“
در هر بنگاه انتفاعی و غیر انتفاعی، سیستم حسابداری نقش اصلی را در تهیه اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری سودمند اقتصادی بر عهده دارد. تهیه و گزارشگری اطلاعات حسابداری همانند هر فرایند منظم دیگری مستلزم به کارگیری استانداردها ی مناسبی است که مطلوبیت نسبی آن را تضمین می کند. لیکن علی رغم وجود استانداردهای حسابداری گاه بنا به دلایل چندی از قبیل اضافه بار ناشی از استانداردهای حسابداری، تفسیر نادرست استانداردهای مذبور و یا وجود مشکلات نمایندگی، کیفیت اطلاعات میتواند عمداً یا سهواً مورد تحریف قرار گیرد. بر مبنای نظریه اطلاعات، اطلاعاتی برای تصمیم گیری مفید هستند که عاری از تحریفات با اهمیت و به دور از هر گونه جانبداری تهیه شده و شفاف باشند. در چنین شرایطی استفاده کنندگان جهت کشف تحریفات موجود در سیستم مالی ویا عامل بازدارنده تحریفات بالقوه به یک مکانیزم کنترلی نیاز دارند. از زمان پیدایش حرفه حسابرسی مستقل این مکانیزم کنترلی را حرفه حسابرسی مستقل برعهده دارد. حسابرسی مستقل به عنوان یکی از ابزارهای اصلی رفع مشکلات ناشی از نمایندگی (عاملیت) در قالب یک فرایند سیستماتیک و بر مبنای استانداردهای حسابرسی به گردآوری و ارزیابی شواهد می پردازد تا از این مجرا بتواند این نظر حرفه ای را اظهار نماید که «صورتهای مالی به گونه مناسبی تهیه شده و به نحو مطلوب و منصفانه ای ارائه شده است.» (لنگری، ۱۳۷۹)
بر اساس استدلال فوق نقش حسابرسی مستقل اعتبار بخشیدن به صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی گزارش شده توسط مدیریت واحد انتفاعی است. اعتبار بخشی اصلی ترین عامل توجیه کننده برای حسابرسی مستقل میباشد که در سایه آن زمینه برای اتکای افراد برون سازمانی به اطلاعات ارائه شده به وسیله مدیریت فراهم می شود. حسابرسی مستقل در صورتی توانایی ایفای این وظیفه را خواهد داشت که عملیات حسابرسی به نحو مناسبی برنامه ریزی و اجرا شده و مکانیزم کنترل های مدیریت به صورت کارآمدی به کار گرفته شوند. بودجه زمانی یکی از ابزارهای مهم در برنامه ریزی حسابرسی است که میزان دقت در تنظیم آن اثرات متفاوتی بر کارایی و اثربخشی عملیات حسابرسی و نهایتاًً مؤسسات حسابرسی دارد و دستیابی به اهداف مؤسسه را تسهیل می کند. (لنگری، ۱۳۷۹)
درراستای دستیابی به اهداف بودجه، مکانیزم کنترل بودجه ای مطرح می شود که مقایسه بین اهداف تعیین شده (بودجه ) وعملکرد واقعی(ساعات گزارش شده) را ممکن میسازد و زمینه را برای برنامه ریزی دقیق آتی فراهم میسازد. با بررسی انحرافات بودجه زمانی دلایل عدم دستیابی به اهداف مشخص شده و درصورت لزوم نسبت به تغییر دراهداف بودجه جهت تسهیل قابلیت دستیابی آن(در مواردی که اهداف سخت وغیر قابل دسترسی هستند) ویاحرکت به سوی استانداردهای بالاتر اقدام می شود. سؤالی که این تحقیق سعی بر پاسخ آن را دارد این است که :
-
-
-
-
- آیا تفاوت معناداری بین ساعات بودجه شده[۱] و ساعات گزارش شده[۲] پروژه های حسابرسی صورتهای مالی در سازمان حسابرسی وجود دارد؟
-
