های وحشی که در قسمت غربی ترکیه از جمله سواحل شرقی مدیترانه به طور وحشی می رویند، تیمول ترکیب غالب اسانس را تشکیل می داده است. البته یک مورد استثناء هم مشاهده شد که میزان درصد کارواکرول و تیمول شبیه به هم بودند.(Baser et al. , 2004). مطالعات انجام شده در مورد نمونه های کاشته شده مرزه تابستانه در ایران نشان می دهد که در آنها کموتایپ های با کارواکرول و گاماتریینن بالا (عباسی و همکاران، ۱۳۸۴ و زهرا فاکرباهر و همکاران، ۱۳۸۰) کموتایپ های با تیمول کارواکرول و الفا – ترپینن بالا (میزا و همکاران، ۱۳۸۰) وجود دارند (جم زاد، ۱۳۸۸).
- طی تحقیقی که اکبری نیا در سال ۱۳۸۹ بر روی واکنش گیاه دارویی مرزه سهندی[۵] به نیتروژن و تراکم کاشت انجام دادند به این نتیجه رسیدند که با افزایش مقدار کود نیتروژن، ارتفاع بوته، تعداد شاخه در بوته و وزن سرشاخه (خشک) روند افزایشی داشتند. بیشترین درصد اسانس با کاربرد ۴۰ کیلوگرم نیتروژن در هکتار بدست آمد و افزایش بیشتر نیتروژن باعث کاهش این دو صفت شد. با افزایش تراکم بوته در واحد سطح تعداد شاخه در بوته روند کاهشی داشت و بیشترین تعداد شاخه در تراکم ۸ بوته در متر مربع بدست آمد. نتایج این آزمایش حکایت از تاثیر جداگانه کود نیتروژن و تراکم کاشت و همچنین اثر متقابل آنها بر برخی صفات رویشی، عملکرد کمی و اسانس گیاهان دارویی مرزه سهندی دارد.
- در تحقیقی که رضوانی مقدم و همکاران در ۱۳۸۸ بر روی بررسی اثر کودهای بیولوژیک و آلی بر برخی صفات کمی و مقدار اسانس گیاه دارویی مرزه انجام دادند به این نتیجه رسیدند که که کاربرد کودهای بیولوژیک و آلی می تواند در بهبود خصوصیات کمی و کیفی مرزه موثر باشند. به طور کلی، نتایج این تحقیق حاکی از آن است که استفاده از ورمی کمپوست و کودهای بیولوژیک حاوی ریزموجودات باکتریایی و یا قارچی، به تنهایی و یا در ترکیب با یکدیگر، در بهبود ویژگی های رشدی و عملکرد گیاه دارویی مرزه، تاثیر مثبتی داشت. با توجه به ضرورت تولید این قبیل گیاهان در نظام های زراعی از یک طرف و لزوم توجه به کشت این گیاهان در نظام های کم نهاده، به نظر می رسد که استفاده از کودهای آلی و بیولوژیک می تواند به عنوان گزینه ای مناسب در راستای نیل به اهداف کشاورزی پایدار در تولید گیاهان دارویی مد نظر قرار گیرد.
- طبق مطالعه ای که محمدپور و همکاران در سال ۱۳۸۹ بر روی تاثیر تاریخ کاشت و تراکم بر خصوصیات مورفولوژیک و عملکرد مرزه تابستانه انجام دادند به این نتیجه رسیدند که خصوصیات مورفولوژیک مرزه که اغلب از اجزای عملکرد پیکر رویشی محسوب می شوند، تحت تاثیر تیمارهای زراعی قرار داشته و با مدیریت صحیح می توان عملکرد رویشی را افزایش داد. نتایج بدست آمده نشان داد که خصوصیات مورفولوژیک مرزه که اغلب از اجزای عملکرد پیکر رویشی محسوب می شوند، تحت تاثیر تیمارهای زراعی قرار داشته و با مدیریت صحیح می توان عملکرد رویشی را افزایش داد.
