حروف جواب:
نَعَم، إی، أجَل، بَلی.
«قالوا بَلیَ قَد جاءَنا نذیرٌ فَکَذَّبنا» (ملک:۹)
«گفتند بله همانا هشدار دهندهای به سوی ما آمد پس او را تکذیب کردیم»
حرف تحقیق:
و آن حرف «قَدْ» است.
تحقیق و تأکید، اگر بر ماضی درآید «قَدْ اَفْلَحَ المُؤمنُونَ» (المومنون: ۲۳) «همانا مومنان رستگار شدند» «ألا وَإنّ الدّنیا قَدتَصَرَّمَت» (خطبه:۵۲)
«آگاه باشید گویا دنیا پایان یافته است»
هرگاه بر مضارع داخل شودمعنای تقلیل میدهد
«قَد یَجلس الطفل علی المنضده»
«گاهی کودک بر روی میز مینشیند»
حروف ناصبه:
حروفی که بر فعل مضارع داخلشده و آن را نصب میدهد و مواردی که معانی قیدی دارند و عبارتند از: لَنْ (هرگز)، کَیْ (برای اینکه)، اِذَنْ(در این هنگام)، أن (حرف ربط که)
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقُوا مِمّا تُحِبُّون» (آل عمران:۹۲)
«هرگز به نیکوکاری نمیرسید مگر اینکه از آنچه دوست میدارید انفاق کنید»
حروف استثناء:
حروفی هستند که برای خارجکردن اسمی از حکم ماقبلش بهکارمیروند و عبارتند: اِلّا، عَدا، حاشا، خلا. این حروف در فارسی با حروف اضافهی سادهی (مگر، جز، غیر) و حروف اضافهی مرکب (به جز، به غیر، غیراز) برابرند. (طبیبان،۱۳۸۷: ۲۳۱)
«اِنَّ الاِنْسانَ لَفی خُسْرٍ إلا الذینَ ءامَنُوا و عَمِلُوا الصالحات» (عصر: ۳ـ ۲)
«همانا انسان در زیان است مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند
حروف مفاجاه:
إذ و إذا:
اذ و اذا وقتی به معنی ناگاه باشد حروف مفاجاه بهشمارمیروند و معادل قید زمانند. «اذا» قبل از جمله اسمیه به معنی ناگاه است «اذ» وقتی پس از «بینا» و «بینما» قرارگیرد از حروف مفاجاه و معادل قید کیفیت ناگهان فارسی است.
«فَنَظرتُ فی أمری فَإذا طاعَتی قد سَبَقَتْ بَیْعَتی وَ إذا المیثاقُ فی عُنُقی لِغَیَّری» (خطبه/۳۷)
«در کار خود اندیشیدم آنگاه که دیدم پیش از بیعت، پیمان اطاعت و پیروی از رسول خدا را بر عهده دارم که از من برای دیگری پیمان گرفت»
«لایَنْبَغی لِلْعَبْدِ أنْ یَثِقَ بِخَصْلَتَینْ: العافِیَهِ والْغِنی. بَیْنا تَراهُ مُعافی إذْ سَقِمَ؛ و بَیْنا تَراهُ غَنِیّاً إذِ افْتَقَرَ» (حکمت/۴۲۶).
«سزاوار نیست که بندهی خدا به دو خصلت اعتماد کند: تندرستی و توانگری ؛ زیرا در تندرستی ناگاه او را بیمار بینی و در توانگری ناگاه او را تهیدست. »
اذا غیرفجائیه که دو نوع است، ۱٫ غالبی (کثیرالاستعمال) ۲٫ غیرغالبی (غیرکثیرالاستعمال).
غالبی عبارت است از ظرف زمان استقبالی که متضمن معنای شرط میباشد، همچون دیگر ادات شرط، اولاً بر جملهی فعلیه واردمیشود و ثانیاً احتیاج به جواب دارد.
«فَإذا جاءَ الْقِتالُ قُلْتُمْ: حیدی حَیادِ» (خطبه:۲۹)
«پس هنگامی که جنگ فرا رسد میگویید: ای جنگ از ما دور شو»
اذا تفسیریه که فعل بعد از آن به صورت مخاطب است. «وَ إذَا قُلتُم فَاعدِلُوا» (انعام:۱۵۲)
«هنگامی که سخن میگویید عدالت را رعایت نمایید» (صفایی بوشهری،۱۳۸۱: ۷۸-۸۰)
حروف جر
إلی:
از حروف جاره بوده و دارای هشت معنا میباشد: معنای اولی که متناسب با قید فارسی است، بیان انتهای غایتبودن کلمهی مجرور برای متعلق است که این خود بر دو قسم است؛ به این صورت که اگر کلمهی مجرور، زمانی باشد، «إلی» دارای معنای انتهای غایت زمانیه، و اگر آن کلمهی مجرور، مکانی باشد دارای معنای انتهای غایت مکانیه است.
«ثُمَّ أتِمُّوا الصِّیَامَ إلَی الَّیْلِ» (بقره/۱۸۷)
«سپس روزه را تا شب تکمیل کنید»