بنابراین، در این مسائل، معادلههای بولتزمن برای تحلیل انتقال حاملها مورد استفاده قرار میگیرند [۱].
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
معادله جریانِ رسانایی بر حسب میدان اعمالی
ابتدا نانولوله کربنی با میدان الکتریکی DC و AC به طور همزمان را در نظر میگیریم، میدان الکتریکی اعمالی به صورت معادله زیر بیان می شود:
(۲‑۱)
که در آن E0 میدان الکتریکی ثابت، E1 و ω بهترتیب، دامنه و بسامد زاویهای میدان AC است. بررسیها با در نظر گرفتن تقریب شبهکلاسیک انجام می شود، که در آن انرژی الکترونهایِ رسانایی، کمتر از انرژیِ حرکت انتقالیِ زیرباندها، در شبکه کریستالی است و در نتیجه مانند شبهذره های آزاد با قانون پاشندگی استخراجشده از تئوری کوانتوم حرکت می کنند [۸].
مدل اتصال محکم[۳۳] به طور معمول برای رسیدن بهشکل تحلیلی پاشندگی انرژی الکترونی و یا ساختار باند گرافین بهکار میرود. به دلیل اینکه حل معادله شرودینگر برای چنین سامانههای بزرگی عملا غیر ممکن است، مدلهای تقریبی زیادی با افزایش یافتن پیچیدگی موجود مورد استفاده قرار میگیرند. تقریب اتصال محکم بهعنوان یک روش سادهتر خود را نشان داده است. در این روش الکترونهای با اتصال بسیار محکم را که تابع موجشان تفاوت زیادی با تابع موج اوربیتالهای اولیه اتمهای منفردشان ندارند، در نظر میگیرند. با بهره گرفتن از تقریب اتصال محکم و با در نظر گرفتن ساختار کریستالِ ششگوشه گرافین لولهشده و بهشکل نانولوله کربنی درآمده، پاشندگی انرژی برای نانولوله کربنی تکدیواره از نوع مبلی و زیگزاگ بهترتیب به صورت معادلههای (۲‑۲) و (۲‑۳) بهدست میآیند [۸].
(۲‑۲)
(۲‑۳)
pz مولفه محوری شبهتکانه[۳۴]، Δpϕفاصله سطح شبهتکانه عرضی و s نیز عدد صحیح است. در معادلههای بالا است. کهb طول پیوند کربن-کربن است. علامت + و - بیانگر بهترتیب باندهای رسانایی و ظرفیت است. به دلیل مقداردهی عرضی شبهتکانه، مولفه عرضی تکانه نانولوله کربنی می تواند nمقدار گسسته داشته باشد . برخلاف شبهتکانه عرضی pϕ، شبهحرکت محوری pz دارای تغییری پیوسته در بازه است، که منطبق با مدل نانولوله کربنی با طول بینهایت است. با اعمال معادله بولتزمن با تقریب زمان استراحت[۳۵]، خواهیم داشت:
(۲‑۴)
که eبار الکترون، f تابع توزیع الکترون،f0 تابع توزیع الکترون در نقطه تعادل و τزمان استراحت است. میدان الکتریکی E در طول محور نانولوله کربنی اعمال می شود. زمان استراحت τ ثابت در نظر گرفته می شود. قسمت استراحت معادله (۲‑۴) تاثیر تفرقِ نوع غالب (برای مثال الکترون-فونون و الکترون-تویستونها[۳۶]) را بیان می کند. برای الکترونهایی که با تویستونها تفرق می کنند، τ متناسب با m (ضریب مشخصه نانولوله کربنی) است و مشخصههای منحنی V-I افزایش و کاهش تفرق با تویستونها در ناحیهی با رسانایی تفاضلی منفی را نشان میدهد. بههر میزان که m کوچکتر باشد این پدیده قویتر است. تغییراتِ کمیِ منحنی V-I در مقایسه با τ ثابت، قابل ملاحظه نیست. تابع توزیع برای نانولوله کربنی زیگزاگ را میتوان بهشکل سری فوریه نوشت:
(۲‑۵)
(۲‑۶)
که δ تابع دلتای دیراک، r مجموعِ مولفههای استارک[۳۷]، frs ضریب سری فوریه و φvعاملی است که توسط آن، تبدیل فوریهی تابع توزیع غیرتعادلی از تعادلی تشخیص داده می شود. تابع توزیع تعادلیf0 به صورت سری آنالوگ با ضریب frs بهشکل زیر قابل نوشتن است [۸]:
(۲‑۷)
با جاگذاری معادله (۲‑۵) و (۲‑۶) در (۲‑۴) و حل آن خواهیم داشت:
(۲‑۸)
که ، Jk تابع بسل مرتبه k و است. در معادله (۲-۸) m متناسب با τ است. برای بهدست آوردن چگالی جریان، را بهشکل سری فوریه، با ضریب سری فوریه rsε، گسترش میدهیم:
(۲‑۹)
که
(۲‑۱۰)
و سرعت بهشکل زیر تعریف می شود:
(۲‑۱۱)
و چگالی جریان سطحی بهشکل معادله (۲‑۱۲) و یا (۲‑۱۳) تعریف می شود:
(۲‑۱۲)
(۲‑۱۳)
انتگرال برروی اولین ناحیهی بریلوین گرفته شده است. با جایگذاری معادلههای (۲‑۶) و (۲‑۸) در (۲‑۱۳)، چگالی جریان برای نانولوله کربنی از نوع زیگزاگ پس از متوسطگیری زمانی، t، بهشکل زیر خواهد بود:
(۲‑۱۴)
که در آن و nعدد صحیح در نظر گرفته شده است. میتوان از تقریب تابع بسل و استفاده کرد. بنابراین از معادله (۲‑۱۴) قسمت حقیقی چگالی جریان بهشکل زیر خواهد بود:
(۲‑۱۵)
و قسمت موهومی آن بهشکل زیر است:
(۲‑۱۶)
که و است. میتوان معادله (۲‑۱۶) را بهشکل زیر بازنویسی کرد:
(۲‑۱۷)
که و برای ، نمونه معادل[۳۸] فوتون (امواج AC ورودی) است. معادله (۲‑۱۷) مجموع چگالی جریان DCو معادلهای فوتون است. معادله رسانایی تفاضلی DC بهشکل زیر حاصل می شود [۸].
