برای بهبود کیفیت زندگانی کودکان لازم است چند عقیده ای که درواقع هیچ پایه واساسی ندارند ازبین بروند یکی اینکه داشتن فرزند مهمترین، آسانترین وتنها راه ارضای حس زنانگی است . دیگراینکه نوزاد مثل یک دستگاه تلویزیون یا یخچال، خلاء زندگی خانواده را پرمی کند.این عقیده که داشتن فرزند ازدواج نا موفق را استحکام می بخشد. اینکه فرزند مثل سایرمایملک پدر و مادر است که می توانند ازحقوق انحصاری آن بهره مند شوند. درنهایت کودک تنها امانتی موقت در نزد آنهاست لازم است تأکید بر اهمیت حقوق پدر و مادر جای خود را به تأکید بیشتر بر وظایف پدرو مادر بدهد و نیز به جای آنکه کودک را به عنوان یکی ازاموال شخصی تلقی کنند .حقوق اورا برای برخوردارشدن ازمراقبتی محبت آمیزبه رسمیت بشناسند. (ترجمه ایجادی وشافعی مقدم، ۱۳۸۶: ۱۱۷)
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱-۱۳- محبت مهمترین عامل سلامت روح فرزند:
محبت نیاز اساسی وطبیعی کودک وهرانسان دیگراست واساس رشد وسعادت اوبدان بستگی دارد یکی از عللی که آدمی از تنهایی گریزان ودرجمع سرخوش است این است که درتنهای محبت نیست و تمایلات آدمی در آن بر آورده و ارضاء نمی شود. محبت برای کودک یک نیازمهم است از آن بابت که رشد جسمی و روانی او در سایه آن است طفلی که محبت نبیند هرگز بزرگ نخواهد شد و رشد نخواهد کرد .
بررسیهای متعدد درباره کودک ثابت کرده است که محبت مهمترین عامل سلامت روح کودک و عدم آن موجب نابهنجاری روانی است .کمبود محبت مشکلاتی را پدید می آورد که نه تنها برای خود طفل زیان بخش است بلکه زمینه را برای آشفتگیهای اجتماعی فراهم می سازد هیچ چیز به اندازه محبت والدین طفل را آرام و مطمئن نمی سازد به همین نظر روانشناسان تربیتی آن را تنها نقطه امید و شادی و نشاط کودک ذکر کرده اند .محبت موجبی برای سازندگی در کودک است از طریق آن می توان بسیاری از نا بهنجاری های اخلاقی را در او اصلاح کرد وکودک را به جهت مورد نظر سوق داد . میزان سازندگی در کودک بستگی به میزان محبت اندیشی والدین دارد و وابسته به میزان اعتمادی است که طفل به مهر ومحبت والدین دارد . یک تعریف ساده یک دلجویی حتی سطحی گاهی مسیر زندگی آدمی را عوض میکند و پایه های فساد اخلاقی را در هم میشکند.محبت زمینه ای برای تشکیل اخلاق در ذهن کودک است طفل به هنگامی که در محیط محبت آمیز رشد میکند قادر میشود در بزرگی با مشکلات مواجه شود بدون اینکه اضطراب و تشویش داشته باشد و نیز فراموش نکنیم برای اینکه در آینده انسانی پر مهر و فردی دارای رفتار محبت آمیز باشیم ناچاریم در دوران کودکی به او محبت کنیم وراه محبت کردن را به او نشان دهیم (قائمی،۱۳۶۳: ۱۴۴)
انسان موجودی است با نیازهای متعدد که نمی توان او را ازنیازهایش جدا ساخت. برخی ازاین نیازها مربوط به جسم وتن وبعضی مرتبط با روح وروان اواست . بخشی ازاین نیازها درزمینه حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اوست و بخش دیگردرزمینه مسائل فرهنگی، اخلاقی ومذهبی و… البته این نیازها به جهت رتبه واهمیت واولویت نیزقابل تقسیم هستند. اما آنچه مسلم است این نیازمندی وفقر لازمه وجودی انسان برای طی مراحل کمال درتقرب الی لله است که درمسیرتعلیم وتربیت دینی باید به صورت مناسب ومتناسب با مراحل رشد انسانی به آنها پاسخ داده شود. (نیک خو،۱۳۸۷: ۹۵).
از نظر اسلام تبادل محبت ومهرورزی باید ازدوران کودکی آغازوپایه ریزی بشود وبهترین وبرترین کسانی که باید آن را پایه گذاری می کنند پدرومادر، مخصوصاً مادراست به همین جهت تمام مربیان را امر به محبت به کودکان می نماید. پیامبراسلام (ص) (بارها در تاریخ زندگی ایشان گزارش شده است) که نسبت به کودکان ابرازعلاقه ومحبت می کردند دربازیها وتفریحات کودکانه آنان را کمک می کردند ودرحق کودکان دعا نموده وآن ها را برای خیروصلاح تشویق می کردند. شعرهایی منسوب به فاطمه زهرا(س) است که در حال بازی کردن فرزندانشان می خوانند. این اشعارهمچون زمزمه هایی آگاهی بخش و آکنده مهرومحبت گوش وهوش فرزندان را می نواخت به عنوان نمونه روایت کرده اند که فاطمه زهرا (س) خطاب به امام حسن (ع) چنین می خوانند :
اَشبِهِ اَباکَ یا حَسَنُ وَاخلَع عَنِ الحَّقِ الرسَن
واعبُد الهَا ذامَنَــن وَلا تُــوالِ ذَا الحَسَـن
حسن جانم همانند پدرت باش وحق را ازبند رها کن
خدای صاحب احسان ومنت را بندگی کن وازکینه ورزان پیروی مکن .
