و قناعت در اصطلاح، حالتی است برای نفس که باعث اکتفا کردن آدمی به قدر حاجت و ضرورت است. همچنین گفته شده: قناعت در اصطلاح، عبارت از این است که انسان بیش از هر چیز به خداوند متعال متکی بوده و به هرچه در اختیار دارد خشنود و سازگار باشد و با عزت نفس و آبرومندی به سر برده و هیچ گاه چشم داشتی به دیگران نداشته و از نداشتن امور مادی و کمبودها اندوه گین و حسرت زده نباشد.[۳۶۹]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
یکی از راه های جلوگیری از تجمل گرایی،صرفه جویی و قناعت کردن در مصرف مال و ثروت و یا هر نعمت دیگر است. صرفه جویی [۳۷۰]و قناعت در زندگی و هزینه های مختلف، مایه آرامش روحی و روانی است و کسی که آن را سرلوحه زندگی خود قرار می دهد، از فقر و بدبختی نجات می یابد و شرافت و عزت اجتماعی و رضایت و خشنودی الهی را به دست می آورد.
صرفه جویی و قناعت در تعالیم اسلام و اقتصاد اسلامی ، امر بسیار شایسته و یک صفت پسندیده برای جلوگیری از اسراف و تجمل گرایی و تجاوز و زیاده روی است که هم با شرع و سنت الهی سازگار است و هم محبوب خداوند متعال است.
درکنار بحث اسراف که همواره دراسلام مورد مذمت قرار گرفته است، مسئله قناعت خصلت و ویژگی ارزشمندی برای یک انسان مسلمان به شمار می رود. در فرهنگ اسلامی صفت قناعت از جمله صفات فاضله و اخلاق حسنه است و از آن به عنوان وسیله ای که سعادت ابدی آدمی را به بار می آورد یاد شده است. امام محمدباقر(ع) در این رابطه می فرمایند: هرکه قناعت کند به آنچه که خدا به او می دهد، غنی ترین مردم است. [۳۷۱]علاوه بر این در کتب اخلاقی اسلامی نیز می بینیم که روش های تحصیل این صفت پسندیده مورد بحث و بررسی قرارگرفته و علمای اخلاق به صورت مفصل به این موضوع پرداخته اند که حاکی از توجه دین مبین اسلام به این مسئله است، به عبارتی در آموزه های دینی ما علاوه بر اینکه مسئله قناعت و صرفه جویی یک مسئله تاثیرگذار درجامعه محسوب می شود و به ابعاد اجتماعی آن پرداخته شده، هر فرد مسلمان نیز به کسب و تحصیل این ویژگی اخلاقی پسندیده به عنوان یک فضیلت تشویق شده است.
فضیلتِ قناعت مندی و اعتدال ورزی در خرید و مصرف مادی را می باید از رهگذر تعقل و تفکر به دست آورد تا بتوان میانه روی و پرهیز از ولخرجی را بر رفتار اقتصادی خود و خانواده حاکم ساخت. دین در عین حال که انسانها را به کوشش و استفاده از پدیده های طبیعی و دستاوردهای مادی شان دعوت می کند، آنان را در مدیریت مالی به تکاپوی فکری و نظارت دقیق بر امور خرید و مصرف بر می انگیزد.
هم بر این اساس است که حضرت علی (ع)سودمند بودنِ برنامه ریزی مالی در جهت قناعت و کفاف را یاد آور شده است:
«حُسْنُ التَّقْدیرِ مَعَ الْکَفافِ خَیرٌ مِنَ السَّعْی فِی الاِْسْرافِ[۳۷۲]؛ برنامه ریزی همراه با کوشش در حد کفاف، بهتر است از زیاده روی»
تاریخ ملتهای مستضعف حاکی از این واقعیت تلخ است که آنان بر اثر اسراف گرایی در برابر فشار و محاصره اقتصادی سلطه گران تاب نیاورده و ناچار از تسلیم و سازش گشته اند؛ زیرا به مصرف بی رویه خو گرفته و تحمل کم و کاستی در خوراک و پوشاک و دیگر مواد مصرفی را نداشته اند.