- در مطالعه ای که مکی زاده تفنی و همکاران در سال ۱۳۸۷ بر روی اثر کاربرد منابع مختلف نیتروژن بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه مرزه انجام دادند به این نتیجه رسیدند که کاربرد کودهای زیستی به تنهایی و یا در ترکیب با کود شیمیایی در بهبود صفات کمی و کیفی گیاه دارویی مرزه تاثیر مثبتی داشته و به جای مصرف مداوم کود شیمیایی می توان با استفاده بهینه از نهاده های زیستی در راستای کشاورزی پایدار و کاهش آلودکی ناشی از مصرف کود شیمیایی نیتروژنی اوره گام برداشت. همچنین نتایج نشان داد که منابع مختلف نیتروژن بر صفات کمی و کیفی گیاه مرزه تاثیر معنی داری داشته و برای تولید ماده خشک و اسانس بیشتر باید کود نیتروژن به شکل زیستی یا شیمیایی مصرف شود که علت آن نقش نیتروژن در افزایش تولید ماده خشک و افزایش طول دوره رشد می باشد نیتروژن با افزایش تقسیم و افزایش تورژسانس سلول های مریستمی سبب افزایش رشد رویشی و شاخه دهی گیاهان می شود. به طور کلی تیمارهای کودی بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه مرزه تاثیر داشته و علاوه بر آن نوع نیتروژن مصرفی نیز بر این صفات تاثیر دارد و جهت حصول بیشترین عملکرد اقتصادی و اسانس می توان اقدام به مصرف کود زیستی به همراه ۵۰% کود نیتروژنی اوره توصیه شده نمود. البته کاربرد کودهای زیستی به تنهایی و یا در ترکیب با کود شیمیایی علاوه بر بهبود خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی مرزه در پایداری تولید و حفظ محیط زیست نیز تاثیر مثبتی داشته و با توجه به ضرورت تولید گیاهان دارویی در نظام های زراعی از یک طرف و لزوم توجه به کشت این گیاهان در نظام های کم نهاده از طرف دیگر، به نظر می رسد کودهای زیستی جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی در تولید این گیاهان است.
- طبق تحقیقی که مومیوند و همکاران در سال ۱۳۸۸ بر روی تاثیر کاربرد نیتروژن و کربنات کلسیم بر تجمع نیترات و عملکرد گیاه دارویی مرزه تابستانه انجام دادند به این نتیجه رسیدند که امروزه استفاده از کودهای نیتروژن دار در کشت و کار سبزیجات افزایش چشمگیری یافته است که نتیجه آن تجمع نیترات در سبزیجات، آلودگی آب های سطحی و زیر زمینی و آلودگی اکوسیستم ها است و این امر می تواند برای سلامتی انسان و محیط زیست بسیار خطرناک باشد. بنابراین بشر مجبور است که در مصرف یا عدم مصرف کودهای شیمیایی (با توجه به اثرات مخرب آن ها) در کشت و کار سبزیجات و زراعت های دیگر اندکی تفکر کندو اقدامات مفیدی انجام دهد. بر اساس این تحقیق، کوددهی نیتروژن باعث افزایش میزان نیتروژن، در برگ مرزه شد در حالی که میزان کلسیم تغییری نکرد. همچنین کاربرد کربنات کلسیم باعث افزایش تجمع کلسیم در برگ و گاهش میزان نیتروژن گردید. با وجود این عملکرد برگ و سرشاخه گلدار تحت تاثیر کربنات کلسیم تغییر نکرد. بنابراین در صورتی که مصرف مرزه جنبه تازه خوری و یا ادویه ای داشته باشد باید در کاربرد کودهای شیمیایی به خصوص نیتروژن احتیاط لازم را انجام داد و در صورت امکان از روش های تلفیقی و ارگانیک برای تغذیه این نوع سبزیجات استفاده کرد، به طوری که عملکرد پیکر رویشی آن نیز کاهش چندانی نداشته باشد و از نظر اقتصادی و تغذیه ای مقرون به صرفه باشد. علاوه بر این با توجه به کاهش میزان نیترات تجمع یافته در برگ مرزه در پاسخ به افزایش میزان کربنات کلسیم خاک، می توان گفت که کشت این گیاه (به عنوان گیاهی مقاوم به آهک) در خاک های آهکی که بخش اعظمی از اراضی کشاورزی کشورمان را شامل می شوند، نه تنها در افزایش کاربری این اراضی موثر است بلکه می تواند عامل مهمی در کاشت تجمع نیترات باشد. در نتیجه می توان از این سبزی به عنوان گیاهی با ارزش و جایگزین برای کشت در خاک های آهکی نام برد.