آری این کودک از اینکه دردامان گرم مادرآرمیده وازنگاهها ونوازشهای محبتآمیز او بهرهمند میشود احساس لذت میکند. مراقبت وحمایت نمودن، خواندن وزمزمه کردن ولبخند زدن مادر بر روی کودک نشانه های مهرورزی به فرزندش است که کودک آن را به خوبی دریافت میکند . به یقین محبت و مهربانی در خانواده پایه اساسی پرورش صحیح عواطف کودک است ودر پرتوآن میتوان احساسات کودک را به خوبی هدایت نمود واو را به راه صحیح ومسیرسعادت بخش سوق داد. بینش اسلامی حتی برای تحریک وتحریض جامعه انسانی به انجام کارهای نیک وشایسته وبازداشتن آنان از بدی ها وکژی ها به عنصر محبت ومهرورزی تکیه کرده وبا زبان احساس وعاطفه سخن گرفته است برای نمونه می توان به آیاتی اشاره کرد که خداوند دوستی خود را با گروه مورد نظراعلام داشته است.
به عنوان مثال:
«اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التَوابین» ( بقره :۲۲۲)
همانا خداوند دوست دارد توبه کنندگان را
«واللهُ یُحبُّ المُحسِنین» : ( آل عمران :۱۴۸-۱۴۶)
خداوند دوست دارد نیکوکاران را
«وَاللهُ یُحبُّ الصابِرین» : ( آل عمران :۱۴۸-۱۴۶)
خداوند دوست دارد صابرین را
«اِنَّ اللهَ یُحبُّ المُقسِطین» (مائده :۴۲)
خداوند افراد عدالت پیشه را دوست دارد
«اِنَّ اللهَ یُحبُّ المُتَقین» ( توبه :۴)
خداوند پروا پیشگان را دوست دارد.
درمقابل برای بازداشتن ازکردارزشت وناروا نیزهمین روش واسلوب استفاده می کنند وناخرسندی خداوند را ازخطاکاران ومعصیت کاران به زبان احساس وعاطفه بیان می کنند وبه عنوان مثال :
« وَاللهُ لایُحبُّ الظالِمین » (آل عمران : ۵۷)
خداوند دوست ندارد ستمگران را .
« اِنَّهُ لایُحبُّ المُستَکبِرین » ( نحل : ۲۳)
خداوند سرکشان را دوست نمی دارد.
« وَاللهُ لایُحبُّ الفِساد» ( بقره : ۲۰۵)
خداوند کارهای فاسد را دوست ندارد.
« وَالله لایُحبُّ کُلَّ کَفارٍ اَثیم» (بقره : ۲۷۶)
خداوند ناسپاس گناهکاررا دوست نمی دارد.
« اِنَّ الله لایُحبُّ الخائِنین » ( انفال : ۵۸)
خداوند خائنان را دوست نمی دارد.
با توجه به آیات فوق معلوم می شود که محبت نیرومندترین قدرت تحرک بشردرتمام مظاهر گوناگون زندگی است . محبت اساس مطبوع ودلپذیری است که با وجود آن مشکلات آسان وسختی ها قابل تحمل می گردد.درمسیرتربیت عامل محبت ، قوی ترین عنصربرای پذیرش وتحمل وتفاهم است اگردرخانواده محبت متقابل حاکم شود وپدرومادربتوانند محیطی آکنده ازمهروعواطف به وجود آورند راه تفاهم وهمکاری برای فرزندان بازمی شود، مآلاً پرورش وتربیت درچنین محیط خانوادگی ، فرزندان را درمحیط بزرگ اجتماعی نیزبا مردم مهربان ورئوف می سازد. ( نیک خو،۱۳۸۷: ۹۹-۹۶)
۲-۱-۱۴- آثار محبت به کودکان :
۱- رفع وارضای نیاز طبیعی درکودک ، افزون براینکه او ،او را ازپیامدهای ارضاء نشدن آن مصون می دارد.دراو حالت اعتدال روانی وروحی پدید می آورد.
۲-کودکان برخوردار ازمحبت ، سلامت جسما نی دارند .کودکانی که با کمبود محبت روبروهستند به ناراحتی هایی مانند رنگ پریدگی ، ازدست دادن شادابی طبیعی تنفس نامنظم وحتی بیماریهای معده ای و روده ای منتهی به اسهال واستفراغ دچارمی شوند.
۳- اعتمادبه نفس ازدیگر آثار محبت به کودک وازعوامل موفقیت فرد درزندگی فردی واجتماعی است زیرا محبت به کودک احساس ارزشمند بودن را دروی برمی انگیزد.