در روایتی که امام صادق (ع) از مولای متقیان علی(ع) در این باره دارد، می توان آفت زدگی جامعه مسلمانان را بر اثر حاکمیت روحیه اسراف به دست آورد. آن حضرت تقلید و خودباختگی در نحوه پوشش و خوراک را زمینه ساز ذلت اجتماعی آنان بر می شمارد:
«لاتَزالُ هذِهِ الاُْمَّهُ بِخَیرٍ ما لَمْ یلْبَسُوا لِباسَ الْعَجَمِ وَ یطْعَمُوا طَعامَ الْعَجَمِ فَاِذا فَعَلوُا ذلِکَ ضَرَبَهُمُ اللّهُ بالذُّلِّ ؛ [۳۷۳] این امت همواره به راه سعادت و خوبی خواهد رفت تا زمانی که به اسراف روی نیاورند؛ مانند بیگانگان لباس نپوشند و مانند آنان غذا نخورند [تا زمانی که مصرف گر نشوند] و هر گاه چنین شوند به خواری و ذلت دچار خواهند شد.»
سخن علی (ع) درباره جامعه ای است که پیامبر اکرم (ص) نظام الهی و توحیدی را در آن پی افکنده است. آن حضرت چنان که تاریخ صدر اسلام نشان می دهد، با سیره زاهدانه و پارسایانه اش مسلمانان را به قناعت و استقامت سوق داده بود. اما با فتوحات و رویکرد بسیاری از مسلمانان به دنیا و لذّتهای گوناگون ـ که در دست یابی به غنایم و اسیران جنگی ظهور یافته بود ـ آرام آرام امت اسلامی از مدار اعتدال به اسراف گرایید و تجمل گرایی جایگزین قناعت گشت.
یکی از حدیث شناسان معاصر در تحلیل این حدیث به رمز نیرومندی مؤمنان در چیرگی بر باطل اشاره کرده که همان ایمان و گرایش عملی به قناعت و مصرف در حد کفاف و ضرورت بوده که آنان را از سلطه دشمنان رهانیده است:
«مسلمانان در صدر اسلام زندگی ساده ای داشته اند و با گرایش به قناعت و اسراف ستیزی در پرتو تعالیم اسلامی امتی نیرومند و متکی به خود ساخته بودند و در سایه همین عقیده و عمل بود که بر مشرکان و دشمنان خود غلبه کردند و پیروزیهای پیاپی به ارمغان آوردند. اما بی گمان مصرف گرایی و آفت اسراف می توانست آنان را به هلاکت و خواری بکشاند.»[۳۷۴]
حضرت امام کاظم (ع) استمرار نعمتها و امکانات مادی را در گرو قناعت و تعادل گرایی دانسته و مسلمانان را از خطر محرومیت بر اثر اسراف و تبذیر می آگاهاند:
«هر کس در زندگی میانه روی و قناعت را پیشه خود سازد، نعمتهای خدا برای او باقی می ماند، و آن که تبذیر و اسراف کند، نعمتهای پروردگار را از دست می دهد.»[۳۷۵]
پیامبر در سخنی فرمود: «بهترینان امت من، اشخاص قانعند و بدترین آنها، طمعکاران»[۳۷۶].
امام حسین(ع) میفرماید: «قناعت، مایه آسایش تن است».[۳۷۷]
امام باقر(ع) میفرماید: «کسی که به آنچه خدا روزیاش کرده قانع باشد، او از توانگرترین مردمان است».[۳۷۸]
از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: «کسی به معاش و روزی اندک خدا خرسند باشد، خداوند به عمل اندک او خرسند میشود»[۳۷۹].
