۲-۲-۳-۳- تکنولوژی
تکنولوژی به اطلاعات، تجهیزات، فنون و فرآیندهای لازم برای تبدیل نهادهها به ستادهها اطلاق میشود (امرایی ۱۳۷۷). مطالعات نشان میدهد که تکنولوژی روی پرسنل سازمان، وظایف، طراحی سیستمهای کنترل، هزینهها و دستمزدها، تفکیک مدیریت از مالکیت، حیطه نظارت مدیران و ساختار سازمان بطور کلی تأثیر دارد (سینگ، ۱۹۸۶، به نقل از امرایی، ۱۳۷۷). مطالعات متعددی در رابطه با تأثیر تکنولوژی بر ساختار صورت گرفته است که میتوان به تحقیقات وودوارد[۲۴] در اواسط دهه ۱۹۶۰، چارلز پرو[۲۵] و مطالعات تامسون[۲۶] اشاره کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۲-۳-۴- محیط
محیط به معنای عوامل خارج از سازمان است که اثربخشی عملیات روزمره و رشد بلند مدت سازمان را تحت تأثیر قرار میدهند و سازمان کنترل کمی روی آنها دارد و یا اصلاً آن عوامل قابل کنترل بوسیله سازمان نیستند
در یک تقسیم بندی محیط را به محیط عمومی و اختصاصی تقسیم میکنند. محیط عمومی همه چیز را در بر میگیرد؛ چیزهایی نظیر عوامل اقتصادی، شرایط سیاسی، محیط اجتماعی، ساختار حقوقی، وضعیت زیست بومی و شرایط فرهنگی. محیط عمومی همه شرایطی که بر سازمان تأثیراتی داشته ولی وابستگی آنها نسبت به سازمان واضح و روشن نیست را در بر میگیرد، محیط اختصاصی، بخشی از محیط سازمان بوده که بطور مستقیم با سازمان در تحقق اهدافش مرتبط میشود. در مورد تأثیرات محیط روی ساختار مطالعاتی صورت گرفته است که میتوان به تحقیقات برنز و استاکر[۲۷]امری و تریست [۲۸]و لارنس و لورش[۲۹]اشاره نمود (سلیمانی ۱۳۷۸).
۲-۲-۳-۵- قدرت- کنترل
تاکنون به استراتژی، اندازه، تکنولوژی و محیط به عنوان عوامل تعیین کننده مستقل ساختار سازمانی اشاره شد اما آنچه که مسلم است، هیچکدام از این متغیرهای اقتضایی، بطور کامل تعیینکننده ساختار نیستند. هر کدام از آنها در تشریح بخشی از ساختار، نقش دارند (رسولی ۱۳۷۶). در بهترین شرایط، این عوامل چهارگانه فقط پنجاه تا شصت درصد تغییر پذیری در ساختار را تشریح میکنند. دیدگاه قدرت کنترل مطرح میکند که قدرت و کنترل میتواند آنچه را که مبهم مانده به نحوی شایسته تبیین و تشریح نماید. براساس این دیدگاه در هر زمان ساختار یک سازمان تا حد زیادی نتیجه اقدامات صاحبان قدرت آن سازمان در انتخاب ساختاری است که میخواهند به مدد آن کنترل خود را حداکثر سازند (رابینز ۱۹۸۴، به نقل از حسن پور ۱۳۸۴).
۲-۲-۴- انواع ساختارهای سازمانی
هنری مینتز برگ بعد از تحقیقات فراوان دریافت که پنج نوع ساختار وجود دارد.این ساختارها عبارتند از ساختار ساده، بوروکراسی ماشینی، بوروکراسی حرفهای، ساختار بخشی و ادهوکراسی.
۱- ویژگیهای ساختار ساده[۳۰]:
- تعداد ستاد فنی و پشتیبانی در سازمان بسیار کم است.
- تمرکز تصمیمگیری در سطح عالی سازمان.
- ساختار با حداقل رسمیت و تفکیک عمودی کم در اختیارات.
- هماهنگی از طریق سرپرستی مستقیم.
۲- ویژگیهای بوروکراسی ماشینی[۳۱]:
- ستاد فنی و پشتیبانی از خطوط عملیاتی سازمان منفک شده است.