۴- با محبت به کودک می توان علاقه اورابدست آورد. درنتیجه کودک به کسی که به او محبت می کند اعتماد و اطمینان می یابد وازاوحرف شنوی دارد وازاین راه ، زمینه تربیت های بعدی فراهم خواهد شد.
۵-با محبت به کودک می توان ازبسیاری ازانحرافها که او را تهدید می کند جلوگیری کرد زیرا کمبود محبت در بیشتر موارد از عوامل بسیـار قـوی گـرایـش کـودکـان و نـوجـوانـان به بـزهکاری است .
۶-اصولاً درطبیعت نقش کلیدی دارد ازمهمترین اموردرتربیت ایجاد ارتباط بین مربی ومتربی است وبهترین نوع رابطه ، رابطه ای است که براساس محبت باشد. زیرا چنین رابطه ای ، رابطه طبیعی است .
(حسینی ،۱۳۸۹: ۹۰)
والدین می توانند وباید بازو وپشتیبان وپشتوانه فرزندانشان درکارهای نیک باشند . این وظیفه درروایات مکرری با عبارتی ازاین قبیل « رَحِمَ اللهُ مَن اَعانَ وَلِدِهِ عَلی البِرِ» : بیان شده است آسان سازی کارهای شایسته و پرهیز ازسختگیری های نابجا وجلوگیری اززمینه های بروزعقوق ونافرمانی ازاین باب است . پیامبر(ص) می فرمایند: خداوند رحمت کند کسی را که فرزندش را در مسیرنیکی اش یاری رساند پرسیدند چگونه درنیکی یاریاش کند؟ فرمودند : کارهای آسان وشدنی را درآن ها بپذیرند وازکارهای سخت ودشواراو درگذرد. و با او به تندی وخشونت رفتارنکنند، چرا که میان فرزندان ووارد شدن به قلمروکفر، چیزی جزاین فاصله نیست که عاق شوند یا دچارقطع رحم گردند.
انس والفت داشتن با فرزندان ، صمیمیت ومحبت ودوستی با آنان به خوب شدن وخوبی کردن آنان کمک می کند ورابطه عاطفی سبب جذب خواسته های تربیتی می شود. ازرسول خدا(ص) چنین روایت شده است: «رَحِمَ اللهُ عَبداً اَعانَ وَلَدِهِ عَلی بِرِهِ بِالاِحسانِ اِلیَِه، وَالتَالُفُ لَهُ وَتَعلیمُهُ وَتَأدیبُهُ» : خداوند رحمت کند کسی را که به فرزندش کمک کند تا او نیکوکارشود و به وسیله نیکی کردن به او ، الفت داشتن وگرم گرفتن با آموزش وتربیت او اگرکسی فرزندانش را دوست بدارد ومحبت خود را ابرازکند ودرابرازمحبت هم مراعات ومساوات وعدالت کند ، هم موجب رضای الهی است وهم رشد دهنده معنوی فرزندان وتأمین نیازهای عاطفی آنان است .
این گونه نگاه محبت آمیز« عبادت » نیزبه شمارآمده است . بوسیدن فرزندان ازروی محبت نیزعبادت است و« حسنه » محسوب می شود ، پیامبراکرم (ص) می فرماید: « نَظَرَوالِدِ اِلی وَلَدِهِ حُبٌّ اِلی عِبادَهِ » ونیزازکلمات نورانی آن حضرت است که : « مَن قَبِلَ وَلَدِهِ کَتِبَ اللهُ لَهُ حَسَنَهٌ »
شاید نگاه محبت آمیزیا بوسیدن فرزند درابتدای نظرازمقوله های تربیت فرزند به شمارنیاید، ولی آیا مگر نه اینکه در تربیت، توجه به نیازها و تأ مین خواسته ها و رشد دادن به ابعاد روحی و فکری واخلاقی مهم است؟ و مگر نه اینکه بسیاری از کودکان از کمبود محبت « رنج » می برند و در سایه بی مهری والدین وسردی محیط خانه وروابط والدین با آنان گرفتار عقده می شوند وگاهی دست به خود کشی و فرار از خانه می زنند در تعالیم اسلام ، بر مسائل همچون دست کشیدن بر سر کودکان از روی محبت، نکوهش از نبوسیدن اولاد ، مساوات در محبت و بوسه، عدالت در توجه فرزندان بازی کردن با کودکان لزوم وفا به وعده ای که به آنان می دهیم . توجه به نظافت و تمیزی بچه ها و غیره تاکید شده است. اینها جلوه هایی از رهنمود های « تربیت مکتبی» است. خانواده مکتبی لزوماً باید شیوه تربیت فرزند را نیز از تعالیم مکتب فرا گیرد، تا فرزندانش آبرو بخش خانواده مکتب و مایه آسایش و آبروی خانواده و روشنایی کامل خانه شوند . فرزندان شیوه صحیح اخلاق وادب را درمعاشرت ازکجا باید بیاموزند ودرکدام مکتب؟ جزمکتب والدین؟