امام رضا(ع) در پاسخ به این پرسش که قناعت چیست؟ فرمود:
«قناعت، موجب خویشتنداری و ارجمندی و آسوده شدن از زحمت فزونخواهی و بندگی در برابر دنیاپرستان است».[۳۸۰]
از امام صادق(ع) نقل میکنند:به آنچه خدای تعالی برای تو روزی کرده است، قناعت کن و به آنچه نزد غیر توست، چشم ندوز و آنچه را بدان دست نمییابی، آرزو نکن! پس کسی که قناعت پیشه کند، سیر میشود و کسی که قناعت نکند، سیر نمیشود.[۳۸۱]
به حکیمی گفتند: «چیزی برتر از طلا دیدهای؟» گفت: «بله! قناعت».[۳۸۲]
جالینوس در گفتاری پندآموز و نغز میگوید: «قناعت، سد راه فقر است».[۳۸۳]
برنامه ریزی اقتصادی و به تعبیر روایات اسلامی « تقدیر المعیشه » یکی از ارکان ثبات و پایداری بنیان خانواده است و بدون آن ،جای پایی برای بروز اختلاف پیش خواهد آمد . زن و شوهر باید موازنه ای معقول و منطقی بین «دخل» و « خرج» ایجاد کنند و با پذیرش واقعیت ها مانع مسئله ساز شدن توقعات فردی شوند . اگر بر اساس توسعه طلبی های برخی همسران یا مهار نکردن مخارج غیر ضروری این موازنه برهم بخورد یا اصلا در امر درآمد و مخارج حسابگری و انطباق و همسویی در کار نباشد ناهنجاریهای رفتاری در خانواده پیش می آید.
زنان خانه دار، مدیریت امور خانه را اگر بر محور قناعت و پرهیز از خرجهای غیرلازم و تشریفاتی و تجملاتی تنظیم نکنند و از شوهران خود، توقعات غیرمنصفانه و بی جا و خارج از توان مالی و میزان درآمدشان داشته باشند ،یا هزینه های غیر ضروری را برآنان تحمیل کنند ،باید منتظر بروز تنش باشند . چون یا همسرانشان به خواسته های افزون طلبانه ی آنان وقعی نمی گذارند که نتیجه اش بروز حرفها و مجادلات است ، یا از هر راهی (حلال و حرام و رشوه و سوء استفاده و …) سعی در تأمین خواسته های آنان می کنند که نتیجه اش آلوده ساختن زندگی به حرام است.
به کارگیری عقل و تدبیر در تنظیم اقتصادی خانواده، ایجاب می کند که از چشم و هم چشمی و رقابت های کمر شکن یا حسادت های خانمان برانداز ،پرهیز کنند و اجازه ندهند هوس به جای عقل بنشیند و صفای زندگی را از میان بردارد.
راه عملی قناعت و اجتناب از اسراف، باور کردن حساب و بازدهی اعمال در روز رستاخیز و همسویی با نیکان و دوری از اهل دنیاست.
توجه به اعتدال و صرفه جویی در هزینه های زندگی مایه بقا و توانایی مالی در زندگی و حافظ مناعت و شخصیت انسانی آدمی است. درآمد زندگی همچون چشمه آبی است که در بستر رود به جریان می افتد که اگر مهار نشود، هر اندازه که متراکم و انبوه هم باشد، یا به هدر می رود یا به دریا می ریزد؛ اما اگر در جای مناسبی سد شود و با دقت و محاسبه مقدار ورودی آن معین و بر همین اساس راه های خروجی آن اندازه گیری شود، نه تنها از هدر رفتن آن جلوگیری می شود بلکه با برنامه ریزی صحیح می توان از آن در جهات مختلف به صورت بهینه استفاده کرد. اندازه گیری در مخارج نسبت به درآمد براساس ضرورت ها و پس انداز مقداری از مازاد مصرف، بنیان خانواده را تا حد زیادی در مقابله با خطرات محافظت خواهد نمود. در محیط خانواده اگر روحیه قناعت حاکم باشد و زن و مرد زندگی خود را بر اساس «آنچه که دارند» تنظیم کنند، بسیاری از مشکلات و ناراحتیهای روحی ـ روانی آنها حل خواهد شد. زن چون یکی از دو رکن اصلی خانواده و نیز مدیر داخلی خانه است، باید بنای زندگی را براقتصاد و اعتدال پایهگذاری کند و از شوهرش بیش از توان مالیش توقع نداشته باشد و او را به خرید بعضی اشیاء لوکس، تشریفاتی و تجملاتی وادار نکند. پیامبر اکرم(ص) میفرماید:«هر زنی با شوهرش مدارا نکند و او را به [تهیه] چیزی و [انجام] کاری که توان آن را ندارد، وادار کند، هیچ عمل و کار خوبی از او قبول نخواهد شد و در قیامت خدا را در حالی ملاقات خواهد کرد که بر او خشمگین است.»[۳۸۴]
از اینرو به خواهران متأهل توصیه میکنیم که به صفا و معنویت زندگی خود بیش از رونق مادی و تجملات ظاهری غیرضروری بیندیشند و از زندگی خود مأمن و مأوایی با صفا و صمیمی بسازند نه محل نمایش انواع لوازم تجمّلی!