- در تحقیقی که زراع و همکاران در سال ۱۳۸۸ در مورد تغییرات اسانس و برخی ویژگی های کمی گیاه مرزه تحت تاثیر مقادیر مختلف کود نیتروژن و کمپوست زباله شهری انجام دادند به این نتیجه رسیدند که همبستگی بالا و معنی داری بین عملکرد اسانس با ارتفاع بوته و تعداد شاخه فرعی بود و نیتروژن بر عملکرد اسانس مرزه تاثیر معنی داری داشت و با افزایش مقادیر کود مصرفی عملکرد اسانس نیز افزایش یافت که به سبب افزایش عملکرد ماده خشک در واحد سطح است. بطور کلی نتایج این بررسی نشان داد که مصرف کود نیتروژن و کمپوست زباله شهری بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی مزره تاثیر معنی داری داشته است.
- طبق مطالعه ای که احمدی و همکاران در سال ۱۳۸۲ بر روی مقایسه ترکیبهای موجود در اسانس مرزه بختیاری[۶] در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل در رویشگاه و مرزعه انجام دادند به این نتیجه رسیدند که در اسانس مرزه بختیاری جمع اوری شده از رویشگاه در مرحله قبل از گلدهی، عمده ترین ترکیبهای شناسایی شده پارا – سیمن (۵/۳۶%)، کارواکرول (۲۰%) و تیمول (۲/۱۹%) و در مرحله گلدهی کامل پارا – سیمن (۲/۲۳%)، کارواکرول (۸/۲۵%)، تیمول (۳/۱%) و منتون (۵/۱۸%) بودند. در اسانس مرزه بختیاری جمع آوری شده از مزرعه در مرحله قبل از گلدهی عمده ترین این ترکیبها پارا – سیمن (۶/۲۸%) و کارواکرول (۶/۴۸%) و در مرحله گلدهی کامل پارا – سیمن (۲/۲۱%) و کارواکرول (۳/۶۲%) بودند. بازده اسانس مرزه بختیاری کشت شده به ترتیب در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل (۱/۱% و ۱/۲%) و بازده اسانس مرزه بختیاری جمع آوری شده از رویشگاه در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل به ترتیب (۸/۱% و ۱/۱%) بود. مقایسه میزان کارواکرول در مرزه بختیاری کشت شده و وحشی در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل که به ترتیب ۶/۴۸%، ۳/۶۲% و ۲۰%، ۸/۲۵% بودند، نشان دهنده این است که تغییرات شرایط اکولوژیک از جمله: ارتفاع از سطح دریا، دما، خاک، رطوبت، اقلیم و … بر درصد کارواکرول تاثیر مثبت داشته است. از مقایسه ترکیب های موجود در اسانس مرزه بختیاری جمع آوری شده از مزرعه در مراحل قبل از گلدهی و گلدهی کامل ملاحظه می شود که با رشد گیاه از مراحل قبل از گلدهی به گلدهی کامل ترکیب هایی نظیر کارواکرول استات و کاریوفیلن اکسید از بین می روند و سایر ترکیب ها غیر از کارواکرول کاهش می یابند. بنابراین تغییر رویشگاه سبب افزایش ترکیب های فنلی شده است که می تواند خواص ضد میکروبی گیاه را نیز افزایش دهد.
- در مطالعه ای که اکبری نیا و همکاران در سال ۱۳۸۶ بر روی شناسایی ترکیب های معطر گیاه دارویی مرزه سهندی کشت شده در قزوین انجام شد به این نتیجه رسیدند که عصاره مرزه سهندی کشت شده دارای فنول های منوترپن است. تیمول، گاماترپینن و پاراسیمن از ترکیب های اصلی عصاره بودند. میزان عصاره سرشاخه های گلدار مرزه سهندی ۱۲/۲ درصد محاسبه شد. ۱۳ ترکیب در عصاره مرزه سهندی شناسایی شد. تیمول (۳/۳۸ درصد)، گاما ترپینن (۹/۳۰ درصد) و پاراسیمن (۳/۲۱ درصد) از ترکیب های اصلی و عمده عصاره بودند. نتایج این مطالعه بیان گر موفقیت آمیز بودن کشت مرزه سهندی در شرایط مزرعه از لحاظ درصد و ترکیب های معطر به ویژه تیمول، پاراسیمن و گاما ترپینن است که در ترکیب های دارویی ساخته شده در کشور و صنایع غذایی و عطرسازی کاربرد دارد.