- آیا تغییرات در بودجه زمانی سال جاری نسبت به سال گذشته با انحرافات بودجه زمانی سال گذشته ارتباط معناداری دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا میزان این ارتباط در انحرافات مساعد و نامساعد متفاوت است؟
-
- آیا تغییرات در ساعات گزارش شده سال جاری نسبت به سال گذشته با انحرافات بودجه زمانی سال گذشته ارتباط معناداری دارد؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، آیا میزان این ارتباط در انحرافات مساعد و نامساعد متفاوت است؟
- آیا رابطه معناداری بین بودجه زمانی سال جاری و عوامل صاحبکار متشکل از میزان داراییها، میزان فروش،تعداد واحدهای فرعی و ریسک شرکت وجود دارد؟
-
-
-
۱-۳)اهمیت موضوع :
برنامه ریزی و بودجه یکی از واقعیتهای زندگی انسان از آغاز تا کنون بوده است، توجه به محدود بودن منابع اولیه ونامحدود بودن نیازهای انسان عاملی شد تا انسان با بهره گرفتن از قدرت تجزیه و تحلیل و توان پیشبینی خود وبا توسل به برنامه ریزی در جهت دستیابی به حداکثر بهره وری تلاش نماید. بودجه از ابزارهای مهم برنامه ریزی در هر سازمانی است، تدوین بودجه میتواند به عنوان هدفی که در جهت رسیدن به آن تلاش می شود به حساب آید، چرا که داشتن هدف ملموس منجر به عملکرد بهتر خواهد شد. هر اندازه که هدف مشکل تر و برتری جویانه تر باشد عملکرد بهتری حاصل خواهد شد، مشروط بر اینکه هدف برای فرد دست یافتنی باشد. بنابرین اگر بودجه معرف هدفی ملموس باشد، ظرفیتی بسیار قوی برای انگیزش دارد (مهرانی، ۱۳۷۹)
وظیفه اصلی بودجه ، برنامه ریزی و کنترل است، در جهت دستیابی به اهداف، بودجه باید به شکل متعارفی تهیه شود. در چنین شرایطی می توان انتظار داشت تا به اهداف تعیین شده در زمان مقرر و با صرف هزینه مشخص دست یافت. حال اگر بودجه به صورت نا متعارف، چه به صورت سخت وچه به صورت بسیار منعطف تهیه شود، یا دستیابی به اهداف را غیرممکن میسازد یا اینکه عدم کارایی را به دنبال خواهد داشت. در حرفه حسابرسی نیز استفاده از بودجه زمانی در فرایند برنامه ریزی و کنترل بسیار رایج است. این مهم از طریق تهیه و تنظیم بودجه به عنوان اهداف و انتظارات مدیریت ( برنامه ریزی ) و بررسی و تجزیه و تحلیل انحرافات ( کنترل ) محقق می شود. اگر بودجه زمانی به شکل نامتعارفی تهیه شود ( ساعات کمتر یا بیشتر از حد لزوم برآورد شود ) کیفیت حسابرسی زیر سوال خواهد رفت، کمتر برآورد کردن بودجه زمانی منجر به بروز رفتارهای غیر حرفه ای و از دست رفتن انگیزه خواهد شد و به تبع آن اثر بخشی حسابرسی زیر سوال خواهد رفت، حال آنکه برآورد بیش از حد بودجه زمانی عدم کارایی حسابرسی را به دنبال خواهد داشت و منجر به اتلاف منابع سازمان و تحمیل هزینه های اضافی خواهد شد. در چنین شرایطی لزوم تهیه بودجه بر اساس معیارهای منطقی و بررسی انحرافات و علل وقوع آن نقش والایی ایفا می کند. اهمیت بودجه و تجزیه و تحلیل انحرافات با توجه به نقشی که در؛ کمک به مدیران در جهت ایجاد موازنه بین تضمین کیفیت و کنترل هزینه، تخصیص منابع انسانی و ارزیابی عملکرد کارکنان ایفا میکند بیش از پیش نمایان تر خواهد شد.(مهرانی و نعیمی،۱۳۸۲ )
۱-۴)پیشینه تحقیق:
“