۶-۵ ترویج فرهنگ ساده زیستی
پیشوایان الهی در طول تاریخ همواره ساده زیستی را شیوه ی خود قرار داده و مردم را به آن فرا می خواندند، ودرست در مقابل تجمل گرایانی همچون فرعون،نمرود و شداد و قارون قرار گرفته و تشریفات و هرگونه تجملات بیهوده را آفت دین و اخلاق و انسانیت می دانستند و نسبت به آن در گفتارو رفتار اعلام تنفرو انزجار می نمودند .
در روایات اهل بیت(ع) کاستن از هزینههای زندگی و سادهزیستی، مکرر توصیه شده است. پیامبر (ص) میفرمود: «اللهمّ احینی مسکینا و امتنی مسکینا واحشُرنی فی زمره المساکین؛ خدایا! مرا مسکین و فقیر زنده نگاهدار، فقیر بمیران و در زمره فقیران محشورم نما»[۳۸۵]
به راستی این خواست و پیام رسول الله (ص) سیره عملی وی در زندگی با برکت و پر رحمتش بود که تجلی آن در تمام سالها، ماهها، روزها، و… در وجود آن خورشید دو عالَم همچنان روشن ماند و میتوان جلوه این اخلاق حضرت را با یک بررسی مختصر در تمامیشئون زندگانی آن حضرت نظاره کرد.
عایشه میگوید:پیامبر اکرم (ص) در حالی از دنیا رفت که از خویش دینار، درهم، گوسفند و شتری به جا نگذاشته بود.[۳۸۶]
روزی زنی از انصار برای منزل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم زیراندازی هدیه میآورد، پیامبر (ص) ضمن آن که از عایشه میخواهد آن را به وی برگرداند، میفرماید: «فوالله لو شئتُ لأجری الله معی جبال الذّهب والفضّه؛ به خدا سوگند! اگر اراده میکردم، خداوند برای من کوههای طلا و نقره را فراهم مینمود.»[۳۸۷]
پیامبر گرامی به ما میفهماند که این گونه زیستن، بر اساس نداشتن و محرومیت نیست، بلکه تفکر و خواست قلبی و عملی خاتم پیامبران این چنین بوده است. حضرت در کلامی فرمود:
«والقُربه الی الله حُبّ المساکین والدّنو منهم؛ نزدیکی به پروردگار، با عشق ورزیدن و نزدیک شدن به مسکینان به دست میآید.»[۳۸۸]
امام خمینی ـ قدس سره ـ در سیره عملی خویش با ساده زیستی و گریز از هرگونه تکلف و تجمل توانست در قلوب همه مستضعفان جهان جا باز کند و عشق انسانهای آزاده را به سوی خود جلب کند.