- طبق تحقیقی که تجلی و همکاران در سال ۱۳۹۰ بر روی بررسی تاثیر مراحل فنولوژیک بر روی درصد و ترکیبات شیمیایی اسانس گیاه مرزه تابستانه انجام دادند به این نتیجه رسیدند که از نظر نوع ترکیبات اصلی اسانس گیاه مرزه تابستانه در دو مرحله رویشی و زایشی تفاوت قابل توجهی ندارد. اگر چه از نظر تعداد ترکیبات شناسایی شده تغییرات نسبتا زیادی در دو مرحله فنولوژیک ذکر شده دیده می شود. همچنین نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که سه ترکیب اصلی اسانس گیاه مرزه تابستانه به ترتیب تیمول، گاما ترپیئن و کارواکرول می باشد که خواص ضد باکتریایی، ضد قارچی و آنتی اکسیدانی آنها، خاصیت دارویی و اثرهای درمانی اسانس این گیاه را بطور کامل تایید می کند. همچنین از نظر زمان برداشت نتایج این تحقیق نشان داد که درصد ترکیبات اصلی و تعداد ترکیبات اسانس گیاه مرزه تابستانه در مرحله رویشی بیشتر از مرحله زایشی می باشد بنابراین جهت استفاده کامل از خواص دارویی اسانس این گیاه توصیه می گردد که زمان برداشت در مرحله رویشی گیاه باشد.
- در تحقیقی که حسن زاده اول و همکاران در سال ۱۳۸۴ بر روی اثر تراکم بر خصوصیات زراعی و عملکرد مرزه و شبدر ایرانی[۷] در کشت مخلوط انجام دادند به این نتیجه رسیدند که نتایج در مورد گیاه مرزه نشان داد که وزن خشک اندام رویشی و عملکرد اسانس در تیمارهای کشت خالص به طور معنی داری بیشتر از تیمارهای کشت مخلوط بود. وزن خشک مرزه با افزایش تراکم در تیمارهای کشت خالص کاهش اما در تیمارهای کشت مخلوط افزایش یافت. بررسی توزیع ماده خشک در مرزه نشان داد درصد ساقه، به طور معنی داری در تیمارهای کشت خالص بیشتر از تیمارهای کشت مخلوط بود. در کشت خالص مرزه، با افزایش تراکم، وزن خشک اندام رویشی کاهش پیدا کرد. علت این کاهش را می توان کم بودن فضای قابل دسترس برای رشد و نمو ذکر کرد. اما در کشت مخلوط مرزه با شبدر ایرانی برعکس اتفاق افتاد یعنی وزن خشک اندام رویشی مرزه با افزایش تراکم مرزه در مخلوط افزایش یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت چون مرزه در کشت مخلوط همراه با گیاهی قرار گرفته که از پتانسیل فراوانی در اشغال فضای کانوپی برخودار بود، باید تراکم شبدر کمتر شود تا مرزه بتواند عملکرد قابل قبولی داشته باشد. در کشت مخلوط شبدر و مرزه، چون مرزه در ابتدای فصل رویش از پتانسیل کمتری در اشغال فضای کانوپی برخودار بود، باعث شد شبدر به سرعت رشد کرده و فضا را پر نمایید در نتیجه عملکرد مرزه نسبت به کشت خالص کاهش یافت. بالا بردن تراکم مرزه در مخلوط تا حدودی باعث جبران کاهش عملکرد این گیاه شد. اما در کشت خالص این گیاه، با افزایش تراکم رقابت درون گونه ای افزایش یافت، بنابراین تراکم ۲۷ بوته در متر مربع بیشترین وزن خشک اندام رویشی و تراکم ۴۰ بوته در متر مربع بیشترین عملکرد اسانس را به خود اختصاص داد.