(۲‑۱۸)
نتیجههای حاصل ازتئوری شبهکلاسیک انتقال الکترون در نانولوله کربنی از نوع مبلی (۱۰،۱۰) و زیگزاگ (۱۲،۰) با میدان DC و AC به طور همزمان در ادامه بیان می شود. این نتیجهها با نتیجههای حاصل از ابرشبکهها با شرایط یکسان مقایسه شده است [۸-۱۰].
شکل (۲‑۱) قسمت حقیقی رسانایی تفاضلی نرمالیزهشده برحسب بسامد زاویهای برای نانولوله کربنی از نوع زیگزاگ (سبزرنگ)، مبلی (نقطهچین قرمزرنگ)، ابرشبکهها (سیاهرنگ) [۸].
همانطور که در شکل (۲‑۱) نشان داده شده است، قسمت حقیقی رسانایی تفاضلی نرمالیزهشده با بهره گرفتن از معادله (۲‑۱۸) برای نانولولههای کربنی از نوع مبلی، زیگزاگ و ابرشبکهها برحسب بسامد زاویهای نرمالیزهشده بهدست آمده است. قسمت حقیقی رسانایی تفاضلی نرمالیزهشده در بسامد زاویهای صفر منفی است و با افزایش بسامد زاویهای، منفیتر می شود و در نزدیکی بسامد زاویهای بلاخ تغییر جهت میدهد و بهسمت مثبت پیش میرود. این ناحیه بیانگر ناحیهای است که در آن امکان دریافت بهره وجود دارد [۸].
شکل (۲‑۲) چگالی جریان نرمالیزهشده برحسب میدان الکتریکی DC اعمالی برای نانولوله کربنی تکدیواره[۳۹] از نوع زیگزاگ (سبزرنگ) و مبلی (نقطهچین قرمزرنگ) و ابرشبکهها (سیاهرنگ) [۸].
در شکل (۲‑۲) جریان نرمالیزهشده عبوری از نانولولههای کربنی با بایاس همزمان AC و DC برحسب میدان DC نرمالیزهشده اعمالی در طول نانولوله کربنی نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می شود، نانولوله کربنی از نوع زیگزاگ و نانولوله کربنی از نوع مبلی رفتار بسیار مشابهی را نشان می دهند و مقدار دامنه جریان برای نانولولههای کربنی بیشتر از ابرشبکهها است [۸].
با مقایسه شکلهای (۲-۲) و (۲‑۳) مشاهده می شود که نواحی با شیب جریان نرمالیزهشده منفی رسانایی تفاضلی منفی دارند. رسانایی تفاضلی مثبت[۴۰] در شکل (۲‑۳)، به صورت قلههای ایجادشده، مشاهده می شود. رسانایی تفاضلی مثبت یکی از شرایطی است که برای پایداری الکتریکی در سامانه غیر خطی در نظر میگیرند [۸].
شکل (۲‑۳) مشخصه رسانایی تفاضلی نرمالیزهشده برحسب میدان الکتریکی DC اعمالی [۸].
نتیجه گیری
با بهره گرفتن از معادلههای شبهکلاسیک انتقالی بولتزمن توانستیم چگالی جریان الکتریکی و رسانایی تفاضلی در نانولوله کربنی از نوع مبلی و زیگزاگ را با اعمال همزمان میدان DC و AC که به صورت موازی در طول محور نانولوله کربنی اعمال میشوند بهدست آوریم. با تحلیل انجامشده برروی چگالی جریان در مقابل مشخصه میدان الکتریکی، پیکهای مرتبط با فوتون، غلبه بر ناپایداری جریان ایجادشده توسط رسانایی تفاضلی DC منفی و بنابراین احتمال داشتن بهره تراهرتز در دمای اتاق بدون ناپایداریهای الکتریکی را در این بخش بررسی کردیم [۸].