این امر چنان مشهود بود که «مایک دالاس»گزارشگر تلویزیونی امریکا که از روزنامه نویسان بنام و بسیار مشهور امریکایی است، بعد از ملاقات و مصاحبه با امام خمینی چنین اظهار می دارد:
باید بگویم زندگی بسیار ساده که رهبر انقلاب اسلامی برای خود فراهم کرده بود، او را از همه رهبران دیگر دنیا متمایز می کرد و ما می دیدیم که او به راستی یک مرد عقیدتی است و دنیا و لذتهای دنیوی برایش ارزشی ندارد. او مرا و همه رجال دیگر دنیا را که به خدمت می پذیرفت، روی فرش ساده می نشانید و ما مجبور بودیم کفش های خود را دم در از پا درآوریم و از همان اول کار بفهمیم که با مردی متفاوت سر و کار داریم.»[۳۸۹]
در حقیقت یکی از وجوه اساسی رمز حضور مردم در صحنه و خنثی نمودن توطئه های دشمن، ساده زیستی رهبران نظام به ویژه زندگی بدون آلایش رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام و دوری ایشان از هرگونه تجمل گرایی و رفاه زدگی بود که این امر، توده مردم را امیدوار می نمود و همبستگی بین مردم و رهبری را نمود عینی می بخشید.
زمانی که مردم به سخنان امام و رهبرشان در باب ضرورت و اهمیت ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی و رفاه زدگی گوش فرا می دادند و در عمل، نحوه زندگی سراسر ساده امام، اعم از وضع منزل و وسایل خانه، کیفیت تغذیه و خوراک، نوع پوشش و … را در زندگی عملی او مشاهده می کردند و بین کلام و رفتار رهبرشان، یگانگی و همخوانی می دیدند، دیگر هراسی از دشمنان به دل راه نمی دادند و به جان و دل از انقلاب اسلامی و ارزش های حاکم بر آن حمایت می کردند.
«امام به جای آنکه لباس نو و رنگارنگ بخرند و مرتب لباس عوض کنند، یک دست لباس برای زمستان و یک دست هم برای تابستان داشتند و همیشه از همان دو لباس استفاده میکردند. ولی از لباسهایشان خوب نگهداری میکردند و در عین حالیکه همان لباس قدیمی بود، ولی تمیز بود و همیشه نعلینهایشان برق میزد».[۳۹۰]
«شاید سالها و سالها یک قبا و لباده داشتند و میپوشیدند که همه به صدا درمیآمدند که: «فلانی چقدر این قبا را میپوشد!» ولی همین یک قبا آنقدر تمیز بودکه شاید کمتر کسی به نظافت ایشان در قم پیدا میشد»[۳۹۱].
«مراسم عروسی امام بسیار ساده برگزار شده بود؛ با اینکه پدرشان ثروتمند بود و نیز مراسم با شرکت اقوام و دوستان نزدیک انجام شد»[۳۹۲].
حجتالاسلام منزهی (از مسئولان دفتر امام) می گوید:«وضع ساده منزل حضرت امام در قم در طول زندگی، حاکی از قناعت ایشان بود. معروف است که آجرهای پلههای حیاط ایشان ساییده شده بود. بنّا میگوید تعدادی آجر تهیه شود تا آن آجرهای ساییده شده را عوض کند، حضرت امام میفرمایند: همان آجرهای ساییده شده را پشت و رو کنید و کار بگذارید»[۳۹۳].
گویند یکی از بزرگان درباری در راه خود به حکیمی برخورد که از مال دنیا به خانهای کوچک قناعت کرده بود و خوراکی جز مقداری سبزی نداشت. با او همسخن شد و گفت: این دیگر چه زندگی عجیبی است که برای خودت برگزیدهای؟ اگر بیایی و مانند من در خدمت شاه باشی، خوراکت برّه بریان خواهد بود و صاحبِ مقام و مرتبه خواهی شد. حکیم گفت: اگر تو هم مانند من راه قناعت در پیش بگیری، همین غذای اندک هم برای تو زیاد است و دیگر لازم نیست کمرِ خدمتِ شاهان ببندی و همیشه نگاهت بهدست دیگران باشد.[۳۹۴]
امام خمینی (ره) در فرازی ازسخنانشان، خطاب به دولتمردان وروحانیون صاحب منصب کشورمی فرمایند: «اگرروزی ازنظرزندگی ازمردم عادی بالاتررفتید، بدانید که دیریا زود مطرود می شوید.»[۳۹۵]