- طبق مطالعه ای که عبادی و همکاران در سال ۱۳۸۷ در مورد بررسی تاثیر روش های مختلف خشک کردن (طبیعی، آون و میکروویو) بر زمان خشک کردن، درصد و اجزای اسانس گیاه دارویی مرزه انجام دادند که نتایج نشان دهنده تاثیر معنی دار روش های مختلف خشک کردن بر زمان خشک کردن بر زمان خشک کردن و میزان اسانس نمونه ها بود. به طور کلی با توجه به نتایج این تحقیق می توان اظهار نمود که خشک کردن گیاه دارویی مرزه با بهره گرفتن از توان های پایین میکروویو ازاین جهت که زمان خشک کردن را کاهش داده و میزان اسانس و اجزای آن را به صورت قابل ملاحظه ای حفظ می کند، جهت خشک کردن این گیاه مطلوب است. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از توان های پایین میکروویو ضمن کاهش دادن زمان خشک کردن که صرفه اقتصادی بسیار بالایی در صنعت تولید و فرآوری گیاهان دارویی ایجاد می کند، سبب حفظ درصد و اجزای اسانس گیاه مرزه می گردد. به طور کلی با توجه به نتایج این تحقیق می توان اظهار نمود که خشک کردن با بهره گرفتن از توان های پایین میکروویو از این جهت که زمان خشک کردن آن را کاهش داد و میزان اسانس و اجزای آن را به صورت قابل ملاحظه ای حفظ کرد، برای خشک نمودن این گیاه مطلوب می باشد.
- در مطالعه ای که مجد و همکاران در سال ۱۳۸۵ بر روی بررسی تغییرات کمی و کیفی ترکیبات سازنده اسانس گونه دارویی مرزه خوزستانی[۸] در طول تکوین گیاه و خواص ضد میکروبی اسانس آن در شرایط[۹] انجام دادند به این نتیجه رسید که بیشترین مقدار اسانس بدست آمده از گیاه در مرحله قبل از گلدهی و کمترین میزان مربوط به مرحله پس از گلدهی است. کارواکرول به عنوان ترکیب اصلی سازنده اسانس در همه مراحل تکوینی بود و بیشترین مقدار آن مربوط به مرحله قبل از گلدهی و کمترین میزان آن در مرحله بعد از گلدهی بود. مقایسه نوع و میزان ترکیبات سازنده اسانس در طول مراحل تکوین گیاه نشان می دهد که کارواکرول به عنوان ترکیب اصلی سازنده اسانس در همه مراحل تکوینی می باشد ولی مقدار آن در طول سه مرحله تکوینی مورد آزمایش به طور فاحشی تغییر می کند. بر اساس نتایج بدست آمده حداکثر مقدار اسانس مرزه خوزستانی در مرحله رویشی (قبل از گل دهی) می باشد و با شروع گل دهی و پس از آن مقدار اسانس به طور چشمگیری کاهش می یابد.
- طبق تحقیقی که اسکندری در سال ۱۳۸۹ بر روی بررسی پارامترهای رشد و تغییرات درصد اسانس گیاه دارویی مرزه بختیاری[۱۰] تحت تاثیر ۲۸-هموبراسینولید (ماده تنظیم کننده رشد گیاهی) و تنش خشکی انجام داد به این نتیجه رسید که استفاده از ۲۸-هموبراسینولید از طریق تحریک و افزایش پارامترهای رشد، باعث افزایش عملکرد ماده خشک این گیاه شده و راهکار مناسبی برای مقابله با شرایط تنش آبی می باشد. از مهمترین دلایل کاهش در وزن گیاه در طول دوره تنش را می توان به اثر سوء تنش بر رشد و فیزیولوژی گیاه، شامل رشد رویشی، سیستم فتوسنتزی، جذب عناصر غذایی و متابولسیم نیتروژن دانست.
- در تحقیقی که داداش پور و همکاران در سال ۱۳۸۹ بر روی کلاتینگ یون فروس، رادیکال زدایی نیتریک اکساید و سمیت سلولی اسانس مرزه سهند انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ارزش غذایی این گونه گیاهان در پیشگیری از تشکیل محصول های سمی نیتروژن واکنش گرا بوده، مرزه می تواند به عنوان یک آنتی اکسیدان خوب مستقیم NO و O2- را بزداید. با توجه با خاصیت کشندگی سلول های سرطانی، اسانس مرزه بر سلول های طبیعی آسیب نمی رساند. با توجه به تاثیر منفی مقدار کم اسانس مرزه سهند بر سلول های سالم خون محیطی می توان به تاثیر خوراکی این اسانس توجه کرد و با توجه به خاصیت کشندگی سلول های سرطانی اسانس در مقادیر کم اسانس می توان نتیجه گرفت که در مبارزه با سلول های سرطانی، اسانس مرزه به سلول های طبیعی آسیب نمی رساند.