- وجود عدم تمرکز افقی در تصمیمگیری بصورت محدود.
- سلسله مراتب دقیق و تعریف شده.
- قدرت زیاد ستاد فنی.
- وجود رسمیت زیاد از طریق خط مشیها، رویهها، قوانین ومقررات.
- هماهنگی از طریق استاندارد کردن فرایندهای کاری.
- کارآیی زیاد در عملیات.
- متناسب برای محیطهای ثابت و بدون تغییر.
- واکنش کند به تغییرات محیطی وایدههای کارکنان.
۳- ویژگیهای بوروکراسی حرفهای:[۳۲]
- تأکید بر روی متخصصان حرفهای در هستهی عملیاتی سازمان است.
- ستادهای پشتیبانی و فنی در خدمت کارکنان حرفهای هستند.
- هماهنگی از طریق استاندارد کردن مهارتهای افراد حرفهای صورت میگیرد.
۴- ویژگیهای بوروکراسی بخشی:[۳۳]
- مرکب از بخشهایی است که هر بخش ممکن است دارای ساختار مختص به خود باشد.
- هر بخش برای واکنش به تقاضای بازار محلی طراحی شده است.
- عدم تمرکز عمودی وجود دارد (از مدیران عالی به مدیران میانی)
- سطح میانی مدیریت، بخش کلیدی در سازمان است.
- استفاده از استاندارد کردن ستادهها برای هماهنگی.
۵- ویژگیهای ادهوکراسی[۳۴] (ساختارهای موقت):
- بسیار ارگانیک و پویاست.
- حداقل رسمیت در آن وجود دارد.
- پروژههای موقت تیمی از تخصصهای میان رشتهای تشکیل شده است.
- درجه تخصصی کردن افقی بر اساس آموزشهای تخصصی و رسمی بسیار بالاست.
- هماهنگی از طریق فرایند تنظیم متقابل و دو طرفه صورت میگیرد.
- ستاد پشتیبانی قسمت کلیدی سازمان است.
مینتزبرگ در نوشتههای اخیر خود، ساختار جدیدی نیز به ساختارهای پنج گانه خود افزوده است.
این ساختار جدید تحت عنوان ساختارهایایدئولوژیک[۳۵]مطرح گردیده است که تناسب زیادی با ساختارهای نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و… در کشورمان دارد.
یکی از مشکلات اساسی بر سر راه کارآیی[۳۶] و اثربخشی[۳۷] سازمانها درایران (بویژه سازمانها و مؤسسات دولتی)، مسائل ساختاری است. به گونهای که ساختارهای سازمانها، ساختارهایی کهنه و مبتنی بر مفروضات سنتی است که با وظایف فعلی آنها سازگاری نداشته، پویایی و تحولات محیط امروزاین را مد نظر قرار نداده، علاوه برآن مطابق نیازهای کنونی جامعه اسلامیایران بنا نشده و به ابعاد انسانی و انگیزشی نیروی کار توجهی نگردیده است. با توجه بهاینکه یکی از وظایف مدیران سازماندهی است و سازماندهی نیز فرآیندی یکباره نمیباشد، فلذا بایستی هر چند وقت یکبار نسبت به کارا نمودن سیستم ساختاری سازمانها اقدام مقتضی بعملاید و سازماندهی مجدد[۳۸]متناسب با متغیرها و عوامل تأثیرگذار (استراتژی و هدف، محیط، تکنولوژی، اندازه و…) صورت پذیرد.
۲-۲-۵- سازمانهای مکانیکی و ارگانیکی
تام برنز[۳۹] و جی. ام. استاکر[۴۰] دو نوع طراحی سازمان را مورد شناسایی قرار دادند که عبارتند از: سازمانهای مکانیکی و سازمانهای ارگانیکی (پویا). هر یک ازاین نوع سازمانها دارای ویژگیهای خاص هستند که به آنها اشاره میشود.
الف) ویژگیهای سازمانهای مکانیکی
۱- وظایف به مقدار زیاد تخصصی و جزئی شدهاند و توجه نا چیزی به وضوح ارتباط بین وظایف و اهداف سازمانی میگردد.