- طبق مطالعه ای که داداش پور و همکاران در سال ۱۳۸۹ بر روی خواص ضد میکروبی، آنتی اکسیدانی، رادیکال زدایی سوپر اکساید آنیونی و ضد تیروسینازی اسانس های مرزه سهندی[۱۱] و مرزه زراعی[۱۲] انجام دادند به این نتیجه رسیدند که مطالعه خواص بیولوژیک اسانس مرزه سهندی نشان می دهد که قابلیت خوبی برای بررسی کاربرد آن در صنعت غذا و دارو وجود دارد. در این مطالعه فعالیت ضد باکتریایی اسانس های مرزه سهندی و مرزه زراعی توسط روش های انتشار در آگار و رقت های مایع ارزیابی شد و نتایج نشان داد که اسانس ها دارای پتانسیل های ضد میکروبی بالایی هستند.
- در مطالعه ای که سفید کن و همکاران در سال ۱۳۸۵ بر روی بررسی اثرات ضد میکروبی اسانس دو گونه مرزه خوزستانی و بختیاری در دو مرحله برداشت انجام دادند به این نتیجه رسیدند که به طور کلی این تحقیق این فرضیه را اثبات کرد که اثر ضد میکروبی این اسانس ها به میزان ترکیب های فنلی تیمول و کارواکرول وابسته است. البته به نظر می رسد برخی از باکتریها کمتر تحت تاثیر اسانس قرار گرفته اند که به همان نسبت نیز کمتر تحت تاثیر استانداردهای جنتاماسین یا تتراسیکلین هم بوده اند و این باید مربوط به ماهیت و مقاومت خود باکتری باشد. به هر صورت استفاده از اسانس های طبیعی این دو گونه مرزه می تواند رشد باکتریهای مختلفی را با شدتی بیش از آنتی بیوتیک های سنتزی یا برایر با آنها کنترل کند.
- طبق تحقیقی که سفیدکن و همکاران در سال ۱۳۸۲ بر روی اسانس مرزه بختیاری به عنوان منبعی غنی از کارواکرول انجام دادند به این نتیجه رسیدند که تعداد ۲۰ ترکیب در اسانس سرشاخه نمونه مرزه استان فارس شناسایی شد. ترکیب های عمده اسانس در این نمونه، کارواکرول (۳/۴۹%)، پارا – سیمن (۷/۱۲%)، ترانس – آلفا – برگاموتن (۸/۵%) و تیمول (۵/۴%) بودند. تعداد ۲۲ ترکیب در اسانس نمونه یزد شناسایی شد که از میان آنها کارواکرول (۵/۶۶%)، پارا سیمن (۲/۱۵%) و لینالول (۶/۴%) اجزای اصلی اسانس بودند. بازده اسانس نمونه یزد (۱۵/۲%) بیشتر از نمونه فارس (۶۵/۱%) بدست آمد. تفاوت میزان اسانس و درصد کارواکرول در دو نمونه مورد مطالعه از دو رویشگاه مختلف (یزد و فارس) و همچنین تفاوت در درصد ترکیب های جزیی تر و عدم وجود برخی ترکیب ها در هر نمونه از اسانس ها ناشی از تفاوت شرایط رویشگاهی دو نمونه از جمله شرایط آب و هوایی است. از بین تفاوت های دو نمونه حضور حدود ۶% ترانس – آلفا – برگاموتن در اسانس نمونه فارسی قابل توجه است. مقایسه ترکیب اسانس مرزه بختیاری از استانهای فارس و یزد یا نمونه جمع آوری شده از چهارمحال بختیاری احتمال وجود کموتایپ های مختلف را در این گونه نشان می دهد در حالی که ترکیب عمده دو نمونه اسانس اخیر کارواکرول بوده است، اسانس نمونه چهارمحال بختیاری دارای ۵/۴۴% تیمول بوده است.